به گزارش پارس نیوز، 

دولت آمریکا از سال ۱۳۵۷، سال پیروز شدن انقلاب اسلامی مردم ایران، تا به امروز رویکردهای مختلفی درباره نوع دشمنی و مبارزه با نظام جمهوری اسلامی نیز در پیش گرفته‌اند، گاهی تند و گاهی هم به‌صورتی نرم و ملایم. حدوداً دو سالی می‌شود که رئیس‌جمهور جدید آمریکا به قدرت رسیده، رئیس‌جمهوری که مواضعی بسیار تندتر نسبت به رئیس‌جمهورهای پیشین خود دارد، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری که ذات و باطن اصلی آمریکا را با عملکردها و رویکردهای خود مخصوصاً رویکرد خود نسبت با جمهوری اسلامی ایران نیز کاملاً نشان داده است، مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا اخیراً در سخنرانی میان ایرانیان مقیم آمریکا، به مسائلی از جمله القای حاکمیت دوگانه در ایران و جدایی مردم از نظام اسلامی پرداخته است، وی در این سخنرانی تلاش کرد تا علت اصلی مشکلات اقتصادی ایران را کمک جمهوری اسلامی به جریان‌های مقاومت از جمله حزب‌الله نیز معرفی کند؛ در این خصوص با فواد ایزدی عضو هیئت‌علمی دانشکدهٔ مطالعات جهان دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا به گفتوگو نشسته‌ایم.

دولت آمریکا از همان ابتدای انقلاب اسلامی سال ۵۷ تا به امروز، یک‌لحظه دست از دشمنی‌هایش علیه جمهوری اسلامی و مردم ایران بر نداشته است، اخیراً ما می‌بینیم که آن‌ها به‌صورتی کاملاً جدی‌تر، محکم‌تر و عریان‌تر، به مبارزه علیه جمهوری اسلامی می‌پردازند. سؤال بنده از جنابعالی این است که، اگر برفرض محال آمریکایی‌ها به هدف نهایی خود-که براندازی نظام اسلامی است-برسند، دقیقاً آن‌ها از این هدف نهایی خود چه سودی خواهند برد؟ آیا این حرف صحیح است که گفته می‌شود اگر جمهوری اسلامی برانداز بشود، ایران لیبی یا سوریه یا افغانستانی دیگر خواهد شد؟

بله، این نکته حائز اهمیتی است، چند وقت پیش گفته شده بود که آمریکایی‌ها، از جمهوری اسلامی عبور کرده‌اند و علاوه بر آن از دولت آقای روحانی هم عبور کرده‌اند و هدفشان ایران است، که در واقع این حرف درستی است، آمریکایی‌ها، معتقدند که ایران را نباید تنها فقط حکومتش سرنگون بشود، خیلی هم به فکر حکومت بعدی به آن معنا نیستند و برایشان موضوعیت ندارد، یعنی اگر در ایران آشوب بشود، کشور تجزیه بشود و آن افرادی که هم‌سوی با آن‌ها هستند بر یک بخشی از ایران و نه کل ایران حکومت بکنند، این وضعیت بدی برایشان نیست و طراحی فعلی این است که کارهایی انجام داده‌اند که ممکن است منجر به تغییر حکومت ایران و فروپاشی حکومت ایران بشود با این رویکرد و منطق که در این یکی دو سال آینده به فشارها شدت و گسترش می‌دهند، افزایش می‌دهند فشارها را، اگر جمهوری اسلامی سرنگون شد که شد، اگر نشد، خب طبیعتاً کشور ضعیف می‌شود و به خاطر ضعفش ما میاییم پای میز مذاکره و امتیازهای دیگری را هم که فراتر از انرژی هسته‌ای هستند را از ایران می‌گیریم، با این رویکرد سیاست‌های مخرب گذشته‌شان را تنظیم کردند، آن ۱۲ شرطی که آقای پمپئو چند وقت پیش اعلام کرد، شروطی هست که ایران در واقع نتواند بپذیرد، در واقع آمریکایی‌ها فقط به دنبال مذاکره نیستند، آمریکایی‌ها به دنبال تسلیم ایران هستند، دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی هستند و در واقع همان‌طور که وزیر امور خارجه آمریکا روی آن تأکید دارد، هدفشان ایران است.

چرا آمریکا به دنبال براندازی جمهوری اسلامی است و دقیقاً چه سودی از آن می‌برد؟

به خاطر اینکه ایران کشور بزرگی است دیگر، اگر این کشور بزرگ به‌صورت مستقل نباشد و درنهایت شما شرایطی را داشته باشید که، کشور تجزیه شده باشد، ضعیف باشد، خیلی از این ناراحتی‌هایی که در چندین سال گذشته آمریکایی‌ها نسبت به ما داشتند اصلاح و برطرف می‌شود. آمریکایی‌ها ۴۰ سال است که برنامه‌های استعماری‌شان در خاورمیانه و در آسیا جلو نمی‌رود و پیشرفتی نمی‌کند به علت وجود جمهوری اسلامی، یعنی اگر جمهوری اسلامی ایران را بتوانند از سر راه خود بردارند، خیلی از مسائلشان در خاورمیانه حل خواهد شد.

اگر جمهوری اسلامی سرنگون شد که شد، اگر نشد، خب طبیعتاً کشور ضعیف می‌شود و به خاطر ضعفش ما میاییم پای میز مذاکره و امتیازهای دیگری را هم که فراتر از انرژی هسته‌ای هستند را از ایران می‌گیریم، با این رویکرد سیاست‌های مخرب گذشته‌شان را تنظیم کردند.

آیا در صورت براندازی نظام اسلامی، وضعیت ایران همانند دوران رضاشاه یا دوران محمدرضا خواهد شد یا وضعیتی متفاوت‌تر پیش خواهد آمد؟

حالا ببینید این‌ها بیشتر نظرشان این هست که ایران تبدیل بشود به لیبی یا سوریه، وضعیتی که حکومتی نباشد و آشوب باشد، یا حتی حکومت‌های ضعیفی باشند، برآورد آمریکایی‌ها این است که هر حکومت قوی‌ای در ایران به ضررشان خواهد بود، یعنی معتقدند که چه جمهوری اسلامی باشد، چه حکومت‌های دیگر، در کل حکومتی مستقل و مقتدر به ضررشان خواهد بود. ببیند مسئله آمریکایی‌ها با ایران فقط سر جمهوری اسلامی نیست، آن‌ها علیه حکومت دکتر مصدق هم کودتا کردند، دکتر مصدق که جمهوری اسلامی نبود! دکتر مصدق آدم مذهبی و انقلابی‌ای نبود، ریشه‌های ناسیونالیستی و ملی‌گرایانه در تفکر او وجود داشت، همان را هم آمریکایی‌ها نپذیرفتند و وجود او را تحمل نکردند و کودتا کردند. در این جهت در واقع هدف اصلی آمریکایی‌ها این است که ایران نابود بشود! برای آن‌ها این اولویت اول است و ایران را کشوری بزرگ، کشوری با ظرفیت‌هایی غنی ذاتی که این ظرفیت‌های ذاتی ایران یکی مساحتش است، یکی جمعیتش است، رتبه‌های عالی درزمینه‌ی منابع نفتی و گازش در دنیاست، مجموعهٔ این‌ها نیز آنان را ناراحت می‌کند، در بهترین حالت آمریکایی‌ها ما را رقیب خودشان می‌دانند و ازاین‌جهت، وضعیتی پیش آمده است که هدف اصلی آمریکایی‌ها برخورد با ایران به عنوان یک کشور است و نه حاکمیت و در واقع همان مشکلی که با مصدق داشتند همان مشکل را هم با جمهوری اسلامی دارند.

اساساً چرا اخیراً دولت آمریکا در براندازی جمهوری اسلامی؛ راهبرد مستقیم و عریان‌تری را نسبت به گذشته برگزیده است؟ و چرا آن‌ها راه براندازی نرم جمهوری اسلامی-که به عبارتی استفاده از مهره‌های داخلی آن‌ها که اصلاح‌طلبان و رفرمیست ها هستند-را کاملاً تا حدودی می‌بینیم که کنار گذاشته‌اند؟ نظرتان راجع به این موضوع چیست؟

دقیقاً این نکته‌ای بود که آقای پمپئو در سخنرانی هفتهٔ پیش خود مطرح کرد، در واقع آن‌ها اعتقاد چندانی ندارند که حالا هم‌سویی و حمایت از دولت آقای روحانی، آن‌ها را به همهٔ اهدافی که می‌خواهند برساند، آنان علاقه دارند که در کشور دوقطبی ایجاد بشود و فضا را متشنج کنند، علاقه دارند که درنهایت وضعیتی را شما داشته باشید که دعوا در کشور باشد، منتها این مسئله که بیایند و شرایطی را ایجاد بکنند و درعین‌حال احساس بکنند که به اهدافشان با کج دار و مریز عمل کردن با دولت آقای روحانی می‌رسند، آن‌ها این را نمی‌خواهند، این آدم‌هایی که الآن در کاخ سفید هستند این را نمی‌خواهند، چون‌که به دنبال براندازی هستند احساسشان این نیست که بتوانند با ادامه دولت آقای روحانی به این هدف برسند و شما دیدید دیگر زمانی که آقای مکرون (رئیس‌جمهور فرانسه) به آقای ترامپ می‌گفت که حالا شما تا سال ۲۰۲۵ صبر کنید، تا آن‌وقت باهم از برجام خارج بشویم، آقای ترامپ می‌گفت که من می‌خواهم تا ۲۰۱۹ یا ۲۰۲۰ جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنم، برای چه تا ۲۰۲۵ معتدل بشویم؟! این تفکر در واقع تفکری نیست که احساس بکند با استفاده از مثلاً دولت آقای روحانی بتواند به اهدافش برسد، در واقع، خود دولت آقای روحانی هم هدف آمریکایی‌هاست.

چرا پمپئو در این سخنرانی رسماً می‌بینیم که علل متعددی از جمله ناکارآمدی دولت سرکار، تحریم‌های سفت‌وسخت آمریکا را که ماحصل آن‌ها وضعیت نابسامان امروز کشور است را نادیده می‌گیرد و علت اصلی را کمک ایران به نیروهای انقلابی‌ای نظیر: حزب‌الله، انصار الله و...معرفی می‌کند. سؤال بنده این هست که، آمریکا دقیقاً چه سود و منفعتی از اتمام و انقطاع کمک‌های ایران به این نیروهای انقلابی خواهد برد که این‌قدر روی آن تأکیدی جدی دارد؟

در بهترین حالت آمریکایی‌ها ما را رقیب خودشان می‌دانند و ازاین‌جهت، وضعیتی پیش آمده است که هدف اصلی آمریکایی‌ها برخورد با ایران به عنوان یک کشور است و نه حاکمیت و در واقع همان مشکلی که با مصدق داشتند همان مشکل را هم با جمهوری اسلامی دارند.

هفته پیش مجله فارین پولیسی ((foreign policy که مجله اصلی سیاست خارجی آمریکا است، یک گزارش و متنی داشت، گزارش مفصلی هم بود نسبتاً، سؤال آن متن این بود که: «آیا آمریکا به ایران حمله خواهد کرد یا نه؟» جوابی که داده بود این بود که: «نه» و دلیل این جواب منفی هم این بود که اگر آمریکا به ایران حمله بکند، ایران پاسخی در منطقه به آمریکا خواهد داد که این پاسخ بسیار برای آمریکایی‌ها پرهزینه خواهد بود، این دلیلی است که آمریکا به ایران نمی‌تواند حمله نظامی بکند، پس آمریکایی‌ها چه کار می‌خواهند بکنند؟ می‌خواهند اهرم‌های دفاعی جمهوری اسلامی را حذف بکنند، محدود بکنند و در واقع همان کاری که با صنعت هسته‌ای ما کردند، دوست دارند با صنعت موشکی ما هم انجام بدهند، کشور ضعیف بشود تا راحت‌تر بتوانند آن را براندازی بکنند، راحت‌تر بتوان فشار وارد کرد، بازوهای منطقه‌ای ما چه نیروهایی هستند؟ حزب‌الله و نیروهای دیگری که همسوی با ما هستند، همهٔ این‌ها باید ضعیف بشوند، زمانی که این‌ها توان این را دارند که به ما حمله نظامی بکنند چرا نمی‌کنند؟! چون جمهوری اسلامی موشک دارد، حمایت جدی نیروهایی نظیر حزب‌الله را پشتوانه خود دارد، لذا اگر حمله بکند، این حمله برای او گران تمام خواهد شد، بنابراین او چه کار می‌کند؟ او می‌آید و کاری می‌کند تا حمایت ایران از حزب‌الله متوقف بشود، ارتباطات محدود بشود تا راحت‌تر بتواند ایران را تهدید بکند و بتواند آن تهدید را عملیاتی بکند.

در این سخنرانی بسیار تلاش می‌شود که جمهوری اسلامی، حاکمیتی کاملاً جدا و مستقل از مردم معرفی بشود، این در حالی است که اساس شکل‌گیری و تداوم این نظام بر پایه حضور و مشارکت مردم است، آمریکا چرا تلاش می‌کند که مردم را از حاکمیت جدا نشان بدهد و دقیقاً از جداسازی و جدا نشان دادن مردم از حاکمیت چه سودی خواهد برد؟

نکاتی که رهبر انقلاب در روز ۱۴ خرداد داشتند بسیار مهم و دقیق بود، در این سخنرانی ایشان فرمودند که آمریکا در سه حوزه می‌خواهد به جمهوری اسلامی فشار وارد کند: یکی از آن‌ها فشار اقتصادی است، شما الآن می‌بینید فشار اقتصادی خودش را در قیمت ارز و سکه دارد نشان می‌دهد، تحریم‌ها در آینده گسترده‌تر می‌خواهد بشود، دیگری فشار روانی است، فشار روانی برمی‌گردد به همین نکته‌ای که شما فرمودید، جدا نشان دادن مردم از حکومت و درنهایت بردن مردم به این سمت که برای حل مشکلات چاره‌ای غیرازاین نیست که بریزند در خیابان و علیه دولتی که خودشان انتخاب کردند اعتراض و اغتشاش بکنند، در واقع این فشار اقتصادی و فشار روانی نتیجه‌اش می‌شود حضور مردم در خیابان علیه دولتی که انتخاب کرده‌اند، این طراحی‌ای است که رهبری به‌درستی متوجه آن شدند و به آن اشاره کردند، هفته پیش هم آقای پمپئو دقیقاً همین ادبیات را به کار بردند، یعنی دقیقاً گفت که هم فشار اقتصادی باید بیاوریم و هم می‌خواهیم شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته راه بیندازیم که دقیقاً این موضوع مربوط به فشار روانی می‌شود، و همچنین از این تظاهراتی که بعضی اوقات در جاهای مختلف کشور می‌شود، هم باید حمایت کرد که این هم حوزه دیگر، یعنی فشار عملیاتی دشمن علیه نظام و مردم ماست، همه این کارها برای چه چیزی است؟ همهٔ این فعالیت‌ها مربوط به آن هدف اصلی آمریکا، که همان سرنگونی جمهوری اسلامی است نیز هست، خب یک راه آن حمله نظامی است که این راه در حال حاضر برای آن‌ها امکان‌پذیر نیست، لذا می‌آیند از داخل کشور، فشار اقتصادی، فشار روانی و پس‌ازآن فشار عملیاتی وارد کنند تا بتوانند به آن اهدافشان برسند.