پايگاه خبري تحليلي «پارس»- ميثم رشيدي‌مهرآبادي- حدود يك ماه پيش بود كه خبري مبني بر كشف پيكر 175 شهيد غواص با دستان بسته منتشر شد. فرمانده كميته جست‌وجوي مفقودين كشف آنها را طي عمليات تفحص اخير در ابوفلوس خبر داده بود. در واقع پيكر 175 شهيد از مجموع 270 شهيد تازه تفحص‌شده كه در آخرين مرحله تبادل شهدا از مرز شلمچه وارد كشور شد، جمعي از غواصان شهيد عمليات كربلاي 4 بودند. اين خبر موجي از نظرهاي مختلف را در شبكه‌هاي اجتماعي و سايت‌هاي خبري به راه انداخت. 

غواصان دست بسته و خبر تفحص‌شان حتي رسانه‌هاي بيگانه را هم به طمع انداخت تا در پي اظهارنظر چند كاربر شبكه‌هاي اجتماعي، اين شهدا را چوبي كنند بر سر فرماندهان جنگ. اين رسانه‌ها كه حتي ردي از ياد و نام شهدا را نمي‌شد در آنها يافت، حالا وكيل‌مدافع شهدا شده بودند و از اين بهانه براي تحقير فرماندهان جنگ و تخريب دلاورمردي‌هاي جنگ استفاده كردند. وجه جالب موضوع، اينجا بود كه كساني كه تا ديروز فرق جبهه جنوب با غرب، فرق كربلا و والفجر، فرق گروهان با گردان، فرق هوانيروز با نيروي هوايي را نمي‌دانستند، با رجعت لاله‌هاي مطهر كربلاي 4 به وطن، كاتوليك‌تر از پاپ شدند و براي مظلوميت‌شان مرثيه‌سرايي كردند تا در لواي آن از يكسو هشت سال دفاع مقدس را زير سؤال ببرند و از سويي ديگر دفاع مقدس در جبهه تكفير و تزوير عربي- اسرائيلي را تخطئه كنند. 

در مقابل موج مردمي سرشار از عواطف و احساسات پاك نسبت به شهداي هشت سال دفاع مقدس هم به راه افتاد. تا اينكه تيتر «غواصان شهيد» برجسته‌تر از ساير تيترها در سايت‌ها و گروه‌هاي خبري درخشيد. اين خبر، باعث جريحه‌دار شدن احساسات مردم غيور ايران شده و موجي از همدردي با آنها و خانواده‌شان را در پي داشت، آنچنان كه دشمني‌هاي بيگانگان و كج‌انديشان داخلي، خيلي زود رنگ باخت. عمليات كربلاي 4 در دي‌ماه 1365 در شرايطي انجام شد كه مسئولان ايراني منتظر يك پيروزي بزرگ و سرنوشت‌ساز و در نهايت پايان جنگ بودند. اين فضا كه به‌ويژه بعد از عمليات بزرگ والفجر 8 و فتح فاو ابعاد رواني ويژه‌اي پيداكرد، سبب هجوم بي‌نظير نيروهاي مردمي به سمت جبهه‌ها شد كه در تاريخ 8 ساله جنگ تحميلي تنها در برهه عمليات «فتح‌المبين» در سال 61 نمونه داشت. 

نيروهاي بعثي با كمك مستقيم امريكايي‌ها در انتقال اطلاعات مربوط به تحركات نظامي ايراني‌ها كه توسط هواپيماهاي جاسوسي آواكس و تصاوير ماهواره‌اي به دست آمده بود، خود را براي اين عمليات آماده كرده و موانع بسيار قوي طبيعي و مصنوعي از جمله مسدود كردن، حفر كانال در معبر اصلي محور و پر كردن آن با مازوت براي زمين‌گير كردن نيروهاي ايراني را ايجاد كرده بودند؛ نيروهاي عراقي براي از بين بردن رزمنده‌ها فقط از سلاح‌هاي مستقيم و توپخانه بهره نبردند بلكه هواپيما‌ها و هليكوپترهاي مسلح را هم عليه نيروهاي بي‌سرپناه و آشكار در منطقه به‌كار گرفتند و بخش زيادي از نيروهاي آب و خاكي ايران را غرق كردند كه در نهايت با مشخص شدن تلفات سنگين نيروهاي خودي، عمليات متوقف شد. البته مدت كمي از ناكامي‌هاي كربلاي 4 نگذشته بود كه فرماندهان جنگ براي اجراي عمليات كربلاي 5 همدل شدند و اين عمليات اگرچه كاملاً موفق نبود، اما توانست ضربات مهلكي به بعثي‌ها وارد كند. در ميان خبر تفحص شهداي غواص، متأسفانه رادمردي‌هاي رزمندگان و فرماندهان در عمليات كربلاي 5 مغفول ماند و فضا براي توهين و تهمت به برخي از مسئولان از جان گذشته جنگ باز شد. رزمندگان در كربلاي 5، تقاص خون همرزمانشان در كربلاي 4 را گرفتند، اما در اين همهمه خبرها و تحليل‌ها، ياد آنها مظلوم ماند و حق‌شان ضايع شد.