صبـــررا؛معناومفهومی؛بنام"زینــب"است * احترام عشق هم؛ازاحترام"زینـــب"است

زینت دوش نبی؛باشد"حسین بن علی" * آنکه باشد"زینت دامان"بابا"زینب"است

بوستان عصمت نبوی چشم به راه شکفتن غنچه دیگری است بر شاخه گل یاس؛
همان یاسی که بردامانش"کوثرعصمت"جاری است و برشاخسارش گل‏های امامت هویدا.اگرچه پیامبردرمدینه حضور ندارند، امّا؛برای آمدن این میهمان لحظه‏ شماری می‏کنند.چشم‏ها درانتظارند و ملائک جای جای خانه به خدمت ایستاده ‏اند.بوی عطری بهشتی درفضای خانه زهرا می‏پیچد و زینب دختر علی بن ابی‏طالب(ع)بانویی از جنس نور وزاده فاطمه زهرا(س)چشم به دنیا می‏گشاید وعالم را به حضورش نوری تازه می‏بخشد.
میلاد این نور تابان؛گل خوشبویِ خاندان عصمت برشیعیان و شیفتگان آن بانوی بزرگ مبارک باد.

زبیت مرتضی(ع)شاه ولایت اختری سرزد * که از نوررخش؛ارض و سما را زیب و زیور زد
بود میلاد زینب(س)آنکه اندر؛روزمیلادش * درآغوش حسینش خنده بر؛روی برادر زد

خوش آمدی ای زینت پدر؛ای مایه فخرعالم؛ای تسلای دردهای مادر؛خدا نام تو را زینب نهاد که تو زینت پدری.

تو نگین زیبا و درخشان خلقتی؛گل خوشبوی زیباترین بوستان آفرینشی؛

پدر؛خود زلال حیات در عالم است و تو زینت و مایه فخر او. درهمه نیکی‏ ها از پدر میراث برده‏ ای؛در شجاعت و شهامت؛در فصاحت و بلاغت؛درادب و کمال و درعبودیت و تسلیم خدا بودن.

* طبع می‏خواهد كه وصف زينب كبرى كند
"ليك؛قطره كى تواند صحبت ازدريا كند"...؟

توسن طبعم دراينجا پاى درگل مانده است
مرغ بى ‏پَر چون سفر برعرصه عُنقا كند...؟

نطق گويا عاجز است ازشرح و ذكر وصف او
كى تواند خامه مدح آن ملك ‏سيما كند...؟

* جد پاكش مصطفى؛باب كبارش مرتضاست
"مادرش زهرا كه مدحش ايزد يكتا كند"

* چون حسين و چون حسن دارد برادر؛هريكى
"ناز برموسى بن عمران؛فخر برعيسى كند"

* درشهامت ‏بود؛وارث برعلى مرتضى
همت والاى او تفسير«كرمنا»كند

دخترزهرا كه درحجب وحيا وعصمتش
نقش مادر را به خوبى درجهان ايفا كند

* درشجاعت چون حسين و درصبورى چون حسن
"درعبادت پيروى ازمادرش زهرا كند"

دّر درياى عفاف و گوهرگنج ‏حياست
"عفتش ياد ازحياى مريم عذرا كند"

درجهان املاء دين را كرده انشاء مو به مو
كيست چون زينب كه اين املاء را انشاء كند؟

* پيروى بايد كند؛ازدخت زهرا وعلى
"هركه میخواهد كه راه دين حق پيدا كند"