پیام روز گذشته مقام معظم رهبری به مناسبت حج ، منشور مقاومت نهضت جهانی اسلام است. تبیین چند ساحت از ابعاد متعدد این پیام، نیاز امروز ماست و راهگشا خواهد بود.
یک. پیامی که معمولا خطاب به کنگره عظیم حج صادر می‌شد، آن‌هم در شرایط تعطیلی این عمل عبادی و دستور اسلامی، نشان از این حقیقت بلند داشت که هرچند ظاهر و مناسک به اقتضای زمان و به‌طور موقت قابل تعطیل و تعویق‌اند، اما روح حج که متشکل از مسائل متعددی چون همبستگی مسلمین و ایستادگی در برابر مستکبران عالم و امورات معنوی است، در هیچ وضعیت و شرایطی قابل‌چشم‌پوشی و تعطیلی نیست.
گر در یمنی چو با منی پیش منی
گر پیش منی چو بی‌منی در یمنی
من با تو چنانم ای نگار یمنی
خود در غلطم که من توأم یا تو منی
فلسفه حج، الهی شدن و بازگشت به پروردگار است وگرنه
قوم به حج رفته به حج رفته‌اند
بی تو در این بادیه کج رفته‌اند
وقتی مقام معظم رهبری در پیامشان می‌فرمایند: «امسال، حجّ بیتِ معظّم در دسترس نیست ولی توجّه به ربّ‌البیت و ذکر و خشوع و تضرّع و استغفار در دسترس است؛ حضور در عرفات میسّر نیست امّا دعا و مناجاتِ معرفت افزا در روز عرفه میسّر است؛ رَمی شیطان در منیٰ ممکن نیست امّا دفع و طرد شیاطین قدرت‌طلب در همه‌جا ممکن است؛ حضور یکپارچه‌ بدن‌ها در گِرد کعبه فراهم نیست امّا حضور یکپارچه‌ دل‌ها بر گِرد آیات روشن قرآن کریم و اعتصام به حبل‌الله وظیفه‌ همیشگی است.» نشان از همین درک و نگاه دارد. این امر حتما نافی مناسک حج در ایامی که محظوری وجود ندارد، نیست؛ بلکه توجه به‌غایت و حکمت عبادت و البته تطبیق و تنظیم با مقدورات است. حالا که زیارت‌ها و هیئات و جمعه و جماعات، در دسترس نیست بایستی خلأهای آسیب‌رسان به معنویت‌ها را به نحوی پوشش داد. توجه به پروردگار متعال و سیره اهل‌بیت و لزوم دستگیری از مردم خصوصا در این ایام سخت، می‌تواند تا حدی جابر این کاستی‌ها تلقی شود.
دو. روح و باطن مُحرِم شدن، عضویت در اجتماع بزرگ مسلمین بدون توجه به دسته‌بندی‌ها و مرزهای قومی و نژادی است که هرچند شاید بُعد جسمی آن بنا به شرایط، شدنی نباشد، اما حقیقت آن از مسلمات دین و توحید است. آرمان‌های مشترک و غیرقابل تغییر، دل‌های مسلمانان را گرد هم می‌آورد و اگر همه در حریم یک حرم و زائر یک معبدیم، دیگر مهم نیست که آنجا هستیم یا نیستیم که بُعد منزل نبود در سفر روحانی.
سه. یکی از ابعاد اساسی و بلکه مهم‌ترین بُعد حج، وجه سیاسی آن است. به فرموده امام خمینی (ره) اسلام همه‌اش سیاست و همه‌اش مبارزه است. حاجی شدن بدون تعظیم شعائر سیاسی اسلام، ناقص و بلکه بی‌معناست. حاجی خانه خدا، باید در دل، بر زبان و در عمل مدافع مظلومان و مستضعفان عالم باشد که نتیجه طبیعی و ذاتی آن، بغض و غضب نسبت به مستکبران است. معیار دقیق سنجش مسلمانی یکایک مسلمانان، اجتماعات و حکومت‌های آن‌ها، رابطه آنان با مسئله فلسطین، مظلومیت یمن، جنایات متعدد در افغانستان و عامل تمام این جنایات یعنی آمریکا و فرزند نامشروعش در منطقه ما یعنی رژیم صهیونیستی است.
چهار. اگر حاج قاسم سلیمانی می‌گوید جمهوری اسلامی حرم است و آسیب آن، ضربه به تمام دنیای اسلام است، ازاین‌روست که جمهوری اسلامی بارزترین و مصمم‌ترین دستگاه سیاسی دنیا در پشتیبانی از همین آرمان‌ها و اهداف است. وظیفه تاریخی ما، نمایش این واقعیت است که بازگشت به اسلام ناب محمدی، اسلام حامی مستضعفین، اسلام استکبارستیز و اسلام مستقل، تأمین‌کننده معنویت و آرامش و آزادگی و رفاه در هر دو بُعد اخروی و دنیوی زندگی است. ما هرچند پای این آرمان هزینه داده‌ایم، اما باید اثبات کنیم که بهترین و بلکه تنها راه ایستادن بر قله سعادت، ایستادن بر همین آرمان‌هاست. این روح حج است.