به گزارش پارس به نقل از ایرنا، داشتن قرآن کریم در دوران اسارت برای اسرای ایرانی یک نعمت بود؛ ما اسراء آرزو داشتیم فقط بتوانیم نیم ساعت قرآن را قرائت کنیم، چرا که با توجه به کمبود قرآن، روزانه هر نفر10تا 15دقیقه برای خواندن قرآن فرصت داشت. 
از این رو، افرادی به عنوان مسوول قرآن درهر آسایشگاه انتخاب شدند و در واقع تلاش براین بود تا امکان تلاوت قرآن برای همه افراد فراهم شود. 
از جمله ماه هایی که در طول سال، بچه ها می کوشیدند تا از قرآن نهایت بهره برداری را ببرند، ماه مبارک رمضان بود تا جایی که همه تلاش اسرا بر این امر استوار بود تا حتی برای لحظه ای بسیار کم نیز فرصت خواندن قرآن را از دست ندهند. 
بطورمعمول زمان استفاده از قرآن برای هر فردی 10 تا 15 دقیقه بود، اگرچه مسوولی برای این کار انتخاب شد، اما به مرور زمان هرکسی بطوردقیق خودش می دانست که چه موقعی نوبت تلاوت او است. 
حتی افراد به طورخودکار با محاسبه وقت، قرآن را از فردی که آن را تلاوت می کرد، تحویل می گرفتند، این نوبت برای افرادی که نوبت شان در نیمه های شب بود نیز عملی بود، زیرا این افراد با عنایتی خاص فرصت را از دست نداده و به دور از چشم نگهبانان عراقی با کشیدن پتو به سر خود، آن هم در زیر پنجره که از دید عراقی ها پنهان بود، مشغول به خواندن قرآن می شدند.
از جمله کارهایی که در ماه مبارک رمضان برای فراگیری و هم چنین تلاوت قرآن صورت می گرفت، استفاده از ابداعات نو بود که توسط بعضی از اسرا صورت می گرفت تا جایی که می توانست خلاء ناشی از کافی نبودن دسترسی به قرآن در میان اسرا را پر نماید. 
از جمله این ابداعات استفاده از یک روش ابتدایی بود که شاید امروز کاری بس عجیب به حساب بیاید، اما چاره ای جز این نبود. برطبق این روش افرادی که بر تلاوت قرآن تسلط داشتند، آیه های قرآن را بر روی پاکت های پودر رختشویی با خودکاری که داشتن آن نیز جرم محسوب می شد، می نوشتند و اسرا با خواندن این نوشته ها بر روی این پاکت ها به نوعی قرآن را تلاوت می کردند. 
این عمل به دور از چشم نگهبانان عراقی صورت می گرفت، زیرا این کار جرمی بزرگ محسوب می شد، از این رو بچه ها تمامی مسایل امنیتی را دراین خصوص رعایت می کردند، اگر چه بعدها عراقی ها متوجه این موضوع شده و مشکلات فراوانی را برای اسرای ایرانی ایجاد کردند.
اما ماه مبارک رمضان ارزش آن را داشت که از این روش نیز استفاده شود و کار بسیار عجیب تر که در روزهای اولیه سال اسارت با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان در اردوگاه عنبر شکل گرفت، نوشتن آیات قرآن بر روی و پشت دست بود، این روش نیز مورد توجه بسیاری از اسرا قرار گرفت. 
این نوآوری جدید موجب شد که عده زیادی از اسرا در این ماه، آیات فراوانی از قران را حفظ کنند، اگر چه این اقدام جدید نیز توسط جاسوسان لو رفت اما این حرکت نو یک اقدام مناسبی بود که بچه ها توانسته بودند با آن شرایط بد، آیات بسیاری از قرآن را حفظ کنند. 
استفاده از این روش جدید پس از ماه مبارک رمضان نیز ادامه پیدا کرد اما به قول بسیاری از اسرا تلاوت قرآن به این صورت خود از برکات ماه رمضان بود که به فکر اسرا رسیده بود و توانست خیلی از مشکلات را در خصوص کمبود قرآن در اسارت پر نماید.
به علت کمی تعداد قرآن در اردوگاه ها، اسرا در برخی مواقع قرآن را جزء به جزء می کردند تا بتوانند کتاب آسمانی را مرتب قرائت کنند.
ماه رمضان که می شد، غذای ظهر را برای افطار و غذایی که به عنوان شام می دادند را برای سحر نگه می داشتیم. با توجه به اینکه هوا هم گرم بود و شرایط مناسبی برای نگهداری غذا وجود نداشت، معمولا به نیمه ماه که می رسیدیم، دو سوم بچه های اردوگاه بیمار می شدند، ولی همه بچه ها روزه می گرفتند.
عراقی ها هم با روزه گرفتن اسرا به ظاهر مخالفتی نداشتند، زیرا به خیال باطل خود فکر می کردند اسرا در ماه رمضان ضعیف می شوند و در نتیجه اقداماتی که از آن ترس داشتند را انجام نمی دهند.
خاطرات ماه مبارک رمضان آزاده اکبر شوخ چشم