انگار برگشته‌ایم به سال‌های 60 تا 67؛ انگار دوباره برگشته‌ایم به روزهای داغ جنگ؛ دوباره مشکلات خوزستان بر سر زبان‌هاست؛ روزی همه ایرانیان مهمان خوزستان بودند اما امروز صدای مشکلات خوزستان را می‌شوند در گرمای تفتیده و «تش باد»های (آتش باد: بادهای سوزان تابستان‌های خوزستان) سوزانش تا از عزیزتر از جان‌شان، یعنی ایران، دفاع کنند؛ خوزستانی‌ها هشت سال فرزندان تمام اقوام و بخش‌های ایران را به مهمانی پذیرفتند تا این استان، بارگاه سراسر عشق دفاع از کشور باشد. در تمام آن سال‌ها، روزی نبود که نامی از خوزستان و شهرها و عملیات‌ها و مناطقش بر سر زبان‌ها و اخبار نباشد. اما امروز فقط از نارضایتی ها و مشکلات خوزستان می‌شنویم.


به گزارش اختصاصی پارس نیوز این‌بار دوباره همه جا نام «خوزستان» بر سر زبان‌هاست. اما این بار تفاوت اساسی دارد با تمام آن هشت سال تفتیده؛ شاید این بار تفتیده‌تر و مظلوم‌تر. به گفته مقام معظم رهبری، باید حق داد که «خوزستانی» به زمین و زمان معترض باشد. حق خوزستان این نیست که بشود نماد محرومیت و مظلومیت و اعتراض. حق خوزستانی بهره‌مندی از برخورداری‌های ذاتی خود است؛ خوزستان اگر بر اساس برخورداری‌های خودش درست اداره شود، نه تنها خود که بلکه نیمی از ایران را سیراب و سیر می‌کند. اما امروز به روزی افتاده و یا بهتر بگوییم انداخته شده که دست نیاز به سوی دیگر مناطق ایران دراز کرده است. خوزستان همانگونه که در هشت سال دفاع مقدس «مرکز» مقابله با جنگ تحمیلی و شکست متجاوز بود، امروز نیز «پیرامون» نیست، خوزستان امروز «پیرامون»ی مهمتر از مرکز است. 

محمدباقر قالیباف‌، رئیس مجلس شورای اسلامی هم با اشاره به پیگیری‌های خود درباره حل مشکلات خوزستان قبل از وقوع مشکلات اخیر، از دستگاه‌های دولتی بابت بی‌توجهی به این پیگیری‌ها انتقاد کرد.

رئیس مجلس تاکید کرد که اگر اعتبار هزار میلیارد تومانی که در سفر نظارتی خوزستان تعیین شد به موقع تأمین می شد آن روستاها امسال تنش آبی نداشتند.

اما یادمان نرود که خوزستان همه چیز این کشور است؛ هم در سیاستگذاری‌ها در حوزه سیاست خارجی، هم در حوزه انرژی، در بخش کشاورزی، حمل و نقل و ترانزیت، و هم در حوزه «روابط با همسایگان» (همسایگانی مهم و تعیین کننده در سیاست خارجی کلان کشور.» خوزستان بخش مهمی از تمام برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای کشور است؛ کدام حوزه توسعه‌ای است که نامی از خوزستان در آن نباشد. 

اگر امروز خوزستان که می‌توانست موتور محرک توسعه همه جانبه در ایران باشد، اینگونه معترض و عصبانی است، حتما یک جای کار ایراد دارد یا تصمیمات روی کاغذ، تصمیمات کارشناسی درستی نبوده است، که طبیعتا اگر هم همه اجرا شده باشند، نباید انتظار توسعه از تصمیمات غیرکارشناسی داشت؛ اگر هم تصمیمات درست و کارشناسی بوده‌اند که حتما به درستی اجرا نشده‌اند که بیش از «دستاورد»، «از دست داده» به بار نشانده است ولی فاجعه آنجاست که اگر همان «تصمیمات غیرکارشناسی» نیز به درستی و دقت لازم اجرا نشده باشند. 

هر چه هست، خوزستان امروز نماد «حال ناخوب» برنامه‌های توسعه‌ای کلان در کشور است. نیازی به سر کشیدن به دیگر مناطق کشور نیست، من از مفصل این نکته مجملی گفتم، تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل. با تابلویی که خوزستان سال‌های گذشته (از سیلاب‌های ویرانگر سال‌های گذشته، ریزگردها، تالاب‌های خشک شده و حالا بی‌آبی و بی‌برقی) و امروز در برابر دیدگان ما عرضه کرده است، رواست که بسیاری از برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای کلان کشور را مورد بازنگری قرار دهیم. این تابلو، حاصل دست ساخت همه ماست، و همه ما در تمام این سال‌ها در آن شریک هستیم.

تمام دولت‌هایی که می‌توانستند مبنای درستی برای توسعه زیرساخت.ها و زیربناها در این استان و بسیاری از استان‌های پیرامونی خوزستان ایجاد کنند و نکردند. 

شاید کشور با چالش‌ها و سختی‌های بسیار زیادی ناشی از تحریم‌ها و برخی سوء مدیریت‌ها روبرو باشد اما، این به معنی آن نیست که توان مدیریتی نیروهای متخصص داخلی در برنامه‌ریزی های کلان کشور را نادیده بگیریم. باید ایراد کار را فارغ از تمام منازعات سیاسی پیدا کنیم. باید برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای کشور بر ریل درست خود قرار گیرد. ایران، به خوزستان بهره‌مند و برخوردار نیاز دارد تا آبرو و اعتبار ایران در جهان و در میان همسایگان خود باشد.