به گزارش پارس - کارنامه شورای پنجم نشانگر درجا زدن و عقب ماندگی است و در اینجا می توان نمونه های بسیاری را ذکر کرد، از تعدیل نیروهای اصولگرا و جایگزین کردن نیروهای اصلاح طلب در مجموعه شهرداری تا عدم اجرای پروژه های عمرانی و پیگیری پرونده املاک شهرداری به رغم مختومه اعلام شدن از سوی قوه قضائیه و یا انجام اقدامات سیاسی و نمایشی که منجر به انتخاب و استعفای نجفی شد، آن هم در شرایطی که همه می دانستند این فرد توان اداره کلانشهر تهران را ندارد و از سوی دیگر بیمار است، بنابراین بعد از گذشت 7 ماه سرگردانی و بی حاصلی، محسن افشانی انتخاب شد، کسی که در کارنامه اش سمت های سیاسی نظیر استانداری فارس دیده می شود و هیچ سررشته ای با امور شهری ندارد. فکر می کنید مجموعه این بی برنامگی ها و آشفتگی ها که هیچ حاصلی برای کلانشهر تهران نداشته به چه کسی یا کسانی بازمی گردد؟

طبعا بدون پرداختن به حاشیه ها و تعارفات روزمره باید صریح و بدون پرده بگوییم، شورای پنجم تاکنون بدترین علمکرد را داشته است و در این زمینه می توان انگشت اتهام را به سوی خیلی ها از جمله محمود میرلوحی، معاون اجرایی شورای شهر نشانه گرفت.

نزدیک یک سال از آغاز به کار شورای پنجم می گذرد و دستاوردهای این شورا تقریبا هیچ است زیرا مدت زمان زیادی صرف تعدیل نیرو شد و حرفهای بسیاری درباره اینکه 4 هزار نیروی مازاد در مترو و 360 نفر نیروی مازاد در شورا وجود دارند، گفته شد. االبته معمولا اعداد و ارقام دیگری هم در سایر بخش ها ذکر می شود اما در مقابل نیروهای تعدیل شده، نیروهای جناح اصلاح طلب به کار گرفته می شوند، حال پرسش این است که منظور از این اقدام چیست؟

آیا هنوز شورای شهر تصور می کند در صحنه رقابت های انتخاباتی حضور دارد و هنوز هم تصور می کند افکار عمومی ادعاهای آنان را باور می کنند؟ میرلوحی در رابطه با این تعدیل ها گفته است: طبق مصوبه قانونی سال 78 شورا 140 پست دارد، در ابتدای شهریور که شورای پنجم روی کار آمد مجموعه نیروهای شورا 450 نفر به علاوه تعدادی از نگهبانان و نیروهای خدماتی به مرز 500 نفر می رسید .نکته اول اینکه  شورا تصمیم دارد به مقررات و مصوبات برگردد و نکته دوم این که شورا عوض شده و بدیهی است که اعضای شورا افراد مشاور و کارشناسی را همراه خود بیاورند مگر اینکه احساس کنند از کارشناسان سابق کمیته ها و کمیسیون ها که به کار آشنا هستند، می توانند بهره ببرند که تشخیص با خودشان است. ما اگر در دوره قبل  بودیم سعی می کردیم بر اساس قانون و مصلحت شورا رفتار کنیم، به هر حال الان که در شورا هستیم همه باید تلاش کنیم شورا کارآمد شود».

اما این سخنان نمی تواند اذهان عمومی را قانع کند، زیرا باتوجه به اعتراضات گسترده افراد تعدیل شده و مصاحبه آنان با رسانه ها کاملا مشخص شده است که میرلوحی به عنوان کسی که معاون اجرایی است، نتوانسته مطابق ماموریت ها و چشم اندازهای تعریف شده شورای شهر حرکت کند و در طول این مدت مدام اسیر حاشیه ها و اقدامات سیاسی بوده و بیش و کم اعضای شورای شهر را نیز با خود همراه کرده است.

یکی دیگر از مباحثی که باید در اینجا مورد نقد قرار بگیرد، مسئله املاک شهرداری است  که از سوی قوه قضائیه پرونده اش بسته شد اما ظاهرا میرلوحی همچنان به دنبال پیگیری این مسئله بوده و تمایلی برای رسیدگی به امور شهر و نظارت بر عملکرد شهردار ندارد و به تازگی مطرح کرده است: «اعضای شورای چهارم و جریان اصولگرایی مرتبا و شاید بیش از اعضای شورای پنجم، در صحنه هستند و نسبت به شورای فعلی و عملکرد شورای پنجم اظهارنظر می کنند و هنوز هم بی‌انضباطی‌ها و گزارش تحویل و تحول شهردار سابق (محمدعلی نجفی) را قبول ندارند و بنا ندارند واگذاری‌ها را بپذیرند».

این در حالی است که دادستان کل کشور گفته است: «شهرداری تهران بر اساس مجوزی که از شورای اسلامی شهر تهران گرفته، برای تأمین رفاه کارکنان می‌توانسته شرکت‌های تعاونی را تشکیل دهد و برای شرکت‌های تعاونی، شهرداری یک سری تسهیلاتی را در نظر گرفته که قانون هم اجازه داده، مانند واگذاری زمین».

وقتی همه حرف و سخن ها را مثل یک پازل درکنار هم قرار می دهیم، به عمق بی نظمی، دعواهای سیاسی و بی مسئولیتی شورای پنجم پی می بریم، شورایی که انگار نه انگار شهر تهران عملا تعطیل شده و از چهارسال فرصتی که در اختیار داشته، یکسالش را از دست داده است، البته از شورایی که معاون اجرایی اش به دنبال سیاسی جلوه دادن مسائل است نمی توان بیش از این انتظار داشت.

حسین کنعانی مقدم در نقد وضعیت فعلی شهرداری و شورای شهر مطرح کرده است:« تبعات چنین نگرش‌هایی را امروز درتعطیلی خطوط مترو، خاک خوردن بسیاری از پروژه‌های نیمه کاره‌ای که باید تا کنون به بهره برداری می‌رسید و بی توجهی عمیق به موضوعات مهمی که می‌تواند در شهر تهران تبدیل به بحران شود همه وهمه نشاندهنده آن است که هر مدیری در شهرداری تهران در نه ماه گذشته به دنبال درست کردن تیم کاری برای خود بوده و متاسفانه پست‌های قبلی را همانند گوشت قربانی بین دوستان ونزدیکان خود تقسیم کرده اند در حالی که انتخاب‌ها باید براساس پرونده عملکرد، ارزیابی وارزشیابی‌هایی انجام شود که مشخص کند آیا این مدیر از شایستگی‌های لازم برای رتق و فتق مسائل کلانشهری، چون تهران برخوردار است؟ در صورتی که تا کنون چنین مواردی دیده نشده وگویی خبری از شایسته سالاری ودلسوزی برای انجام کار‌های روی زمین مانده شهر نیست».

پیش از این همه، درباره انتخاب نجفی صحبت شد، کسی که بیمار بود و توانایی رسیدگی به امور شهری را نداشت و با این حال وقتی استعفا داد، میرلوحی جزء کسانی بود که  اعلام کرد: «نظر قاطع شورای شهر رد استعفای نجفی است و بر این تصمیم اصرار دارد. نظر ما این است که این استعفا به صلاح نیست و این رویکرد دلایل مختلفی دارد.

شورا حق دارد، اگر استعفا را به مصلحت شهر نمی‌داند با آن مخالفت کند. ما استعفا را به مصلحت شهر نمی‌دانیم و اینکه آقای نجفی در این رابطه و در واکنش به تصمیم شورا چه خواهد کرد به خودِ ایشان مربوط است».

حال آنکه حتی کسانی هم که با امور شهر و شهرداری ذره ای آشنایی ندارند، خوب می دانند که در طول 7 ماه فعالیت نجفی هیچ اتفاقی برای کلانشهر تهران رخ نداد و با این وجود بازهم معاون اجرایی شورای شهر به جای اینکه حقایق و واقعیت های پشت پرده را برملا سازد با عوام فریبی از مصالح شهر و مردم سخن می گوید. اگر به راستی پای مصلحت شهر و مردم در میان بود باید در این مدت وضعیت کلانشهر تهران بهبود می یافت.