به گزارش پارس ، به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات برنامه و بودجه، سیاسی، حقوقی، زیربنایی و فرهنگی این مرکز در اظهارنظر کارشناسی خود در مورد « طرح انتقال پایتخت» اعلام کرد: از سال ۱۲۱۰ هجری قمری که آقا محمد خان قاجار، تهران را با جمعیتی حدود ۳۰ هزار نفر به عنوان پایتخت انتخاب کرد تا حال که جمعیت آن به بیش از ۱۳ میلیون نفر می رسد، این شهر دچار فراز و نشیب های بسیار و شاهد وقایع تلخ و شیرینی بوده که تاریخ آن را می کند. تهران در کنار دامنه البرز با مشکلات خاص خود کنار می آید، آلودگی هوا، ترافیک، هزینه بالای زندگی و مسکن و… نیز نتوانسته از محبوبیت آن بکاهد و این شهر کماکان مورد توجه است و سیل مهاجرت به سوی آن ادامه دارد، یکی از معضلات موجود در شهر تهران نیز همین مهاجرت است که زندگی را برای مردم این شهر با دشواری روبه رو کرده است.

طی سال های اخیر تصمیمات و سیاست های متعددی به منظور تسریع در اجرای اصل عدم تمرکز و سوق دادن سرمایه و کادرهای تخصصی از مراکز به مناطق مستعد، کاهش تراکم امور اداری در مرکز و کاهش جذابیت و روند مهاجرت به شهر تهران اتخاذ شده، اما بنا به دلایل مختلف هیچ یک از راهکارها یا به درستی و کامل اجرا نشده اند و یا بنا به دلایلی نتوانسته اند نقش چشمگیری در کاهش معضلات شهر تهران ایفا کنند.

بر این اساس اخیر موضوع انتقال مرکزیت سیاسی که همواره به عنوان یکی از سازوکارهای حل مشکلات پایتخت مطرح بوده بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.

با عنایت بر محدودیت ها، تبعات و آثار بسیار متعدد و پیچیده ای که موضوع انتقال پایتخت به همراه دارد، سؤال مهم و اساسی این است که آیا جابه جا کردن مرکزیت سیاسی از شهر تهران و استقرار آن در مکانی دیگر تنها راهکار ممکن و اجتناب ناپذیر رهایی از معضلات شهر تهران و برخورداری از یک پایتخت سامان یافته و به دور از آشفتگی های کنونی تهران است؟

اجرای این راهکار چگونه و تا چه میزانی ضروری است؟ و آیا راهکار مذکور از قابلیت اجرایی لازم برخوردار است؟ در حالی که بسیاری از راهکارهایی که تاکنون در قالب بهبود نظام مدیریت شهر تهران مطرح شده اند به دلایلی همچون عدم قابلیت اجرا در شرایط فعلی کشور و یا عدم برخورداری از حمایت های لازم در مرحله اجرا به سرانجام مطلوب نرسیده اند، صحبت از راهکار انتقال پایتخت که از هزینه های اجرایی بسیار بیشتری نسبت به سایر راهکار برخوردار بوده و تبعات ناشی از آن نیز تا حد زیادی روشن نیست مستلزم بررسی های همه جانبه و گسترده ای است.

مرکز پژوهش ها در ادامه نظر کارشناسی و راهکار پیشنهادی خود را در مورد طرح انتقال پایتخت از تهران بدین شرح اعلام کرد:

۱ راجع به طرح انتقال پایتخت

با توجه به ضرورت تشکیل شورای عالی به منظور مطالعه و بررسی برای اتخاذ راهکارهای لازم برای برون رفت از وضعیت موجود شهر تهران، تصویب کلیات طرح توصیه می شود.

در ماده (۴) طرح بر راهبرد شورا اشاره شده که باید سازوکارهای نظارتی لازم برای ارزیابی عملکرد و نتایج تحقیقات در نظر گرفت.

- چنانچه نتیجه مطالعات و بررسی ها مبتنی بر انتقال پایتخت سیاسی اداری از شهر تهران باشد، لازم است طرح یا لایحه ای بر اساس مطالعات انجام شده تدوین و به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.

منبع تأمین هزینه طرح باید توسط مجلس شورای اسلامی پیش بینی شود تا مغایرت طرح با اصل هفتاد و پنجم قانون اساسی رفع شود.

۲- بهبود نظام مدیریت شهر تهران

شهر تهران با چهار مشکل عمده و بزرگ مواجه است که ضرورت اصلاح و نوسازی نظام مدیریتی آن را بیش از پیش نمایان می کند:

۱ - تراکم بیش از حد جمعیت

۲- آلودگی شدید هوا و ترافیک سنگین

۳- مشکل تأمین آب برای این شهر بزرگ

۴- زلزله خیز بودن تهران

بدون تردید شهر تهران با مشکلات متعدد و انکارناپذیری مواجه است که توجه به حل مشکلات این ابرشهر را ضروری می کند.

یکی از راهکارها، انتقال پایتخت است اما بدون شک تنها راهکار نیست، انتقال پایتخت منابع مالی بسیاری را می طلبد، بدون آنکه بتوان از نتایج مثبت آن چشم انداز دقیقی داشت.

چنانچه راهکار مناسب برای حل معضلات شهر تهران در قالب عدم انتقال پایتخت مدنظر باشد باید با اتخاذ تصمیمات عملی که از پشتوانه بررسی های کارشناسانه برخوردارند نسبت به نوسازی و بهبود مدیریت شهر تهران و کاهش مشکلات بی رویه آن اقدام کرد و برای حل چنین چالش هایی، ارتقای جایگاه مدیریت شهری با توجه به ابعاد زیر ضرورت دارد:

- تمرکززدایی

- جلب مشارکت عمومی مردم برای مدیریت شهری

- بهبود و توسعه ساختار سازمانی و مدیریت منابع انسانی

- بهبود اوضاع مالی و اقتصادی از طریق ایجاد درآمدهای پایدار

تحقق اهداف فوق مستلزم آن است که نظام مدیریت شهری، مسئول اداره و هدایت تمام فضای جغرافیایی و کارکردهای شهری باشد و تمام عناصر و سازمان های ذیربط و تمام محدوده شهر را تحت نظارت داشته باشد. از این رو شهر به عنوان کلیتی یکپارچه و به هم پیوسته به سازمانی متشکل و مقتدر با مدیریتی یکپارچه و کارآمد نیازمند است.

۳ ایجاد پایتخت سیاسی اداری جدید

انتقال پایتخت همواره به عنوان یکی از راهبردهای حل معضلات کلانشهر تهران مطرح بوده و در این طرح نیز انتقال پایتخت سیاسی به مکانی جدید مورد توجه قرار گرفته است.

بر این اساس با توجه به شرایط کنونی کشور و شهر تهران و تأکید بر راهبرد اصلاح گرایانه و ترمیم آن، ارائه رهیافت انتقال مراکز سیاسی اداری باید با کمال دقت و بر پایه مطالعات کارشناسانه در حوزه های اقتصادی، سیاسی و امنیتی و استدلال های منطقی، عملی و اجرایی باشد.

در نتیجه شورای عالی انتقال پایتخت متشکل از کارگروه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی در وحله نخست به صورت آزمایشی و به تبع آن انجام مطالعات ضروری در مورد ظرفیت سنجی مکان های جغرافیایی منتخب برای انتقال پایتخت سیاسی از تهران را باید بر عهده گیرد.

مرکز پژوهش ها در پایان برای انتقال مرکزیت سیاسی اداری چند نکته را بدین شرح متذکر شد:

۱- با توجه به شرایط کنونی شهر تهران و تأکید بر راهبرد اصلاح گرایانه و ترمیم آن، ارائه رهیافت انتقال مرکز سیاسی باید با کمال دقت و بر پایه مطالعات کارشناسانه در حوزه های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و استدلال های منطقی، عملی و اجرایی باشد.

در همین راستا تشکیل شورای عالی (همانند آنچه در طرح پیشنهاد شده است) و یا یک مؤسسه برای مطالعه، امکان سنجی و جایابی پایتخت جدید، بررسی چالش ها، تهدیدها، آثار مالی اجرای طرح و بررسی ابعاد مختلف موضوع امری ضروری است.

۲- استراتژی جابه جایی مراکز مورد نظر تهران باید بر سه عامل اصلی استوار باشد:

الف) وفاق عمومی و فرایند تشریک مساعی میان نهادهای ذیربط، به نحوی که حوزه سیاسی امنیتی متزلزل نشود

ب) اعمال مدیریتی قوی و منسجم و برنامه ریزی مناسب و پویا بر اساس حفظ و عدم تضعیف یکپارچگی ملی

ج) تدوین شاخص ها و نماگرهای مناسب و واقعی برای روشن سازی فرایند جابه جایی و سپس ارائه بازخورهای آن به عوامل اجرایی ذیربط

در انتقال و سازماندهی مجدد پایتخت سیاسی اداری بر موارد ذیل تأکید می شود:

الف) پایبندی به سنت های سیاسی، توسعه تاریخی و ظرفیت های محیطی

ب) موقعیت ارتباطی، خوانایی و تنوع ساختاری و مأنوس بودن آن با سایر مؤلفه های اجتماعی فضایی

- جایابی دفاتر اداری و وزارتخانه ها به شکل عمومی در خارج از تهران و در شهرهای دورتر در سایه کوچک شدن وزارتخانه یک امر مسلم است، اما این سیاست باید به گونه ای باشد که خدمت رسانی اداری سیاسی خدشه دار نشود.

ضمنا با وجود آثار مثبت طرح انتقال پایتخت، جداسازی کامل بخش های اصلی (ملی) متشکل از قوای سه گانه معمولا متداول نیست) .