تعصب رسانه های اصلی ایالات متحده سابقه ای دیرینه دارد و آن ها همواره به شکلی افراطی برای حمله به دشمنان آمریکا اصرار می ورزند.

اطلاعات دروغین غیراخلاقی جایگزین گزارش ها و تحلیل های صادقانه می گردند و امروز این منش، تبدیل به سیاست استاندارد تحریریه های رسانه ها شده است. دروغ ها، دروغ های لعنتی و انواع زشت آن با یکنواختی آزار دهنده ای تکرار می شود و در آن سوریه و همچنین ایران به اشتباه مورد تخطئه قرار می گیرند.

فرنس اند اکورسی این ریپورتینگ (Fairness & Accuracy in Reporting (FAIR) ) خدمتی مهم را انجام می دهد؛ این موسسه یک ناظر معتبر بر عملکرد رسانه ها محسوب می شود. این موسسه اطلاعات دروغین، گرایش های متعصبانه و سانسورهای صورت گرفته در رسانه ها را افشا نموده و راستگویی و پوشش خبری بدون سانسور را برجسته نموده و از آن تقدیر می نماید. فعالیت این موسسه بسیار حائز اهمیت است.

در سال ۲۰۰۱، FAIR، فاکس نیوز را « متعصب ترین رسانه خبری» نامید و نوشت: « محافظه کاران وقتی شبکه فاکس نیوز (FNC) را مشاهده می کنند، احساس نمی کنند که باید جهت گیری های آن عوض شود زیرا جهت گیری های فاکس همیشه به نفع آن ها است» . بسیار دور از شعار « منصفانه و متوازن، ما گزارش می کنیم، شما تصمیم بگیرید» (شعار تبلیغاتی شبکه فاکس نیوز) ، فاکس « دقیقاً بر عکس» عمل می کند. آن ها با این شیوه افراطی، بر خلاف هدفی که دنبال می کنند، به محافظه کاری نام و وجهه منفی می دهند.

در تاریخ ۳۰ سپتامبر، برت بیر برنامه گزارش ویژه را به سخنان مقاله نویس های جناح راست یعنی چارلز کراوث هامر، کرستن پاورز و یونا گولدبرگ اختصاص داد. چقدر هم این عمل با شعار « منصفانه و متوازن» سازگار است!

طبق اظهارات کراوث هامر: روحانی می گوید: « [ایران هرگز] برای ساخت و توسعه تسلیحات هسته ای اقدامی نکرده است و امروز نیز این کار را نمی کند» .
« خب، او (روحانی) با یک دروغ مضاعف کار خود را آغاز می کند و حالا ما هستیم که باید باور کنیم که اظهار نظر بعدی او [درباره] عدم ساخت هر گونه تسلیحات هسته ای، صحیح است» .
« انگار ما در موضع ضعف هستیم و قرار است خیلی چیزها را به بهای اندک از دست بدهیم. من فکر می کنم که اگر ایران به حال خود واگذار شود، در زمانی بسیار اندک تسلیحات هسته ای بسازد» .

پاورز ادعا می کند که « همه گونه دلیلی وجود دارد که باور کنیم که ایرانی ها ما را گمراه خواهند کرد و ممکن است به سادگی سر ما را کلاه بگذارند» . « ما در حال گفنکو با آن ها نبوده ایم ولی می دانیم که آن ها در حال نزدیک شدن به مرحله ای بوده اند که بتوانند یک بمب یا چیزی شبیه به آن بسازند» .

مطابق سخنان گولدبرگ، « باتمام این صحبت ها در مورد اعطای امتیازات از سوی ایران، در واقع امتیازی وجود ندارد که بخواهیم در مورد آن صحبت کنیم» .

« این مطابق با معاهده و قطعنامه سازمان ملل است. آن ها باید از برنامه های هسته ای خود دست بکشند. ما طوری صحبت می کنیم که گویی آن ها با انجام این گفتگو ها به ما لطف می کنند» .

ویلیام کریستول یکی از موسسین پروژه آمریکای قرن جدید (PNAC) است که جنبش سیاست خارجی (Foreign Policy Initiative) نیز کالبد جدید PNAC به شمار می آید. دستور کاری شان پشتیبانی از بی قانونی امپریالیست ها می باشد. آن ها به مثابه شراب کهنه در بطری های نو هستند.

کریستول یکی از اعضای برجسته هیئت مدیره است و همچنین سردبیر ویکلی استاندارد است. در کنار این ها، او به فاکس نیوز گفت: « صدای تیک تاک ساعت شنیده می شود» .
« این یک وضعیت دوطرفه و متقابل نیست که ما در آن یک سال وقت صرف کنیم، آزمایش انجام دهیم و در نهایت تصمیم بگیریم که چه کار کنیم» .

« ایرانی ها [حالا به ساخت بمب] نزدیک هستند. این دلیلی است برای این که چرا آن ها در حال نرمش نشان دادن و ایجاد جذابیت هستند و همین است که اسراییل هم، به اعتقاد من با تکیه بر اسلحه (نیروی نظامی) ، به تکاپو افتاده است» .

FNC ادعا می کند که روحانی سابقه فریبکاری در برابر غرب را در کارنامه خود دارد درصورتی که سابقه دیرینه او به طور کامل خلاف این است. ولی از فاکس، کریستول و دیگر عوامل FNC انتظار شرح دادن این مسایل را نداشته باشید.

بیش از این نمی توان از رسانه های جریان اصلی ایالات متحده انتظار داشت. FAIR این رسانه ها را در چاهی که خود کنده اند، می اندازد و این کار را نیز مسوولانه انجام می دهد.
آن ها در ۳۰ سپتامبر مطلبی را با تیتر « بمب ایران در NBC» منتشر نمودند.

برایان ویلیامز، گوینده اخبار شبانه NBC، مانند همیشه به بینندگان دروغ گفت. راستگویی روی آنتن قدغن است.

دروغگویی سکه رایج کشور است. ویلیامز و اراذل رسانه ای همفکر او، تا جایی که افسارشان را بگیرند و هدایتشان کنند، حقایق ضروری را گزارش نخواهند کرد. در ۲۷ سپتامبر، ویلیامز گفت: « ایران ناگهان ادعا می کند که آن ها به دنبال تسلیحات هسته ای نیستند» . دروغ! مقامات ایران سال ها است که این را می گویند. برخی دفعات نیز آن ها این را « به طور مستقیم به خود ویلیامز گفته اند» !

او ادعا نمود: « این تمام یک تلاش جدید رهبران ایران است که ناگهان ادعا نمایند که به دنبال تسلیحات هسته ای نیستند» . « آن چه اکنون آن ها می خواهند، مذاکرات، شفافیت و حسن نیت است» .

آن چه که آن ها می خواهند رفتار عادلانه و منصفانه است. آن ها می خواهند اطلاعات برنامه هسته ای خود و سایر برنامه هایشان با دقت گزارش شود. آن ها می خواهند حقوق مسلمشان محترم شمرده شود و حق دارند چنین انتظاری داشته باشند. روحانی شفاف و صریح است. او می گوید:
« ما زمان داریم» و دوباره می گوید: « ما تحت هیچ شرایطی به دنبال هیچ سلاح کشتار جمعی، از جمله سلاح هسته ای، نیستیم و نخواهیم بود» .

او پیش تر نیز، به مانند سایر مقامات رسمی ایران، عباراتی مشابه این را بارها به کار برده بود. تا جایی که اخبار شبانه NBC نیز این اظهارات را گزارش نموده بود.

به عنوان مثال، در تاریخ ۹ دسامبر ۲۰۰۹، هنگامی که ویلیامز با محمود احمدی نژاد، رییس جمهور وقت ایران مصاحبه نمود، FAIR نوشت:
« ویلیامز: و رییس جمهور آمریکا می گوید: خب اشکالی ندارد، شما برنامه های هسته ای خود را ادامه دهید تا خانه های خود را گرم نمایید [ولی] این غنی سازی اورانیوم را که به ساخت تسلیحات هسته ای می انجامد، متوقف نمایید. واکنش شما چیست؟

احمدی نژاد: قضاوت کننده قانونی کیست؟ آیا جایی به جز آژانس بین المللی انرژی هسته ای است؟ کلیه گزارش های آژانس بین المللی انرژی هسته ای نشان می دهند که ایران هیچ انحرافی نداشته است. ما بارها گفته ایم که فعالیت های ما برای مقاصد صلح آمیز است. دوربین های تصویربرداری آژانس، تمام فعالیت های ما را زیر نظر دارند. آیا ایران بود که بمب هسته ای ساخت و از آن استفاده نمود؟ شما باید بدانید که ما به علت اعتقادات مذهبی خود، مخالف چنین اعمالی هستیم. ما بر علیه بمب هسته ای هستیم. ما اعتقاد داریم بمب ها فقط به کار کشتن مردم می آید» .

۲۸ ژولای ۲۰۰۸، احمدی نژاد به ویلیامز گفت:
« ما در حال ساخت بمب هسته ای نیستیم. ما به بمب هسته ای اعتقاد نداریم» .
« تسلیحات هسته ای به قرن بیستم تعلق دارند. ما در قرن جدید زندگی می کنیم» .
« انرژی هسته ای نباید هم ارز با تسلیحات هسته ای قلمداد شود. این نوعی آزار جامعه بشری است» .

در ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۹، احمدی نژاد همان حرف ها را به ویلیامز زد:
FAIR می گوید که در ۳ دسامبر ۲۰۰۷، ویلیامز « ارزیابی دولت ایالات متحده آمریکا را مبنی بر این که ایران در حال کار بر روی تسلیحات هسته ای نیست، گزارش کرد» .
ویلیامز گزارش کرد: « به طور غیرمنتظره ای امروز ایالات متحده اعلام نمود که اطلاع دارد که ایران از چهار سال پیش برنامه های خود را برای توسعه تسلیحات هسته ای متوقف نموده است» .

در ۲۷ سپتامبر او گفت: « این برای مردم طرفدار صلح وسوسه بر انگیز است که از روی کار آمدن روحانی هیجان زده شوند و این سوال به ذهن خطور می نماید که آیا ما می توانیم به این مرد (روحانی) اعتماد نماییم؟ »

به قول FAIR: « آیا بینندگان تلویزیون در ایالات متحده آمریکا اگر گزارش های او درباره ایران را به خاطر آورند، می توانند به ویلیامز اعتماد نمایند؟ »
« به وضوح خیر» . حتی خود اون نیز نمی تواند به خاطر بیاورد.

در ۲۸ آگست، FAIR تیتر زد: « دروغ پراکنی درباره ایران از راه سوریه» .
در حالی که حقایق مربوط به حمله شیمیایی در قوته همچنان در حال جمع آوری است، « برخی برنامه های رسانه ای در حال استفاده از این شرایط به عنوان فرصتی برای طرح ادعاهای غیر دقیق درباره ایران هستند» .

در ۲۷ آگست، مارا لیسن در NPR به شنوندگان خود دروغ تحویل داد. البته او این کار را به طور مکرر انجام می دهد. او به دروغ ادعا کرد که اسد مسئول حملات ۲۱ آگست در قوته است.

به نقل از FAIR، « او تنها به همین کار بسنده نکرد» . او به نظر فریبکارانه ی دبیر رسانه ای کاخ سفید، جی کارنی درباره « دیگر استفاده کنندگان بالقوه تسلیحات شیمیایی» استناد نمود.

طبق اظهارات لیسن:
« دیگر استفاده کنندگان بالقوه تسلیحات شیمیایی یعنی ایران. این ماجراها فقط مربوط به تسلیحات شیمیایی و یا فقط مربوط به اسد نیست. این یک جنگ نیابتی است» .
« ایران که در حال توسعه تسلیحات کشتار جمعی است، در حال حاضر پشتیبان حکومت سوریه است و بسیار با دقت به آن چه که ایالات متحده انجام می دهد، چشم دوخته است» .

هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران تسلیحات کشتار جمعی دارد. و به تبع آن شواهدی برای توسعه آن ها نیز در دست نیست. هر ادعا و یا اتهامی غیر از این، بر خلاف حقایق است.
انتظار نداشته باشید که یک گزارش گر NPR چیزی را توضیح دهد. آن ها به نفع قدرت دروغ می گویند و به طور مستمر پروپاگاندای ضد ایرانی/ ضد سوری را به روی آنتن فرستاده و حقایق جدی را نادیده می گیرند.

NPR در ازای این فعالیت ها، از بذل و بخشش های حکومتی و کمک های شرکت های بزرگ بهره می برد. اوضاع PBS نیز به همین شکل است و در این میان، این شنوندگان و بینندگان هستند که به آن ها خیانت می شود.

آن ها به طور روزانه با اطلاعات دروغین تغذیه می شوند و فریبکاری جایگزین گزارش صادقانه شده است.

در ۱۵ ژولای، FAIR در مطلبی با عنوان « CBSبه ایران هراسی ها، بلندگوی رسانه ای می دهد» ، نوشت: « ادعاها درباره ی ساخت بمب توسط ایران به دهه ها قبل باز می گردد.

در ۱۴ ژولای، باب شیفر، مجری برنامه رو در رو با ملت در CBS، به بینندگان دروغ گفت. او ادعا نمود که ایران به تلاش های خود برای دستیابی به انرژی هسته ای ادامه می دهد» .
صحبت های از این دست دروغی گستاخانه است، با این حال او به همین سخنان بسنده نکرد. او دروغی پشت دروغ دیگر تکرار نمود. او گفت تهران در حال ساخت ICBMs است تا بتواند از لحاظ تسلیحاتی، ظرف چند سال به خاک آمریکا دست پیدا نماید. « آن ها در جستجوی یک روش جایگزین پلوتونیوم هستند که بتوانند از طریق آن اورانیوم لازم برای ساخت بمب هسته ای را غنی کنند» . « یک روش پلوتونیوم و روش دیگر ICBMs، یعنی موشک های بالیستیک قاره پیما است» .

ولی شواهد با اظهارات شیفر تضاد دارد. او هیچ مطلب تأیید شده ای که این حقایق را را اثبات کند، ارائه ننمود. او چیزی در چنته ندارد. این اشتباه در پوشش خبری نیست بلکه استاندارد رایج رسانه ها است.

در ۲۱ ژوئن، FAIR در مطلبی تحت عنوان « یو اس ای تودی؛ مادو (Maddow) و اطلاعات دروغ درباره ایران» ، نوشت: انتخابات ۱۴ ژوئن در ایران « ممکن است برخی چیزها را تغییر دهد ولی تصاویر غیردقیق رسانه ای از ایران ابداً قرار نیست تغییر کند» . یو اس ای تودی به اشتباه گزارش نمود که روحانی به مهارتش در مذاکره برای برنامه تسلیحاتی هسته ای ایران مشهور است. FAIR توضیح می دهد که او (روحانی) در ایران با « مذاکرات بر سر برنامه انرژی هسته ای کشور» شناخته می شود.

« راشل مادو، مجری MSNBC، در پراکندن اطلاعات دروغ پا را فراتر نیز گذاشت» .

او خود را به عنوان یک مفسر چپ لیبرال معرفی می کند ولی چیزی از این عنوان در خود ندارد. در بی قانونی امپریالیست ها، قدرت شرکت های بزرگ و دیگر مسایل مهم، او به طور کامل متضاد عنوان عمل می کند.

او به مثابه سایر همکارانش در رسانه ها، بی مسلک و بی شخصیت است. او ادعا نمود که بوش سعی داشت که بهترین کار ممکن را در افغانستان انجام دهد. او همین حرف را در مورد اوباما نیز تکرار کرد. او پروپاگاندا را با حقایق مستحکم جایگزین می کند. او ماجراجویی های نظامی آمریکا را، چه درست چه غلط، پشتیبانی می کند و ادعا می کند که حملات ایالات متحده آمریکا علیه سایر ملت ها، دخالت هایی بشردوستانه هستند. او از بیشتر رونوشت هایی که دارد، راحت تر سخن می گوید و به همین میزان نیز بدون صراحت لهجه است. او خودش را یک « لیبرال امنیت ملی» می نامد و از دستور نظامی گری ایالات متحده پشتیبانی می کند.

او جنگ های نواستعماری را به شکلی ننگین تأیید می نماید. مطابق گزارش FAIR در تاریخ ۱۰ ژوئن (چهار روز پیش از انتخاب روحانی) ، او بر پایه اطلاعات دروغ، در برابر بینندگان ادعا می کند: « رییس جمهور فعلی ایران در هشت سال اخیر یک وظیفه مشخص داشت. محمود احمدی نژاد در سراسر دنیا به عنوان مدافع تلاش های ایران در دستیابی تسلیحات هسته ای شناخته می شود» .

دروغ! به نقل از FAIR:
« احمدی نژاد، به هیچ وجه « مدافع تلاش های ایران در دستیابی تسلیحات هسته ای» نبود، او همواره خلاف آن را انجام داد و مدام بر این که ایران چنین قصدی ندارد، پافشاری می نمود» .

در تاریخ ۸ نوامبر سال ۲۰۱۲، رویتر به نقل از او گزارش نمود: « ملت ایران نه به دنبال بمب هسته ای است و نه به آن نیازی دارد» . FAIR اضافه نمود: « تفسیر رسانه ها از نتایج انتخابات ایران نشان داد که یک دریچه برای تغییر وضعیت روابط میان ایران و ایالات متحده وجود دارد» . « ولی رسانه های ایالات متحده اگر نتوانند این حقایق ساده را به طور مستقیم بیان نمایند، آن را به شکلی بسیار پیچیده ارائه خواهند نمود» .

در تاریخ ۳۰ سپتامبر، مارگارت وارنر، از عوامل PBS، عبارات زیر را گزارش نمود: « نخست وزیر اسراییل، نتانیاهو، امروز به اوال آفیس (Oval Office) کاخ سفید آمد تا پیامی را ارسال نماید» .

او می گوید: « ایران خود را متعهد به نابودی اسراییل می داند» .

طبق اظهارات وارنر، نتانیاهو از ملاقات در کاخ سفید جهت هشدار به ایالات متحده استفاده نمود تا تحت تأثیر آن چه که برخی اسراییلی ها از کمپین دیپلماسی لبخند ایران به « پیشنهادات دیپلماتیک رییس جمهور جدید ایران به قصد شکستن تحریم های اقتصادی» تعبیر می کنند، قرار نگیرد.

اوباما گفت: « صحبت های خوب از سمت ایران به تنهایی کافی نیست و تمام گزینه ها برای جلوگیری از توسعه قابلیت های هسته ای ایران، روی میز است» .

« سپس بعد از ظهر همان روز، روحانی و اوباما با یکدیگر مکالمه تلفنی داشتند» . « رهبران دو دولت از انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ با یک دیگر صحبت نکرده بودند» .
« این را می دانیم که جمهوری اسلامی ایران حداقل پنج سایت اصلی هسته ای و همچنین چندین معدن اورانیوم و راکتورهای تحقیقاتی متعدد دارد» .
« حکومت ایران اصرار دارد که برنامه اش درباره غنی سازی اورانیوم و پلوتونیم، به طور کامل برای مقاصد غیرنظامی است» .

اوباما و نتانیاهو موافق هستند که « ایران اجازه ندارد قابلیت های تسلیحاتی هسته ای خود را توسعه دهد ولی نکته دیگر آن که آن ها حتی نمی خواهند ایران به مرحله ای برسد که قابلیت برک آوت (مرحله ای از فعالیت های هسته ای) را داشته باشد» . این بدین معناست که آن ها دقیق بوده و پیچیدگی های زیادی را مدنظر دارند که باعث می شود ایران نتواند به طور ناگهانی به مرحله تولید بمب پرش نماید، آن هم قبل از این که دنیا بتواند واکنش نشان دهد. به طور یقین پیش تر از آن نیز اسراییل آمریکا را به کنش وا خواهد داشت.
وارنر به بینندگان دروغ گفت. او گزارش های اطلاعاتی سالانه ایالات متحده را نادیده گرفت. آن ها به طور مستمر هر گونه برنامه تسلیحات از سوی ایران را رد نموده اند. ناظران آژانس بین المللی انرژی هسته ای نیز به همین نتیجه رسیده اند.

ولی وارنر حدس متفاوتی دارد. گزارشی که او به آن اشاره نمود، هنوز به خاتمه نرسیده است و در حال انجام است، با این وجود او نظراتی کاملاً یک طرفه از این گزارش ارائه می نماید. البته این مرتبه اول او نیست.

آیتم ساعت خبری PBS، همواره همه گونه پروپاگاندا را به روی آنتن می فرستد و در واقع مدت هاست که مأموریت عمومی خود را رها نموده و به شکلی ننگین خود را به ثروت و قدرت فروخته است.

NPR نیز به همین طریق شکل می کند. آن ها اخبار شبکه های کابلی، روزنامه ها و نیز اطلاعات و تحلیل های مربوط به رسانه های شرکتی را تکرار می کنند.
آن ها چیزی را که بینندگان، شنوندگان و خوانندگان بیشتر نیاز دارند بدانند، نادیده گرفته و در این میان شرم و ننگ را به جان خود می خرند.
آن ها برای انجام جنایات جنگی صریح علیه بشریت و نسل کشی، تقسیم وظایف نموده اند. از آن ها انتظار نداشته باشید که توضیح دهند.