پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدتقي فهيم(منتقد سينما)- متأسفانه يكي از معضلاتي كه در جامعه و به تبع در رسانه ملي نهادينه شده، اين است كه وقتي يك اثر معترض صنفي داشته باشد موج‌هايي براي آن در جامعه ايجاد شده و به دنبال آن عكس‌العمل‌هاي مديران را به همراه خواهد داشت، ولي زماني كه يك اثر توده مردم را نشانه مي‌رود اين خود مديران و ناظران رسانه ملي هستند كه بايد در مقام نمايندگان مردم مدافع ارزش‌ها باشند.

ولي متأسفانه برخي آثار چون معترض صنفي ندارد براي مديران از اهميتي برخوردار نيست؛ در حالي كه ممكن است اثري كه معترض صنفي نيز داشته باشد برحق‌تر از اثري كه معترض صنفي ندارد، باشد. در اين سريال مسائلي چون خانواده، نحوه تربيت گروه سني كودك و نوجوان، تاريخ، بي‌احترامي اعضاي خانواده به يكديگر و... مطرح است ولي مي‌بينيم كه چون صنف خاصي به آن اعتراض نكرده است، مديران توجهي به آن نمي‌كنند. به عبارت ديگر هميشه اينگونه بوده كه اگر اثري از بيرون معترضي نداشته باشد، كسي با آن برخورد نمي‌كند و اين مسئله باعث رشد ذائقه‌هاي سطحي در جامعه شده است.  با اثري كه مستقيم با فرد يا صنفي چالش داشته باشد، برخورد مي‌شود، ولي در اين زمينه چون به صورت زيرپوستي به فرهنگ سنتي خانواده حمله مي‌شود، كسي با آن برخورد نمي‌كند. به عبارت ديگر «شمعدوني» اساس و پايه خنداندن مخاطب را بر تحقير فيزيكي افراد گذاشته و اين در حالي است كه در فيلم‌فارسي‌هاي پيش از انقلاب براي خنداندن مخاطب از اين شيوه استفاده مي‌شد. 

البته بعد از انقلاب نيز برخي آثار كه سطح نازل و ضعيفي داشتند هم از اين ترفند براي خنداندن مخاطب استفاده مي‌كردند، ولي در آن آثار نيز كاراكترها بيشتر به صورت خاكستري بوده‌اند، در حالي كه در «شمعدوني» ظاهر افراد دستمايه‌اي براي خنداندن مخاطب است. در اين سريال موقعيت‌هاي تأثيرگذار منفي مدام تكرار مي‌شود كه اين مسئله‌اي خطرناك است؛ در حقيقت سريال هر قسمت پيرامون چند موقعيت است كه در نتيجه تأثير نامطلوبي در جامعه خواهد گذاشت چراكه تكرار موقعيت‌هاي منفي در سريال همانند پيام‌هاي تبليغاتي رسانه ملي هستند كه به مرور در ناخودآگاه ذهن مخاطبان نهادينه مي‌شود.  اينكه قرار است در پايان سريال «شمعدوني» چه اتفاقي بيفتد هنوز زود است كه درباره آن صحبت كنيم ولي قطعاً تا قسمت‌هاي آخر سريال مسائلي چون توهين به شخصيت افراد، عدم احترام اعضاي خانواده به يكديگر، تربيت كودك و... تكرار مي‌شود و اين اصلاً مسئله خوبي نيست. وي نشان مي‌دهد كه مي‌تواند كارهاي طنز را به خوبي توليد كند، ولي متأسفانه تمام خلاقيت خود را در استفاده از عناصري به كار برده كه مستقيم يا غيرمستقيم به كانون خانواده تعرض مي‌كنند. قطعاً هيچ كس منكر وجود مسائلي كه در «شمعدوني» به تصوير كشيده شده در جامعه نيست، ولي هنوز سنت‌هاي بالنده‌اي در جامعه‌مان وجود دارد و قطعاً صحت بايد در سطح كلان‌تر و با محتواي موردنياز جامعه به ساخت سريال طنز بپردازد. طبيعتاً مفاسد اخلاقي و اختلاس‌هاي كلان مديريتي از جمله مواردي است كه يك طنزپرداز هوشمند بايد به آن بپردازد؛ در حالي كه «شمعدوني» باعث شده افراد در سطح خانواده به يكديگر بدبين شوند. بايد براي بخشي از مديران مياني رسانه ملي تأسف خورد كه نمي‌توانند در مقابل برخي آثار وظيفه دادستاني خود را انجام دهند، البته درست است كه رسانه ملي نياز به سرگرمي دارد ولي اين سرگرمي نبايد به هر قيمتي ايجاد شود. سروش صحت مسير را اشتباه طي كرده است؛ چراكه اينگونه طنزها همانند اعتياد هستند و اگر مسير ساخت آنها باز بماند هر بار براي خنداندن مخاطب بايد شوخي‌هاي تندتر و شديدتري را در آنها شاهد باشيم. «شمعدوني» مخاطب زيادي ندارد و به عبارت ديگر مخاطبي كه پايبند اين سريال باشد، وجود ندارد. حتي مي‌توان گفت كه اين سريال از پوپوليسم نيز گذشته و در ورطه كليشه‌ها و تيپ‌سازي‌هاي زننده قرار گرفته است. اين سريال نه تنها اعتباري براي صحت و تيم وي ايجاد نمي‌كند، بلكه جنبه‌هايي از بي‌اعتباري را نيز در كارنامه وي خواهد داشت؛ البته شايد براي برخي از بازيگران اين سريال جدا از محتواي آن كارنامه خوبي باشد. چطور مديران رسانه ملي در مقابل موجي كه براي سريال «درحاشيه» ايجاد شد، با اينكه اين سريال باعث تخريب فرهنگ كهن و باورهاي تاريخي كشورمان نبود، واكنش نشان دادند ولي در مقابل «شمعدوني» كه در حال تخريب باورها و فرهنگ‌مان است، عكس‌العمل نشان نمي‌دهند.