به گزارش پارس نیوز- بدبینانه ترین تحلیلگران مسائل شهری در دو ماه اول حضور 21 عضو اصلاح طلب شورای شهر در خیابان بهشت، هرگز گمان نمی کردند که این شورا، در عرض تنها 15 ماه 3 شهردار و دو سرپرست بر پایتخت تحمیل کند. یعنی به ازای هر سه ماه یک نفر متصدی اداره پایتخت بوده است.

از مرداد سال 96 تا دی ماه سال جاری که نزدیک به 16 ماه از حضور اصلاح طلبان در شورای شهر می گذرد، شهروندان تهرانی تنها شاهد بحث های انتقادی و تخریبی علیه مدیریت سابق شهر در شورای شهر بوده اند. در تمامی این ماهها می تواند عملکرد مدیریت جدید شهری را در کاشت 750 اصله نهال درخت چنار در خیابان ولیعصر، افتتاح مجدد چند ایستگاه خط 7 که قبلا راه اندازی شده بود، راه اندازی کارخانه بازیافت نخاله که بیشتر پروژه قبلا ساخته شده بود، خلاصه کرد. هرچند افتتاح چند طرح کوچک در مناطق را نیز باید به آن اضافه کرد. اما این توافق مشترک در میان همه وجود دارد که مدیریت جدید هرگز نتوانسته یک طرح کلان با برچسب ترکیب جدید مدیریتی راه اندازی و افتتاح کند.

آنچه گفته شد آینه تمام نمایی از سبک مدیریت بهم ریخته و ناکارآمدی است که این روزها در پایتخت دیده می شود و به آن عادت کرده ایم. در این بین رویکردی که برخی از اعضای شورای شهر تهران برای غبارآلود کردن فضا و عدم پاسخگویی به شهروندان بابت کارنامه کاملا مخدوش شورا و شهرداری در پیش گرفته اند، جای تعجب دارد.

بهتر است روزهای گرم تبلیغات انتخابات سال 96 را به یاد آوریم. شهردار وقت تهران که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بود، علاوه بر تحمل هجمه ها در این رقابت ها، در سیبل مقابل نامزدهای اصلاح طلب شورای شهر نیز قرار گرفت. کارنامه 12 ساله قالیباف به عنوان «شهر سوخته» و «شهر ویرانه»، معرفی شد. تمامی پروژه های کلان شهرداری به عنوان ریخت و پاش پول با سیاه نمایی روبه رو شدند. در نهایت نیز با همین رویکرد تخریبی و دوقطبی سازی کاذب 21 کرسی شورای شهر به اصلاح طلبان رسید.

بعدها محمدجواد حق شناس یکی از نیروهای مسن شواری شهر پنجم با افتخار در یکی از جلسات شورا اعلام کرد که وی مبتکر اصطلاح «شهر سوخته» بوده است! وی در دوم خرداد سال گذشته در مصاحبه ای گفته بود:« شهری که به ما می خواهند تحویل دهند یک شهر سوخته است و ما بعد از شهر سوخته زابل اگر بخواهیم یک شهر سوخته نام ببریم، تهران است. او در بهمن سال 96 در جلسه شورای شهر خطاب به دیگر اعضا و در اعتراض به کاهش بودجه معاونت فرهنگی عنوان کرده بود:« مدیران قبلی و دوستانشان دهها هزار میلیارد از حوزه‌های دیگر هزینه کردند و بزرگترین معترض به آن، بنده بودم و اولین کسی که عنوان شهر سوخته را مطرح کرد من بودم آن موقع کجا بودید؟»

اگر بخواهیم به اذعان این عضو شورای شهر کارنامه ای برای وی در نظر بگیریم، همین خلق عنوان «شهر سوخته» در 16 ماه حضور در شورای شهر باید در نظر گرفته شود. شهری که کاملا مشخص است که در 16 ماه گذشته از تحرک و سازندگی ایستاده و تنها نظاره گر دعواهای سیاسی احزاب اصلاح طلب برای انتخاب شهردار جدید بوده است. 16 ماه زمان کمی نیست، در همین فاصله زمانی یعنی از مهر 84 تا دی 85، زمانیکه قالیباف وارد شهرداری شد، دهها پروژه ریز و درشت راه اندازی و افتتاح شد. تونل رسالت، چند ایستگاه مترو در خط یک و چهار، مددسرا، فرهنگسرا، سینما آزادی، فرآیند تکمیل برج میلاد، راه اندازی 137 و 1818، افتتاح بوستان های جدید، مکانیزه کردن جمع آوری زباله، شروع ساخت تونل توحید و ... تنها در ماههای نخست حضور قالیباف رد شهرداری رقم خوردند.

حال پس از گذشت این ماههای حیاتی در پایتخت، محمدجواد حق شناس چاره را در شهر سوخته نامیدن ندیده و دست به تخریب و توهین به شهردار سابق زده است. هرچند این رویه در دیگر اعضای شورا نیز دیده می شود ولی از کسی که خود را به عنوان استاد دانشگاه و مسئول بخش فرهنگی و اجتماعی شورا معرفی می کند، انتظار فرهنگ و اندیشه می رود.

البته باید این نکته را نیز یادآوری کرد که حق شناس پس از ماهها بی تحرکی و درگیری برای انتخاب شهردار، در نهایت مجبور به اعتراف شده بود که  «نه در بوستان‌سازی، نه در حمل‌ونقل، نه در ترافیک و نه در حوزه‌های دیگر در دوره گذشته مشکل نداشتیم، چرا که آن‌ها در این حوزه‌ها بهتر می‌ساختند.» این اظهارات به 24 بهمن سال 96 برمی گردد؛ درست زمانیکه محمدعلی نجفی در گیر و دار رفتن یا ماندن در شهرداری بود و بیماری را بهانه استعفا کرده بود.

بازگردیم به اظهارنظر جدید حق شناس. وی در توئیتی در انتقاد از اظهارات محمدباقر قالیباف در دانشگاه تهران در 18 آذرماه که گفته بود «هم شادی را از مردم گرفتید و هم سفره‌هایشان را کوچک کردید.»، نوشته :« وقتى که آب سربالا مى رود!»

هرچند آنچه قالیباف گفته حرف دل اکثریت مردم ایران است و در آن شکی نیست ولی موضع گیری حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر باعث تعجب بسیاری شد. به نحوی که حسین دهباشی، از فعالان رسانه ای در جواب این توئیت نوشت:« جناب آقای حق‌شناس عزیز،‌ سلام. آقای قالیباف قورباغه نیست که ابوعطا بخواند. کارنامه‌ی بسیار مثبت ۱۲ساله‌ای دارد که از سر و روی تهران پیدا است. نقاط منفی هم اگر داشته اغلب با مبالغه بسیار از سوی اعضای فعلی شورای شهر  مکرر طرح شده. لطفا اگر پاسخی جدی به سخن ایشان هست بیان فرمایید... به هرحال چشم ظاهربین هزاران پارک و پل و دریاچه وبزرگراه و مترو و اتوبوس و نشریه و جشنواره عهد آقای قالیباف را می‌بیند و برای آنکه استاد ارجمند و جامعه‌شناسی چون شما ما را متقاعد کند که ورای این ظاهر باطنی است که آقایان نجفی تا حناچی از او بهترترند نیاز به استدلال است نه متلک!»

اما کنایه حق شناس که از دید بسیاری از کاربران توئیتری «بی ادبی و توهین» ارزیابی شد با واکنش محسن پیرهادی؛ عضو هیات رئیسه شورای شهر چهارم و دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت نیز روبه رو شد. وی در پاسخ به توهین حق شناس عنوان کرد:« آقای حق شناس مثلا رییس کمیسیون فرهنگی شورا هستید شما کجا و آقای مسجد جامعی کجا. از خداجوییم توفیق ادب / بی ادب محروم شد از لطف رب»

باید گفت مشت نمونه خروار است. سیر اقدامات اعضای شورای شهر و مدیران جدید شهری نشان می دهد که در ابتدا سعی در کتمان کارنامه 12 ساله قالیباف را داشتند ولی پس از گذشت زمانی متوجه شدند که حتی نمی توانند یکی از پروژه های آن دوره را تکرار کنند و اتهام زنی و بزرگنمایی با شتاب بیشتری پیگیری شد. تکرار اتهامات بی اساس و بزرگتر کردن دوره ای بدهی های گذشته، در رسانه های جریان اصلاح طلب نیز ضریب پیدا می کند. در این بین اما پس از شکست های متعدد و قرار گرفتن شورای شهر پنجم در آستانه انحلال، انتحاری های شورای ها به سبک توهین، فحش و بدهنی نسبت به مدیریت سابق شهری بروز و ظهور یافته است. اقدام حق شناس در توهین به شهردار سابق تهران نمونه ای واقعی از عجز و ناتوانی اصلاح طلبان در ارائه کارنامه عملی و واقعی در پایتخت است. حتی در بخشی که حق شناس مسئولیت کمیسیون آن را بر عهده دارد، هیچ کارنامه ای قابل رصد نیست. شهروندان تهرانی به خوبی به یاد دارند هزاران صندلی سینما و تئاتر، پردیس های مجهز سینمایی و نمایشگاهی، باغ بزرگ کتاب، جشنوارهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی و ... در چه دورانی در پایتخت ساخته و عرضه شدند و حال مدعیان «شهر سوخته»، به قول یکی از رهبران احزاب اصلاح طلب حتی نتوانسته اند یک میخ بر دیوار شهر بکوبند!