به گزارش پارس نیوز، در این چند روزه اخیر تغییرات فاحشی در ادبیات رئیس جمهور دیده می شود. پیشتر در حمایت از برجام دستاوردهایی که عمدتا منفی بودند و جلوی فاجعه را گرفته‌اند بیان می شد اما پس از اینکه آمریکا بدون هزینه و به سادگی از سندی که گفته می‌شد کشوری نمی تواند از آن تخطی کند، خارج شد شاهد تغییرات چشمی گیری در ادبیات پاستورنشینان در این زمینه هستیم. 

روزی که نمی توانستیم بدون برجام حتی یک بشکه نفت بفروشیم!
تا قبل از این برجام سندی بود که سایه جنگ را از سر کشورمان رفع کرده بود، باعث شده بود بتوانیم نفت بفروشیم، تحریم ها را لغو کرده بود اما حالا همه این موارد فراموش شده و رئیس جمهور که به قاره سبز سفر کرده است، در دیدار ایرانیان مقیم سوئیس می گوید:« آمریکایی ها مدعی شده اند که می خواهند به طور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمی فهمند، چرا که این اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجه اش را ببینید.»
 


این سخنان رئیس جمهور یادآور حرف‌های متناقضی است که وی در گذشته درباره مواهب برجام می گفت: «آنهایی که امروز در مورد برجام صحبت‌هایی می‌کنند گویا فراموش کرده‌اند که غرب به دنبال کاهش تأثیرگذاری توانمندی ایران در بحث انرژی بوده است و اگر برجام نبود امروز حتی یک بشکه نفت نمی‌توانستیم صادر کنیم. اگر دولت راه گذشته را ادامه می‌داد امروز صادارت نفت ایران به صفر می‌رسید و نفت ایران در صحنه انرژی از بین می‌رفت.»

بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی نیز در اردیبهشت سال 95 درباره‌ دستاوردهای پسابرجام و افزایش صادرات نفت  عنوان کرد: «یکی از مهم‌ترین دستاوردهای برجام افزایش صادرات بوده است به طوری که در دوران تحریم صادرات نفت خام ما تنها یک میلیون بشکه بود که با در نظر داشتن میعانات به حدود یک میلیون و 350 هزار بشکه می‌رسید.»

در اسفند سال 95 هم مجددا زنگنه گفت:‌ «قبل از برجام در روز یک میلیون بشکه نفت به زحمت صادر می‌کردیم اما اکنون به طور میانگین صادرات نفت ما بیش از دو برابر شده است.»

با این حال چطور دولت می تواند بدون برجام به فروش نفت خود ادامه بدهد و صحبت های ترامپ مبنی بر تحریم نفتی ایران را پوچ و هیچ می داند؟

ترس از اینکه تحریم‌ها اگر نرود ...!
از سوی دیگر رئیس جمهور درباره تحریم هایی که آمریکایی ها به آن امید بسته اند، گفت: «هدف واقعی آمریکا از تحریم، فشار به زندگی مردم است  اما آنها ادعا می کنند که می خواهند به دولت ایران فشار وارد کنند، اما وقتی واردات مایحتاج ضروری مثل دارو و نهاده های دامی را تحریم کنند، به چه کسی فشار وارد خواهد شد؟»

این درحالی است که پیشتر حسن روحانی درباره انجام توافق هسته ای بیان می کرد که «ما وقتی می‌گوییم باید تحریم‌های ظالمانه رفع شود بعضی‌ها چشمان‌شان زیاد نچرخد. تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک‌ها احیا شوند. آنها که ملت ما را تحریم کرده‌اند ظلم بزرگی مرتکب شده‌اند اما عده‌ای در داخل هم نمی‌دانستند تحریم چیست.» 

برجام سایه جنگ را از سر کشور زدود!
چندی بود که دولتمردان چه مدیران بالادستی و چه میانی این جمله را ترجیع بند سخنانشان قرار داده بودند که اگر برجام نبود سایه جنگ از سر کشور برداشته نمی شد. در فروردین ماه سال 96 حسن روحانی در جلسه مناطق آزادی که در شهر رشت برگزار شد، گفت: « برجام سایه جنگ و تهدید و تحریم ظالمانه را از کشور برداشت و فضای کار و تعامل با جهان را ‌مساعدتر کرد.»

محمد شریعتمداری، معاون اجرایی دولت یازدهم و وزیر صنعت معدن تجارت دولت دوازدهم نیز در این رابطه بیان داشت:‌ «تنها دستاورد برجام دور کردن سایه شوم جنگ از کشور نبود که برخی به آن اشاره می‌کنند. بلکه ایجاد ثبات و آرامش در اقتصاد کشور نیز از جمله دستاوردهای برجام است.»

رضا صالحی امیری، وزیر ارشاد دولت یازدهم نیز  اظهار کرد:‌« اگر دولت در برجام موفق نمی‌شد، شرایط به گونه‌ای پیش می‌رفت که ما به سمت جنگ پیش می‌رفتیم. »

دولت برای اینکه برجام را ضروری جلوه دهد، همواره به بزرگ کردن تحریم‌ها اقدام می کرد و مردم را نسبت به عواقب آن بیم می داد. اما حالا سیاست ترساندن مردم جای خود را به سیاست مقاوم سازی داده است و رئیس جمهور تحریم‌ها را فرصتی برای رسیدن به پیشرفت تلقی می کند. 

روحانی در شرایطی به ادبیات جدید روی آورده است که در این ادبیات، خود یک به یک دستاوردهای برجام را هیچ و پوچ می‌کند و سخنانی متناقض با صحبت های گذشته درباره مواهب و نتایج برجام به زبان می آورد. 

این سخنان نشان می‌دهد دولت بعد از 5 سال به این نتیجه رسیده که مذاکره با غرب راه پیشبرد اهداف نیست اما بدون اشاره به اشتباه قبلی و امیدواری که مردم ایران در این پنج سال با آن زندگی کردند، از حرف های پیشین خود باز می‌گردد بی آنکه از ملت ایران عذرخواهی کند. 

5 سال طول کشید که حسن روحانی از سیاستی که می گفت زبان دنیا را می داند، به سمت سیاست مقاومت اقتصادی که از ابتدا منتقدان برجام آنرا‌ مطرح می کردند،گرایش یابد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب آنرا خسارت محض عنوان کردند. یعنی امید بستن و امید دادن ملتی به مذاکره و توافق با آمریکا و سپس بعد از مدتی مشاهده می شود که آمریکایی ها نه تنها به تعهدات خود عمل نمی کنند؛ بلکه همین توافق را نیز زیر پا می گذارند. حال باید پرسید این 5 سال خسارتی که دولت با این تفکر به کشور و مردم تحمیل کرده است، را چه کسی پرداخت می‌کند؟