به گزارش پارس به نقل از پارسینه، « معلوم است دارد حسادت می کند ها. می خواهد برود مذاکره بیاید اینجا به جاری اش پز بدهد که" دیدی رفتم پوز این زنه اشتون رو به خاک مالوندم؟ " حالا هی غربی ها روی ما فشار بیاورند و ما را تحریم کنند. مگر خانم رضایی کم می آورد؟ آن هم جلوی یک زن؟ عمرا.

اگر ایشان بروند مذاکره، خانم اشتون را هم وارد بازی می کنند و از ۸ ساعت وقت، سه ساعت پشت سر آقایانشان غیبت می کنند، دو ساعت هم پشت سر خانم آنجلا مرکل و مادر هوگو چاوز و مرحوم مارگارت تاچر گپ می زنند، یک ساعت بد بازیگران هالیوود را می گویند که اگر فلان جایشان را عمل نمی کردند عمرا این شکلی نبودند و فلان. باقی وقت را چه می کنند؟ شما از مذاکره فقط این چیزهایش را یاد گرفته اید دیگر. خودمان خوراک هر روز و شبمان همین کارهاست خانم رضایی.

منزل خانم رضایی - بعد ا ز مذاکره - د اخلی

شهین: خب معصومه جون، کاترین این بار چی پوشیده بود؟

معصومه: هیچی خواهر. همون لباس آبیه که واسه همه می پوشید. خاک بر سر انگار لباس دیگه ای نداره. خودم تو هر ساعت از مذاکره یک دست لباس عوض می کردما ولی اون…

شهین: وا؟ مگه اونجا حجاب نکرده بودی خواهر؟ آقایون نبودن؟

معصومه: نه نبودن. آخه ما آقامون حساسن. گفتن اگه مرد بیاد تو جلسه نمی ذارم بری. منم دستور دادم مردا فقط وقتی من نیستم بیان جلسه. من که می رم همه میگن پاتختی شروع شد، ما بریم. هه هه هه. نمی دونی چقد لذت بخشه!

شهین: حالا مذاکرات به کجا کشید؟

معصومه: به دور چهلم.

شهین: یعنی چی؟ تا حالا چند تا پیشنهاد دادین؟ چند تا پیشنهاد گرفتین؟

معصومه: وا! پیشنهاد برای چی؟ من که نمی خوام د خترمو شوهر بدم. تو که می دونی شهین جون.

شهین: نه، منظورم اینه که ما به کار خودمون ادامه می د یم؟

معصومه: آره که ادامه می دیم خواهر.

شهین: فشارها هم برداشته میشن؟

معصومه: نه دیگه. به همین زودی؟

شهین: زودی؟ دو سال شده ها.

معصومه: حالا همچین می گین انگار تا دیروز که من نبودم همه چی درست بود. خب منم همون کاری رو می کنم که جلیلی می کرد. میرم اونجا گپ می زنیم، نظرات همدیگه رو می شنویم، قبول نمی کنیم، لباس عوض می کنیم برمی گردیم دیگه. »