پايگاه خبري تحليلي «پارس»- اکرم محمدي- علي مردانه را اين روزها در نقش آرش در سريال " پرده نشين" مي بينيم.او نقش جواني عجول را بازي مي کند.اگر چه او را در اين مجموعه بيشتر در نقش بازيگر مي بينيم اما او دستيار کارگردان اين مجموعه هم بود و زماني که حضورش به عنوان بازيگر بيشتر شد، جايگزيني در کار براي اوانتخاب کردند و مي توان گفت که او جزو اولين کساني است که با اين پروژه همکاري کرد و تا پايان ، همراه گروه بود.او پيش تربه عنوان بازيگر و بعد ، دستيارکارگردان و برنامه ريز در فيلم هاي سينمايي هم حضور داشت اما نقش او در اين کار بيشتر از کار هاي ديگر ديده شد و همين بهانه اي شد براي گفت و گوي ما بااين بازيگر جوان که مي خوانيد.

pardeneshinpavane (4)

از نحوه همکاري تان بااين گروه بگوييد و اين که چطور شد که در اين سريال هم بازي کرديد وهم دستيار کارگردان بوديد؟
سال هاست که به عنوان دستيار کارگردان در سينما فعاليت دارم و در اين کار هم از روز اول تا 5 اسفندماه سال گذشته که پيش توليد آغاز شد ، به عنوان دستيار حضور داشتم و ده روز قبل از فيلمبرداري گروه به اين نتيجه رسيد که نقش آرش را بازي کنم.البته من به عنوان بازيگر هم درسينما بودم و کارم را با بازي در فيلم عروس آتش و دوئل آغاز و بعد از دوئل دستياري کردم و به موازات آن بازيگري هم مي کردم مثل زندگي با چشمان بسته و زادبوم و در تلويزيون هم در سريال مونا زندي حضور داشتم ولي بيشتر به عنوان دستيارو برنامه ريز فعاليت دارم.

pardeneshinpavane (5)

از نقش خودتان راضي هستيد؟
مقطعي که هم بازي مي کردم و هم دستيار بودم، نه، از بازي ام، رضايت چنداني ندارم چون تمرکز لازم را نداشتم.در مجموع 80درصد از کار و نقشي که بازي کردم ، راضي هستم.

pardeneshinpavane (3)

به نظر مي آيد با توجه به تعداد کارهايي که انجام داديد، در اين کار بيشتر ديده شديد.
بله چون مردم هميشه با سريال ، بيشتر ارتباط برقرار مي کنند سينما ، مختص افراد خاص تر در جامعه است ولي تلويزيون رسانه عام است . مثلا مردم عزيز و دوست داشتني در يک روستاي دور افتاده خرم آباد و ياسوج که مدت هاست سينما نرفتند و فيلم نديدند، پاي تلويزيون مي نشينندو سريال را نگاه و ارتباط برقرار مي کنند و اين باعث مي شود تا بازيگراني که در يک سريال بازي مي کنند، ديده شوند و به چشم بيايند و در کنار همه اين ها کار خوب هم که باشد، اتفاق بهتري براي بازيگر رقم مي خورد .چون ممکن است سريالي پخش شود اما چون کارديده نشده ، بازيگران هم ديده نشوند. اگر کار خوب ديده شود، بازيگر هم ديده مي شود.البته نقش من در مقابل بازيگران ديگر چندان پررنگ نبود و قصه آدم هاي ديگر هم پررنگ تر بود. محمد حسين ، هدي وسارا نقش هاي پررنگي هستند اما نقش من هم به اندازه خودش ديده شد.شخصيت محوري قصه نيست اما به همراه آدم هاي قصه حضور دارد و سعي کردم يکسري ويژگي هايي به نقش بدهم و به نحوي وارد نقش بشوم اما همين که بازتاب هايي داشته و ديده شده ، احساس مي کنم که موفق بوده ام.

نظرشما به عنوان بازيگر کار در مورد داستان اين سريال چيست؟
يکي از دلايل ديده شدن کار، داستان است.در اين کار خيلي به زندگي ها نزديک شديم.آدم ها دراين سريال تيپ نيستند و ما وارد زندگي شخصيت هاي سريال شديم. به خصوص زندگي روحانيون .اگر دقت کنيد هيچ وقت روحاني ها را اين مدلي نديديم و اين به متن خوب سريال بر مي گردد. فکر مي کنم که اتفاق خوب هر کار به متن بر مي گرددو ما گروه خوب نويسندگان را پشت اين سريال داشتيم .آقايان تراب نژاد، حمزه و شيرزاد تا پايان کار در کنار گروه بودند.حتي شخصيت هاي فرعي کار هم قصه دارندو ما در کنار شخصيت هاي اصلي، قصه هاي فرعي و شخصيت هاي فرعي جذابي داريم که اگر چه گهگاه از قصه اصلي دور مي شويم ، باز هم مخاطب آن ها را دوست دارد و اين کاراکتر هاي فرعي هم قصه دارند.

pardeneshinpavane (2)

در مورد حضور روحانيون صحبت کرديد که البته ما هيچ وقت از اين منظر روحانيون را نديده بوديم.
بله ، هميشه روحانيون را در جايگاهي ديگر مي ديديم، اما دراين سريال ، زندگي متفاوتي از آن ها را مي بينيم. آقاي مهدوي با زنش مشکل دارد، عروس حاج آقا بازداشتگاه مي رود. اين گونه اتفاقات براي اولين بار است که ديده مي شود و مردم با آن ارتباط برقرار مي کنند چون مي دانند که جنس واقعي از زندگي است .چون آدم ها در هر سمت ، پست و مقامي ،مشکلات شخصي دارند و ما اين بار اين را در عالم واقع نشان داديم.مهمتر از هر چيز اين بود که به مخاطب احترام گذاشتيم و بدون پرده با مخاطب صحبت کرديم و به همين دليل هم مخاطبان ارتباط خوبي بااين سريال برقرار کردند. نکته ديگر اين که تهيه کننده و کارگردان با اعتقادشان اين کار را انجام دادند . تهيه کننده و کارگردان افرادي متدين هستند وقتي به کاري اعتقاد داشته باشي، آن را مي سازي و بر دل مخاطب ديگر هم مي نشيند و اين کار از اين دست سريال ها بود.