به گزارش پارس به نقل از پارسینه، «وجود مافیای بازیگری در سینما و تلویزیون باعث شده کم کار شوم». این جمله¬ای است که این روزها اگر پای صحبت بازیگران بنشینید از بیشتر آنها می¬شنوید. چند سال پیش وقتی بحث مافیا بازیگری در سینما پیش آمد کسی چندان آن را جدی نگرفت. حتی خود اهالی هنر هم اهمیت چندانی به آن ندادند تا اینکه این معضل ریشه دواند و نه تنها بخش بزرگی از سینما بلکه تلویزیون را هم به تصرف خود درآورد و از آن زمان به بعد بود که کم و بیش اعتراض بازیگران نسبت به این اتفاق شنیده شد.


در همه جای دنیا رسم این است که مهارت و تجربه افراد را در کارشان بالا میبرند تا پس از چندی از آنها به عنوان سرمایه بزرگ انسانی بهره مند شوند و اهمیت این موضوع در بخش های فرهنگی و هنری بیش از سایر حوزه هاست.

 پیشرفت یک جامعه، وابسته به فرهنگ مردمانش است و اگر اخلاق و فرهنگ در جامعه ای جایگاه نداشته باشد، یقینا پیشرفت هم معنایی ندارد. متاسفانه به رغم این واقعیت، چندین سال است که شاهد هستیم بخش های فرهنگی و هنری کشورمان بیش از پیش رو به سقوط است و مهم ترین دلیل اش هم این است که نسبت به بزرگان و پیشکسوتان خود در این دو عرصه بی اعتنا شده ایم.

 یک بخش این نادیده گرفتن ها به حوزه سینما و تلویزیون بازمی گردد و بازیگران توانایی که آرام آرام از عرصه بیرون رانده شدند، آن هم در زمان هایی که وقتش رسیده بود نسل تازه نفس از حضور و تجربیات شان بهره مند شود.

 ناگفته پیداست این موضوع ارتباط چندانی با سن و سال چهره ها ندارد زیرا چه بسا هنرمندانی که به رغم سن بالای خود توانایی یک بازیگر جوان را هنوز به دست نیاورده اند.

 ما در دهه 70 و اوایل دهه 80 بازیگرانی را تربیت و وارد عرصه کردیم که با توانایی بالای خود نشان دادند حرفی برای گفتن دارند و به قصد ماندن آمده اند اما وجود اتفاقاتی پیش بینی نشده تمامی محاسبات آنها را بهم زد و زودتر از زمانی که فکرش را می-کردند، خانه نشین شدند؛ البته این دسته، جدا از هنرمندان پیشکسوت ایران هستند که در دهه های 40 و 50 کارشان را شروع کردند و سرمایه های اصلی فرهنگ و هنر کشور هستند.

 نگاهی به این اتفاقات ما را بر آن داشت تا به بررسی چرایی این ماجرا بپردازیم و ریشه کنار گذاشته شدن چهره های توانای سینما و تلویزیون را پیدا کنیم. جریانی که انتهایش به راهی به نام «مافیای بازیگری» رسید!


پدیده ای مرموز به نام مافیا

بحث مافیای بازیگری زمانی از سوی جامعه هنری جدی گرفته شد که بازیگران یکی پس از دیگری بیکار شدند و درصد پیشنهادات کارشان پایین آمد. در آن زمان بود که بسیاری از چهره ها به خودشان آمدند و پذیرفتند که باید این معضل را جدی بگیرند. با ریشه دواندن این مساله در سینما، عده از چهره ها فرصت را مغتنم شمرده و به هر وسیله ای بود به عضویت یکی از این گروه ها درآمدند و شاهد هستیم که چند سال است در بیشتر پروژه ها هم حضور دارند.

 اما آن عده ای که به هر دلیلی نخواستند به این جریان غیر اخلاقی تن دهند، هر سال از قبل، کم کارتر شدند. آنچه شنیده ها حکایت می کند این است که مافیای بازیگری ایران به دست دو نفر از چهرههای سرشناس هنری « .....» و «.......» است که هر کدام گروهی برای خود تشکیل داده¬اند و اعضای گروه خود را در آثار مختلف به بازی می گیرند.

 هرچند از جانب این افراد و برخی بازیگرانش عنوان میشود که جریانی به نام مافیای بازیگری وجود ندارد و اینها فقط حرف است، اما در عمل می بینیم که در غالب آثار سینمایی و تلویزیونی این سال ها تنها عده مشخصی حضور دارند و همین امر کفایت میکند تا بتوانیم گلایه هنرمندان جدا مانده از غافله را که از وجود چنین گروه هایی ناراضی هستند، بپذیریم.

 

فلور نظری از جمله چهره هایی است که از وجود مافیای بازیگری در ایران گلایه مند است وی به پارسینه می گوید:« اولین بار من بودم که در یکی از مصاحبه هایم صراحتا از مافیای بازیگری در سینمای ایران صحبت کردم و پس از آن هنرمندان دیگر هم ناراحتی¬شان را از این موضوع ابراز داشتند. من زمانی که خواستم وارد حرفه بازیگری شوم ابتدا درسش را خواندم و بعد از آن در گروه های تئاتر متعدد و فیلم ها و سریال های زیادی کار کردم که از بین همه آنها و در نتیجه آن تلاش ها، کارهایی مانند «خانه به دوش» و «متهم گریخت» آقای عطاران ساخته و پخش شدند و این امکان را به من دادند تا نزد مخاطب شناخته شوم و جایگاهی برای خودم به دست بیاورم. اما روند این روزها تغییر کرده و حتی برای دریافت دستمزد بالا هم نیازی نیست مانند ما آن همه زحمت کشیده شود.

 دوستان جوان من دیگر آن روند را طی نمی¬کنند و با موجود مافیای بازیگری، به شکلهای دیگری وارد این وادی می-شوند. به نوبه خودم از این جریان خوشحال نیستم به دلیل اینکه تنها راه درآمدی من برای گذران زندگی، بازیگری است و حرفه دومی ندارم و با دیدن این روند خیلی غصه می خورم. اما با این حال از روزی که وارد این کار شده ام نخواستم به عضویت هیچ گروهی درآیم».


گردانندگان گروه¬ها فقط به اعضای گروه خود توجه دارند


مریم امیرجلالی نیز که یکی از بازیگران ثابت و پرکار مجموعه های مناسبتی سال های پیش بود و سه، چهار سالی می شود به جرگه هنرمندان کم کار پیوسته در این مورد به پارسینه گفت:« در این چند سال اخیر گروه هایی تشکیل شده که گردانندگان آنها فقط به اعضای گروه خود توجه دارند و اگر قرار باشد، برای کاری کسی را انتخاب کنند، سراغ آنها می روند بدون اینکه به استعداد داشتن یا نداشتن آن بازیگران برای ایفای نقش ها دقت کنند. به این مشکل اضافه کنید فیلمنامه¬های بی محتوایی را که این روزها می نویسند و تهیه کنندگان از میان اقوام و خویشاوندان شان کستی را می بندند و کاری خانوادگی را کلید می زنند که در نهایت خروجی بی نهایت بدی دارد و باعث میشود مخاطب دلزده شود و انگیزه ای برای تماشای فیلم ها و سریال ها نداشته باشد. این روزها وضعیت کار طوری شده که بازیگرانی که با کسی رفت و آمد ندارند، دیگر دعوت به کار نمی شوند و مانند من خانه نشین شده اند».

 


نگار فروزنده از جمله بازیگران جوانی است که پیش بینی می¬شد تبدیل به یکی از چهره¬های مطرح سینما و تلویزیون شود، اما می بینیم که او هم چند سالی است خانه نشین شده و دیگر در هیچ فیلم یا سریالی حضور ندارد. فروزنده از زوایه دیگری به جریان مافیای بازیگری نگاه میکند وی در مصاحبه با خبرنگار پارسینه  می گوید:« فکر می کنم یکی از دلایلی که باعث شکل گیری روندی نامناسب در بازیگری شده، مشکلات مالی است. همان طور که همه ما می دانیم به خاطر کمبود بودجه، تهیه کنندگان افراد غیر متخصصی را برای ایفای نقش انتخاب می کنند که با ایشان نسبت فامیلی دارند و نیازی نیست که به آنها دستمزد بپردازند در کنار اینکه امکانات هزینه بری را هم که باید در اختیار یک بازیگر قرار دهند، دیگر درنظر نمی گیرند.

 این رویه غلط متاسفانه تا به امروز دو اتفاق بد را برای هنر ما رقم زده است. یکی اینکه فیلم ها و سریال هایی ساخته شده که اعتماد مخاطب را سلب کرده و در اثر این خلاء مشکلات فرهنگی عدیده ای در جامعه شکل گرفته. دیگر اینکه بازیگران، کارگردانان و... که دلسوز هنر کشورمان هستند، فرصت کار کردن را از دست داده و خانه نشین شده اند و به جای آنها اقوام و آشنایانی روی کار آمده اند که اصلا نه هنر را می شناسند و نه دلسوز آن هستند».


ما در ایران ضد مافیا داریم


برای تکمیل این گزارش بهتر دیدیم که صحبتی هم با دو نفر از کارگردانان و تهیه کنندگان داشته باشیم و نظر آنها را هم در رابطه با این موضوع جویا شویم. پوران درخشنده، کارگردان سینمای کشورمان در رابطه با موضوع مافیای بازیگری به خبرنگار پارسینه پاسخ داد :

« به عنوان یک کارگردان معتقدم هر کسی باید باتوجه به توانایی و استعدادی که دارد به عنوان بازیگر وارد سینما و تلویزیون شود. به شخصه رابطه هایی را که غیر از این شکل می گیرد و بر اساس آن افراد بی هویت و بی استعداد وارد عرصه می شوند، به هیچ عنوان نمی پذیرم.

 اما در مورد این بحث که هنر کشورمان دچار این معضل شده یا نه، باید بگویم اگر چنین اتفاقی افتاده باشد خیلی زود علائم آن ظاهر میشود و خودش را نشان میدهد».


در کنار تمام مباحثی که مطرح شد، ایرج تقی پور، تهیه کننده صاحب نام سینما هم نظریاتی در این رابطه دارد که قابل توجه است. تهیه کننده فیلم «شهر زیبا» در پاسخ به اینکه سینما و تلویزیون دچار قصه مافیا شده یا خیر میگوید:« بر عکس گفته شما من فکر می¬کنم ما در ایران ضد مافیا داریم و این موضوع است که منجر شده برای سینما و تلویزیون اتفاقات بدی بیفتد. سوء مدیریتها، سرمایه گذاریهای مکرر بخش دولتی در سینما، به اضمحلال کشیدن تولیدات سفارشی و... باعث شده جریان عادی تولید را از دست بدهیم. در نظر داشته باشید که ما در سال بین 80-100 فیلم تولید می کنیم که چیزی حدود 60 میلیارد برای آن هزینه میشود.

 از آن طرف هم 30 میلیارد تومان رقم کل فروش فیلم هایمان در طول سال است که باز از این رقم 10 میلیارد آن بیشتر به سازندگان آثار تعلق نمیگیرد. با یک محاسبه کوچک متوجه می شوید که بالانس 10 میلیاردی نمی تواند هزینه ساخت فیلم ها برای تهیه کنندگان تامین کند و معلوم می شود جریانی وجود دارد که این کمبود سرمایه را جبران می کند.

 یک بخش این سرمایه توسط جوانانی تامین می شود که علاقه مند به حضور در کار هنر هستند اما بخش بیشتر آن توسط بخش های خصوصی و دولتی تامین می شود که باز وقتی بخش دولتی وارد کار می شود می خواهد سلیقه خود را اعمال کند و تهیه کننده بابت پولی می گیرد باید خواسته او را اجرا کند. حال در این میان یک مساله جالب دیگر هم پیش می آید.

 اینکه وقتی بازیگری می بیند یک تهیه کننده با استفاده از شهرت او می خواهد فیلمی را بسازد درخواست دستمزد بالا دارد زیرا معتقد است به اعتبار حضور او این سرمایه در اختیار تهیه کننده قرار گرفته و طلب سهم می کند و در نهایت شاهد این نابسامانی ها هستیم.

 البته این جریان رهاورد دیگری هم دارد؛ افرادی که تامین سرمایه می کنند برای این کار سراغ بچه هایی می روند که پدرهای پولداری دارند و می خواهند وارد عالم هنر شوند و به این شکل تامین سرمایه می کنند و به دنبال آن جریان کثیف غیر حرفه ای را به وجود می آورند.

 تمامی این عوامل در کنار هم باعث به وجود آمدن شرایطی شده که برخی به اشتباه فکر می کنند ما با جریان مافیایی بازیگری در ایران روبه رو هستیم در حالی که این روند، کاملا ضدمافیایی است. اما در کنار تمام اینها فکر می کنم بیان یک مساله مهم دیگر هم لازم است. متاسفانه چند سالی است که در دل این اتفاقات شاهدیم تعدادی از بازیگران ما برای حضور در فیلمی درخواست دستمزدهایی بسیار بالا می کنند که حیرت آور است.

 مثلا چند روز پیش شنیدم یکی از بازیگرانی که خود من هم چند سال پیش با او کار کرده ام برای حضور در فیلمی دستمزدی معادل 300 میلیون تومان درخواست کرده و گفته که اصلا فیلمنامه را نخوانده و فقط با شرط دستمزد 300 میلیونی هر نقشی را حاضر است، بازی کند و این واقعا جالب است. شاید بد نباشد در همین جا نکته ای را به دوستان بازیگرمان یادآور شوم. اگر دستمزدهای خودشان را با بازیگران هالیوودی مقایسه می کنند این را هم در نظر بگیرند که در آنجا به شکل پلکانی به بازیگران دستمزد می دهند.

 یعنی استودیوهایی که با بازیگران قرارداد می بندند در ابتدا سر مبلغی با بازیگر توافق می کنند و به او می گویند اگر مدعی هستی که به خاطر حضور تو فیلم فروش بالایی خواهد داشت، به ازای مقدار فروش دستمزدت پلکانی بالا می رود. در آنجا این طور نیست که بازیگر همان ابتدا دستمزد خیلی بالایی درخواست کند و استودیوها هم به راحتی بپذیرند. حال با در نظر گرفتن این موضوع فقط شما ببینید وضعیت فروش فیلم های ما در ایران چقدر و به چه صورت است و درخواست دستمزد برخی بازیگران را هم در کنارش قرار دهید».