پایگاه خبری تحلیلی «پارس» -پیامبر مکرم اسلام نقطه عطفی است که آغاز خلقت را به انجام آفرینش متصل می‌کند، زیرا از نبوّت حضرت آدم تا وجود مقدس خود آن حضرت که خاتم است، به لحاظ جریان نبوت و رسالت، و از آن نقطه تا پایان عالم را با وجود عترت که سلالة اویند، نظام بخشیده و سامان می‌دهد و باید دانست که تمام خیرات و برکات عالم هستی طفیل وجود آن حضرت است. در سالروز بعثت گرامی آن حبیب خدا که همگان در سایه قرب او به قرب حق مقرّب‌اند؛ جهت شناخت هر چه بهتر مقام پیامبر عظیم الشأن اسلام، به مرور اندیشه های حضرت آیت الله جوادی آملی به عنوان حکیمی متاله و مفسر قرآن کریم، در باب رسالت جهانی پیامبر اسلام، مراحل تاثیر رسالت آن حضرت و وظیفه دیگران در پیشگاه ایشان می پردازیم. در ذیل بخشی از نوشتار ایشان به مناسبت عید مبعثآمده است. این مطلب از جلد دوم تفسیر کتاب موضوعی این مفسر بزرگ قرآن، تالیف انتخاب شده و به سیره رسول اکرم(ص) در قرآن اختصاص یافته است.

مراحل تاثیر رسالت پیامبر اسلام(ص)
رسالت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در بخشهای گوناگون جهان آفرینش منشأ آثار فراوانی بوده است، چنانکه در جوامع مختلف بشری، تأثیر خاص خود را به همراه داشته است. در این مبحثابتدا مراحل مختلف تأثیر رسالت آن حضرت و سپس وظیفه جهانیان در برابر آن تبیین می‌شود:

۱ - خدای سبحان، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را در‌میان نانویسان عرب و‌درس نخواندگان حجاز برانگیخت. آن حضرت آیات الهی را بر آنان تلاوت می کرد و اسرار کتاب آسمانی را به آنها می آموخت و آنها را به تهذیب و تزکیه نفوس دعوت می کرد. آن حضرت خود، امّیی بود که در مکتب خداوند، عالم شد سپس معلم دیگر امیین قرار گرفت. پس اولین مرحله رسالت آن حضرت، تلاوت آیات الهی، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت برای تأثیرگذاری بر امیین می‌باشد.


۲ خداوند بر اساس این که " و ما أرسلنا من رسولٍ إلا بلسان قومه " رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را به عنوان پیامبری که در میان عرب زبانها ظهور کرده و آنها را با زبان عربی به معارف بلند الهی دعوت می کند، معرفی کرد: " إنّا جعلناه قرءناً عربیاً لعلّکم تعقلون " بنابر این مرحله دوم تأثیر رسالت آن حضرت، تحولی است که در منطقه تازی زبانها بوجود آورده است.

۳ مرحله سوم، تحولی است که رسالت آن حضرت در همه جوامع بشری، اعم از عرب یا غیر عرب، به بار آورده است. " وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین " تا آن جا که بشریت به سر می برد و اندیشه و فکری هست، قلمرو رسالت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) خواهد بود، خواه جوامع عصر نزول وحی، و خواه اعصار دیگر، خواه مردم حجاز و خواه مردم مناطق دیگر.

۴ رسالت آن حضرت از جوامع بشری فراتر رفته و‌تا آن جا که فکر و‌اندیشه در میان موجودات زمین هست، تأثیر می گذارد. در این باره خداوند می فرماید: " قل لئن اجتمعت الإنس والجن علی أن یأتوا بمثل هذا القرءان لا یأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعضٍ ظهیراً " مستفاد از این آیه که نسبت به جن و انس تحدّی دارد، این است که جن هم مانند انس در برابر رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مسئولیت دارد.
بنابر این تا آن جا که محیط اندیشه است اندیشه بلند انسانی یا اندیشه متوسط پریان همه آنها را رسالت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در برگرفته است. همگان در برابر وحی الهی مسئولند.

۵ رسالت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در مناطقی هم که شهود و عرفان، حضور و ظهور دارد، اثر تازه ای به همراه داشت. ولادت آن حضرت که زمینه بعثت و رسالت آن حضرت بود نه تنها در زمین که در آسمان هم اثری گذاشت که در قرآن کریم چنین بیان شده است: " و أنّا لمسنا السماء فوجدناها ملئت حرساً شدیداً وشهبا و أنّا کنا نقعد منها مقاعد للسمع فمن یستمع الان یجد له شهاباً رصداً * و أنّا لا ندری أشرٌّ أُرید بمن فی الأرض أم أراد بهم ربهم رشداً " البته آسمانی که قرآن کریم از آن سخن می گوید در بسیاری از موارد، غیر از آسمانی است که در هیئت و نجوم مطرح است، چنانکه مقصود از " اهل آسمان " فرشتگان هستند که شاگردان انسان کاملند.

حاصل این که سراسر عالم در‌‌پیشگاه رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، امّی، ناخوانا و نانویسا هستند، گرچه فرشتگان آسمان یا عالمان و حکیمان و فرزانگان زمینی و یا جنیان باشند، زیرا همه فضیلت مدارانِ علمی نسبت به آن مقامی که فاقدند، امی هستند.
با توجّه به اشارات قرآنی مذکور در باره مراحل مزبور، این گونه استفاده از قرآن نشان می دهد هرچه با شرح صدر بیشتری در قرآن تدبّر کرده و دید وسیعتری پیدا کنیم، هنگامی که دوباره به برداشت اولیه خود توجه می کنیم آن را حقّ، ولی محدود می یابیم. پس با تدبر تام در آیه " هوالذی بعثفی الأُمیین رسولاً " می فهمیم که خدا در میان همه امیین جهان، از انسانها و غیر انسانها، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را برگزید تا معلم آنها باشد، چون حوزه رسالت و خلیفة الله ی آن حضرت همه جهان است؛ گرچه وجود عنصری این خلیفه در زمین زندگی می کند ولی حوزه خلافتش همه ما سوی الله است، و‌کلمه " فی الأرض " در آیه " إنی جاعل فی الأرض خلیفةً "، ظرفِ مجعول است نه حوزه رسالت و خلافت. یعنی خلیفه خدا در زمین به سر می‌برد، نه آن که حوزه خلافت وی تنها محدوده زمین باشد.

وظیفه موجودات در پیشگاه رسول اکرم(ص)
همه موجودات آسمان و زمین در پیشگاه رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) وظیفه دار و خاضع و خاشعند. از این رو خدای سبحان در قرآن کریم آن وظایف را تبیین کرده است. وظیفه ای که بر عهده فرشتگان نهاده، این است که به همراه خداوند بر پیامبر درود بفرستند: " إن الله و ملائکته یصلون علی النبی یا أیها الذین امنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً " خداوند به انسانها نیز می‌فرماید: همان گونه که فرشتگان در ساحت قدس آن حضرت تصلیه‌ای دارند شما هم به پیشگاه او صلوات و سلامی اهدا کنید و در پیشگاه مقدس او سِلْم و منقاد باشید.

خداوند قبل از تأدیب دیگران اعم از فرشته و بشر خود از باب تفضّل، تحیت خاصی به رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) اهدا می کند و آنگاه دیگران را مأمور به ادای احترام می‌کند.

گرچه قرآن کریم نحوه عرض ادب به ساحت قدس رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) را به صورت " و سلموا تسلیماً " بیان می کند اما کیفیت آن را در آیات فراوانی که مسئله اطاعت از اوامر و نواهی پیامبر را مطرح کرده است شرح می دهد، زیرا خداوند او را بر محور محبت خود پرورانده و تربیت کرد، او را به خُلُق عظیم رساند، احکام الهی را به او آموخت و به دیگران دستور داد تا از او اطاعت کنند.

از آن جا که خدا مؤدِّب بود، رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را به آداب الهی مؤدَّب کرد. ادب همان ظرافت در کردار یا گفتار است و انسان ظریف گوی و لطیف پرداز، ادیب می باشد، و انسانی که همه شئون زندگی سیره او با ظرافت همراه است، مؤدَّب خواهد بود. بنابر این سیره ظریفانه، نشانه ادیب بودن صاحب سیره، و سنّت لطیفانه، آیت مؤدَّب بودن صاحب سنّت است.

پیامبر، محور اطاعت الهی
انسانْ مسافر است و مسافر دارای مقصدی خاص و راهی معیّن است و پیغمبر اکرم‌(صلی الله علیه و آله و سلم)، هم مقصد قافله انسانیت را می‌داند و هم راه رسیدن به آن مقصد را به خوبی می‌شناسد.

بر این اساس رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) که منزّه از ضلالت و غوایت، و واجد همه علوم و معارف بوده و از جهت ظرافت گفتار و لطافت رفتار، الگوی ادیبان و اسوه مؤدّبان جهان است، مدار اطاعت الهی قرار گرفت و خداوند فرمان پیروی از او را در چند آیه بیان فرمود.

چون محور ارزش و کمال انسانی، فضایل نفسانی است: " إن أکرمکم عند الله أتقیکم "، و رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) که مؤدب به آداب الهی است و از خُلق عظیم بهره مند است: " إنّک لعلی خلق عظیم "، از برجسته‌ترین مراحل تقوا متنعم است، پس کریمترین انسانها نزد خداوند می باشد، از این رو نمونه همه انسانهای کامل خواهد بود.

خلاصه ‌ آنچه در این مبحثبیان شد این که خداوند پس از تأدیب پیامبر به اخلاق الهی و تخلق آن حضرت به صفات کمال، به مردم دستور داد: هرچه پیامبر آورد و به آن امر کرد اطاعت کنید و از آنچه شما را از آن نهی کرد بپرهیزید: " ما‌اتاکم الرسول فخذوه وما نهاکم عنه فانتهوا "