به گزارش پارس به نقل از مهر، رضا احسان‌پور شاعر و طنزپرداز جوان کشور این روزها با کتاب «چوپان معاصر» که از سوی نشر سروش منتشر شده خود را به یکی از پرمخاطب‌ترین شاعران نمایشگاه کتاب مبدل کند کرده است.

این شاعر و طنزپرداز با حضور در غرفه خبرگزاری مهر در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا پیوند میان طنز و مناجات که موضوع محوری کتاب جدید اوست کمی متناقض به نظر نمی رسد و چرا و چگونه به نقطه اشتراکی در این زمینه دست پیدا کرده، اظهار داشت: ما خدای خوبی داریم. اگر همه جنبه‌ها و جلوه‌های این خدای خوب را شناخته باشیم، می‌فهمیم که همانقدر که او جنبه جلالی دارد جنبه جمالی نیز دارد.

احسان‌پور معتقد است: با خدا می‌شود راحت درددل کرد و او هم بر ما سخت نمی‌گیرد. خودش نیز در قرآن گرفته است که «ادعونی استجب لکم.» من وقتی داستان موسی و شبان را در مثنوی می‌خواندم و می دیدم که آن شبان چطور با خداوند راز و نیاز می‌کند به این فکر افتادم که آن چوبان اگر امروز و در عصر معاصر حضور داشت چطور با خدا راز و نیاز می‌کرد؟ این کتاب نیز با همین ایده شکل گرفت. یعنی اگر آن چوپان در عصر حاضر می بود چطور با خدا درد و دل می کرد.

وی ادامه داد: برای صحبت با خدا مناجات زیاد است اما وقتی خودمان می‌خواهیم بدون دعاهای معروف با خدا حرف بزنیم معمولا پس از چند جمله دیگر حرفی برای گفتن نداریم و کم می‌آوریم. من سعی کردم در حد فتح باب در این کتاب نشان دهم که می شود با او خیلی راحت حرف زد و خیلی ساده حرف های زیادی را به او گفت.

شاعر مجموعه «خنده‌های امپراطور» ادامه داد: این نوع ساده و دلی و صمیمانه حرف زدن با خدا را که سعی کردم جلوه‌ای از آن را در این کتاب بیاورم مدیون کمال تبریزی هستم. وقتی فیلم لیلی با من است را می دیدم سکانسی داشت که در آن پرویز پرستویی از ماشین پیاده می‌شد و پولی را از جیبش در می‌آورد و می‌گذاشت روی داشبورد و می‌گفت: «خدایا دمت گرم. این درست بشه.» یعنی از خدا خواست که نرفتنش به خط مقدم جبهه درست بشود. این سکانس از همان نوجوانی من را به فکر انداخت می‌شود اینقدر راحت با خداوند صحبت کرد.

شهدا هم خیلی راحت و صمیمی با خدا ارتباط می‌گیرند

این شاعر افزود: من خاطرات شهدا را هم که می‌خوانم می بینم خیلی راحت و ساده و صمیمی با خدا ارتباط می گیرند. خب چرا ما نتوانیم؟ چه کسی از خدا به ما نزدیکتر و مهربان تر. البته ادعایی هم ندارم که تنها و تنها همین شیوه ممکن است و لاغیر اما امیدوارم این کتاب و شیوه آن فتح بابی باشد برای این نوع مناجات و درددل کردن. امیدوارم دوستانی که تکلیف احساس می‌کنند بیایند جلو و جلدهای دیگر این کتاب را هم بنویسند.

احسان پور در همین زمینه گفت: من این کتاب را برای مطالعه به دوستانی از جمله حجج اسلام نقویان و زائری دادم که بسیار استقبال کردند حتی آقای نقویان ابراز تمایل کرد که مجلد دومش را خودش بنویسد.

طنزپرداز کسی است که روی خطوط قرمز بنشیند و رنگی نشود

این شاعر در ادامه درباره رعایت حریم و حدود مناجات‌نویسی در این اثر نیز گفت: من دلشوره داشتم از در نگارش این کتاب از چارچوب‌ها خارج نشوم. مرحوم احترامی می‌گفت، طنزپرداز کسی است که روی خطوط قرمز بنشیند و بلند شود و رنگی هم نشود. من هم سعی کردم همین کار را بکنم.

احسان‌پور در بخشی دیگر از گفتگوی خود با اشاره به موفقیت کتاب «خنده‌های امپراطور» و پنج نوبت تجدید چاپ آن گفت: در حوزه فرهنگ برای پرفروش بودن یک کتاب نباید نسخه کلی پیچید. از سویی فی نفسه طنز و شعر و طنز خیلی جذاب است و بالاخص نقیضه در میان کارهای طنز بیشتر طرفدار دارد. خنده‌های امپراطور نقیضه‌های من بود بر اشعار شاعری که واقعا خوب است و من هم به او و هم به شعرش ارادت دارم.

این شاعر افزود: من در واقع اشعار قوی و پرطرفداری را نقیضه کردم. از طرف دیگر تبلیغات خوب در فضای مجازی نیز در این مورد بی تاثیر نبود. به ویژه اینکه این روزها نشریات و مجلات به اندازه فضای مجازی کارکرد ندارد. اما آنچه در این میان باعث خوشحالی است رویکرد مردم به طنز است و اینکه آنها طنز را ابزاری می دانند که حس می کنند می توانند به کمک آن حرف دل خود را بازگو کنند.

وی ادامه داد: در این مجموعه شعر طنز ارائه کردم و جذابیت نقیضه باعث نشده که جنبه های ادبی کار فراموش شود.

احسان‌پور در بخش دیگری از این گفتگو در پاسخ به سوالی درباره تعدد انتشار دفاتر شعر از سوی شاعران جوان نیز گفت: دو نوع نگاه در کار شعر داریم. از سویی برخی می‌گویند باید شرایط به شکلی باشد که هر کسی نتواند مجموعه شعر منتشر کند و نگاه دیگر می گوید این فرآیند مثل مسابقه دو است. همه در آن شرکت می کنند و یکی اول می شود و یکی هم آخر.

وی افزود: به باور من استقبال مخاطب یکی از فاکتورهایی است که می تواند در فروش یک دفتر شعر موثر باشد. اما می شود کاری کرد که هر کسی فکر نکند شاعر است و می تواند دفتر شعر داشته باشد. به نظر من خود شاعر باید در وهله نخست جایگاهش را تشخیص دهد و بعد هم به مرور زمان مثل الک برخی افراد در این وادی می ریزند و باقی نمی مانند.