به گزارش پارس نیوز، 

‌با فروکش کردن جنجال‌های رسانه‌ای امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در بزرگنمایی اجلاس ورشو واقعیت‌های این اجلاس و پیامدهای آن نشان داد که امریکایی‌ها به رغم برنامه‌ریزی و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های موجود خود و متحدانشان در منطقه و جهان، شکست دیگری را در مقابله با انقلاب اسلامی تجربه کردند. مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا همزمان با اعلام برگزاری این اجلاس در سفر منطقه‌ای خود در ماه گذشته، مقابله با نفوذ ایران را یکی از اهداف اجلاس ورشو اعلام و تأکید کرده بود که این اجلاس بیش از همه بر ایران تمرکز خواهد داشت. او در اجلاس داووس با ادعای اینکه ایران عامل تهدید و عامل بی‌ثباتی در منطقه است، رسماً اعلام می‌کند که امریکا از این مسیر در پی تشکیل یک ائتلاف جهانی علیه ایران و البته با ادعای حمایت از «مردم ایران» در مقابل «حکومت آنان» است.

آنچه را که امریکایی‌ها (تیم ترامپ، پمپئو، بولتن) را به این توهم رسانیده بود که در این مسیر به نتیجه خواهند رسید از یک سو باور به ظرفیت امریکا در همراه‌سازی سران کشورهای جهان در این نشست با استفاده از قدرت و نفوذ امریکاست که گمان می‌کردند هنوز این قدرت باقی است و نکته دیگر هم انتخاب زمان آن بعد از ۲۲ بهمن‌ماه یعنی ۲۴ و ۲۵ بهمن بود که این انتخاب زمان نیز ناشی از یک توهمی بود که مخالفان خارج‌نشین و مزدوران داخلی برای تیم حاکم بر کاخ سفید برای امریکا ساخته بودند که نظام جمهوری اسلامی ایران از داخل متزلزل شده و با توجه به برنامه‌ریزی‌های آن‌ها برای ناامید سازی مردم ایران، جشن ۲۲ بهمن یا برگزار نخواهد شد و یا با سردی و عدم حضور مردم مواجه خواهد شد و این فرصتی برای گردانندگان کاخ سفید خواهد بود که با همراه‌سازی مخالفان منطقه‌ای ایران و القای از دست دادن پایگاه در داخل، به‌زعم خود برنامه‌های خود را در عرصه تشدید فشارهای بین‌المللی علیه نظام و بحران‌سازی داخلی به پیش ببرند.

اما به‌رغم این طراحی امریکایی‌ها برخی از کشورهایی که طبعاً با پول و فشار امریکایی‌ها و تطمیع قارون‌های منطقه‌ای برای شرکت در این اجلاس اعلام آمادگی کرده بودند به دلیل شناخت بهتری که از واقعیت‌های ایران و یا نگرانی از واکنش‌های مردمی در درون کشورهای خودشان داشتند از همان آغاز تأکید کرده بودند که اگر بنا باشد حتی در دعوت‌نامه نامی از ایران برده شود شرکت نخواهند کرد و به همین دلیل هم بود که پمپئو در دعوت‌نامه نام ایران را حذف کرده و صرفاً بر ضرورت ایجاد ثبات در خاورمیانه و پیگیری برخی طرح‌های مرتبط با آن نظیر طرح نزدیک‌سازی صهیونیست‌ها و کشورهای عربی و طرح معامله قرن تأکید شده بود.

در روند برگزاری نیز، ناتوانی امریکایی‌ها در کشاندن کشورهای مطرح جهان نظیر چین، روسیه، هند و یا حضور شخصیت‌های مطرح از خیلی از کشورهای اروپایی نظیر آلمان، فرانسه و اتحادیه اروپا، نشان از برگزاری ضعیف آن داشت و در روند جلسه نیز با توجه به اینکه در نشست رسمی یا موضوع ایران مطرح نشد و یا اگر مطرح شده بود انعکاس رسمی و علنی نیافت و تنها اظهارات برخی از وزرای خارجه کشورهای منطقه علیه ایران که در ضیافت شام مطرح شده بود به‌طور مخفیانه توسط نتانیاهو با دوربین موبایل ضبط و در سایت او منتشر شده بود که بلافاصله ناچار شده بود آن را حذف کند.

اما آنچه در اظهارات مایک پنس معاون ترامپ و اظهارات پمپئو در نشست خبری پایانی اجلاس علیه ایران مطرح و منعکس شده بود در عین تلاش برای سیاه‌نمایی علیه ایران اذعان به اقتدار و نفوذ منطقه‌ای ایران و استیصال امریکا در مواجهه با آن بود. مایک پنس معاون ترامپ که شاید سخنانش علیه ایران را بتوان مهم‌ترین خبر اجلاس علیه ایران دانست، به دلیل دست خالی امریکا تمسک به فتنه سبز سال ۸۸ علیه نظام بود که طی آن مدعی شد که «جهان دفعه قبل در جریان جنبش سبز رویارویی با رژیم ایران را از دست داد، اما این بار نه، این بار همه باید متحد بایستیم. درحالی که اقتصاد ایران همچنان در حال سقوط است و مردم ایران به خیابان‌ها می‌آیند (؟!) ملت‌های دوستدار آزادی باید برای پاسخگو کردن رژیم ایران، برای شر و خشونتی که بر مردم خود در منطقه و جهان وارد کرده است، در کنار هم قرار گیرند». این اظهارات و آن‌هم بعد از ۲۲ بهمن ماه که راهپیمایی پرشکوه مردم ایران در حمایت از نظام، جهان را متحیر کرد نشان‌دهنده این است که امریکایی‌ها به دلیل ناتوانی از درک واقعیت‌های ایران اسلامی، آن‌چنان خود را به تغافل زده‌اند که حضور ده‌ها میلیونی مردم ایران را مخالفت با نظام تلقی می‌کنند.

اما به رغم تصور امریکایی‌ها این اجلاس موقعیت متزلزل امریکا را در ایجاد اجماع علیه ایران، ضعیف‌تر کرد ازجمله اینکه مطالبه مایک پنس از اروپایی‌ها در این نشست برای قرار گرفتن در کنار امریکا برای خروج از برجام به شدت با مخالفت آن‌ها مواجه شد و نشان داد که امریکا در این بازی در جلب همکاری متحدان اروپایی‌اش ناکام مانده است.

نکته دیگر آنکه مواضع مایک پنس، تمسخر نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان امریکا علیه سیاست‌های ترامپ درمقابله با ایران را در پی داشت، به‌گونه‌ای که وی می‌گوید: «معاون رئیس‌جمهور به نوبه خود یک سخنگوی خبره است، اما من رویکردهای او و دولت ترامپ علیه ایران را اشتباه می‌دانم. باید بگویم خوشحالم که او با واکنش چندان مثبتی] از سوی کشورهای اروپایی مواجه نشد».

ناکامی نتانیاهو در نزدیکی به اعراب که اقدام باجگیرانه وی در انتشار فایل سخنرانی تعدادی از مسئولان کشورهای عربی منطقه علیه ایران را باید مصداقی از آن دانست و به‌ویژه مخالفت صریح تعدادی از کشورهای عربی با طرح معامله قرن ترامپ، نماد دیگری از ناکامی پمپئو در این سیرک جدید بود که با اهداف انزوای ایران راه انداخته بود.

حضور ده‌ها میلیونی مردم ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن و در حمایت از نظام اسلامی ثمرات گران‌قدر دیگری نیز در عرصه داخلی و منطقه‌ای دارد که نیازمند برنامه هوشمندانه دستگاه سیاست خارجی و دیگر نیروهای مسئول در این عرصه است تا بتوانند آن را به عرصه‌ای برای تحکیم اقتدار منطقه‌ای ایران و شکست سناریوهای تحریمی و انزوای کاخ سفید تبدیل کنند.