خسارات وارده آلودگی هوا بصورت‌های مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد فردی و محلی و ملی تاثیر می‌گذارد. اندازه‌گیری دقیق این تاثیرات همیشه مشکل بوده است. در بخش خسارت‌های اقتصادی مستقیم می‌توان به مرگ تدریجی فضاهای سبز و جنگل‌ها در اثر مواجهه با آلاینده‌های NOx و ازن (O3) . . . و یا آسیب به آثار تاریخی، اشیاء و نمای ساختمان‌ها در اثر ساییدگی توسط ذرات معلق (PM) یا ترکیبات شیمیایی آلاینده بر روی آنها نام برد.

تعطیل شدن مناطق شهری آلوده شده و درنتیجه تعطیلی چرخه اقتصادی کل سیستم‌های مالی و شهری از دیگر نمونه‌های خسارات اقتصادی از نوع مستقیم آن است.

ابتلا به بیماری‌های تنفسی، قلبی و ریوی یا تشدید این امراض در اثر بروز پدیده‌های گوناگون آلودگی هوا و بستری شدن شهروندان تحت تاثیر قرار گرفته در خانه یا بیمارستان و ورود به چرخه بهداشت و درمان، خود نیز هزینه‌های مستقیم و غیر مستقیمی را در بر می‌گیرد.

بنابر اعلام شرکت کنترل کیفیت هوا، در گذشته سازمان‌های داخلی و خارجی برآوردهای دلاری – ریالی متفاوتی را در طول سال ناشی از آلودگی هوا بر شهر تهران ارائه داده‌اند. عمده این برآوردها صحبت از ضرور و زیان‌های ناشی از هزینه بیماران یا مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا داشته است. استنشاق هوای آلوده حاوی منواکسیدکربن منجر به افزایش کربوکسی هموگلوبین خون شده که در شخص مواجهه شده از سردرد و بی‌حوصلگی آغاز و در سطوح بالای آن تا مرگ پیش می‌رود.

از دست دادن قوای تشخیص و عوارض دیگری مانند از دست دادن شادابی نیز در این میان وجود دارد. حال ارزش‌گذاری اقتصادی رسمی بر حیات (به هنگام مرگ) یا عوارض دیگر که معمولا دیده نمی‌شوند، کاری بسیار دشوار است که معمولا با مسائل فلسفی، احساسی و مفهومی گره می‌خورد و به قول فیشر (1909) غیرقابل تبدیل به دلار می‌شود.

طبق تئوری و شیوه ارزیابی بر اساس سرمایه انسانی، عمر از دست رفته یک فرد مولد نیز در برگیرنده ضررهای دیگری است که چنانچه فرد آسیب دیده از چرخه اقتصاد خارج نمی‌شد به چرخه اقتصادی فردی و ملی باز می‌گشت.