به گزارش پارس نیوز، 

رابین رایت در یادداشت خود با عنوان: «دیپلماسی برای ترامپ یک کلمه چهار حرفی است»، از تلاش دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، در سال‌ها قبل می‌گوید که می‌خواست شغلی را برای هدایت مذاکرات هسته‌ای با اتحاد جماهیر شوروی بقاپد و یادآور کتاب او به نام هنر معامله، The Art of the Deal، می‌شود که به مدت چهل و هشت هفته در فهرست پرفروش‌ترین کتاب مجله تایم قرار داشت. رایت می‌نویسد: «ترامپ ظاهرا فکر می‌کرد که می‌تواند با هر کس معامله‌ای بکند و می‌خواست این را ثابت کند. به من گفته شده که او حتی به سختی با دولت جورج دبلیو بوش لابی می‌کرد اما کاخ سفید ریچارد برت را به جای او انتخاب کرد که در جریان سقوط دیوار برلین سفیر آمریکا در آلمان غربی بود و مهارت طولانی در مذاکرات هسته‌ای داشت.»[1]ترامپ در آن موقع نتوانست هنر معامله خود را با روس‌ها نشان بدهد اما حالا که به ریاست جمهوری آمریکا رسیده اوضاع به طور کامل تغییر کرده و این شانس را دارد که با یک قدرت هسته‌ای به مراتب کوچک‌تر از شوروی زمان جنگ سرد وارد معامله شود. این قدرت هسته‌ای کشوری نیست جز کره شمالی که به جای 45 هزار بمب هسته‌ای شوروی، احتمال داده می‌شود بین 20 تا 60 بمب هسته‌ای داشته باشد.

فرصت استثنایی

شبکه خبری سی ان ان روز شنبه هفتم مارس خبر از مذاکرات مستقیم و محرمانه بین دو طرف آمریکا و کره شمالی داده تا زمینه را برای دیدار کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، با ترامپ فراهم شود و در حالی که به نظر می‌رسد کره‌ای‌ها اصرار بر انجام این دیدار در پیونگ یانگ، پایتخت کره شمالی، دارند اما منابع مطلع به این شبکه از احتمال انتخاب اولان باتور، پایتخت مغولستان، گفته‌اند.[2] با وجود این اختلاف نظر و اختلافات محتمل دیگر، باید گفت که هر دو طرف بر انجام دیدار جدی هستند و کاخ سفید هم پیش از این اعلام کرده بود که ملاقات دو طرف در ماه مه خواهد بود. این مقدمه‌چینی‌ها تا همین سه چهار ماه قبل غیرممکن به نظر می‌رسد و تصور می‌شد که نظامی‌گری ترامپ و اعزام ناوهواپیمابر، رزمناوها و بمب‌افکن‌ها به سمت شبه‌جزیره کره کار را به جنگ می‌کشاند و حتی بسیاری از تحلیل‌گران حرف از جنگ هسته‌ای می‌زدند. جونگ اون با سخنرانی سال نو میلادی شرایط پرتنش را به صورت ناگهانی تغییر داد چرا که با دعوت از رهبران کره جنوبی برای انجام دیدارهای مستقیم، الگوی مذاکرات را به جای تنش مطرح کرد و بعد هم که هیئت عالی‌رتبه خود به سرپرستی خواهرش، کیم یو جونگ، را به مناسب برگزاری بازی‌های المپیک زمستانی به کره جنوبی فرستاد، نشان داد که در کار خود جدی است. او حتی یک گام بیشتر برداشت و در دیدار با چونگ اوی یونگ، مشاور امنیت ملی کره جنوبی، دعوتنامه دیدار با ترامپ را به او داد تا به واشنگتن ببرد و ترامپ هم بی‌معطلی به آن دعوتنامه پاسخ مثبت داد. در واقع، دعوتنامه جونگ اون درست همان چیزی بود که ترامپ نزدیک به سه دهه انتظار آن را می‌کشید و به همین جهت هم بود که بی‌معطلی پاسخ مثبت به جونگ اون داد و آن قدر از فرصت پیش‌آمده خشنود بود که در پیام‌های توئیتری‌اش با اطیمنان خاطر از موفقیتش در دیدرا با جونگ اون می‌گفت. ترامپ با این نحو خوش‌بینی بیش از هر چیز ذوق زدگی خود را از به دست آوردن این فرصت استثنایی نشان می‌داد و معلوم نیست که با وجود تجربه تجاری‌ تا چه مقدار خواهد توانست بیشترین بهر‌ه‌برداری را از این فرصت داشته باشد.

پیچ و خم دیپلماسی

واقعیت این است که جونگ اون با فرستادن دعوتنامه به ترامپ نه تنها کار غیرمنتظره‌ای نکرده بلکه همان مسیری را ادامه داده که پیش از این توسط پدرش، کیم جونگ ایل، شروع شده بود. جونگ ایل در سال 2000 بیل کلینتون، رییس جمهور وقت آمریکارا دعوت به دیدار و مذاکرات مستقیم کرد که کلینتون نپذیرفت و تنها مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکارا به پیونگ یانگ فرستاد تا با کره‌ای‌ها بر سر توقف تولید موشک مذاکره کند. در واقع، کلینتون بر خلاف ترامپ به سرعت دعوتنامه رهبر کره شمالی را نپذیرفت بلکه با فرستادن آلبرایت سعی کرد تا میزان رسیدن به توافقی با جونگ ایل را بسنجد و بعد هم معلوم شد اختلاف نظر بیش از آن است که بتوان به توافقی رسید. جفری لوئیس، کارشناس عدم گسترش سلاح هسته‌ای، در مورد روند مذاکرات آن موقع می‌گوید: «آنها در واقع بر سر یک موضوع گیر کرده بودند. کره شمالی حاضر بود فروش موشک را متوقف کند و حتی تولید موشک را هم پایان دهد اما حاضر نبود تا دست از موشک‌هایی بردارد که داشت.» دولت جورج بوش پسر جریان مذاکره با کره شمالی را در قالب گروه شش جانبه قرار داد تا با مشارکت کره جنوبی، ژاپن، روسیه و چین، پیونگ یانگ نتواند انگیزه‌ای از به جریان انداختن مذاکرات مستقیم داشته باشد. بارک اوباما با وجود دست دادن با رائول کاسترو، رییس جمهور کوبا، و تماس تلفنی با حسن روحانی، رییس جمهور ایران، اما حاضر به تماس مستقیم با پیونگ یانگ نشد چون به نظر او، جونگ اون «همان الگویی را دنبال می‌کند که از پدرش دیده‌ایم و پدربزرگش هم قبل از او انجام می‌داد.»[3] استیفن کولینسون با این نحو مقایسه بین ترامپ با سه رییس جمهور قبلی آمریکا به طور غیر مستقیم بی‌تجربگی ترامپ در پیچ و خم‌های دیپلماسی را متذکر شده و همین نیز موجب شده تا اطمینان چندانی به موفقیت او در معامله با کیم جونگ نداشته باشد.

مذاکره با حداکثر فشار

به نظر می‌رسد که ترامپ برای معامله خود تنها یک شگرد دارد که رایت آن را در نقل قولی از ریچارد برت و به این صورت بیان می‌کند: «ترامپ عاشق هرج و مرج و گرد و خاک به پا کردن است تا با بددهانی تعادل دیگران را به بهم بزند. او می‌خواهد آنها را بی‌ثبات کند تا با خارج کردن آنها از منطقه امن‌شان، سعی کند شرایط را به آنها دیکته کند.» ترامپ دست کم با تعیین مارک پمپئو به جای رکس تیلرسون به وزارت خارجه آمریکا و آوردن جان بولتون به جای ژنرال رابرت مک‌مستر در مقام مشاور امنیت ملی بر مبنای همین شگرد عمل می‌کند. پمپئو و بولتون هر دو از چهره‌های تندرو در میان جمهوری‌خواهان هستند به خصوص بولتون که طرفدار حمله به کره شمالی است و در ماه نوامبر هم با نوشتن مقاله‌ای در نشریه وال استریت ژورنال توسعه سلاح هسته‌ای کره شمالی را «تهدید قریب‌الوقوع» توصیف کرد و معتقد بود همین امر مبنای مشروعی به آمریکا می‌دهد تا ضربه نخست را به کره شمالی وارد کند. جالب اینجا است که بولتون در پیونگ یانگ با توصیفاتی نظیر «تفاله انسانی» و «زالو» شناخته می‌شود.[4] انتخاب این دو با شرح برت از نحوه عمل ترامپ هم‌خوانی دارد به این معنا که ترامپ افرادی را برای ایجاد هرج و مرج و گرد و خاک به پا کردن بر سر کار آورده تا شرایط خود را به جونگ اون تحمیل کند. دامنه این شگرد می‌تواند حتی به توافق هسته‌ای ایران با گروه 1+5 مشهور به برجام هم برسد که زمان چندانی تا تایید یا عدم تایید آن از سوی ترامپ باقی نمانده است. از دست بر قضا، قرار است ترامپ در ماه مه تکلیف برجام را مشخص کند و برنامه دیدار او با کیم جونگ هم در این ماه است و امکان دارد او با عدم تایید برجام در جهت تشدید شگرد خود گام بردارد تا بیشترین تاثیر را بر جونگ اون بگذارد. به نظر شورای سردبیری نیویورک تایمز؛ «رییس جمهور (ترامپ) و تیم مشاوران امنیت ملی افراطی جدیدش شاید فکر می‌کنند با خارج شدن از توافق ایران، آقای کیم را متقاعد به قبول سرسختی‌اش و تصمیمش می‌کند تا شرایطی تضمین بشود که بسیار بیشتر از توافق با ایران خواهد بود. به احتمال زیاد، آقای کیم این اتفاق را دلیلی خواهد دید بر این که اعتمادی به عمل ایالات متحده به تعهداتش نداشته باشد و برای دست‌یابی به هر توافقی بی‌میل بشود.»[5] ترامپ به دلیل بی‌تجربگی سیاسی تنها همین شگرد را دارد که در کتاب خودش هم زوایایی از آن را نشان داده و شاید این شگرد برای او در تجارت نتیجه‌بخش بوده اما حالا و در عرصه دیپلماسی، ممکن است این شگرد هم برجام را به باد دهد و هم باعث بشود تا در دیدار با جونگ اون موفقیتی نداشته باشد و حتی شرایط سخت‌تر از گذشته بشود.

پی نوشت:

[1] - https://www.newyorker.com/news/news-desk/for-trump-diplomacy-is-quite-literally-a-four-letter-word

[2] - https://edition.cnn.com/2018/04/07/politics/north-korea-us-talks/index.html

[3] - https://www.cnn.com/2018/03/09/politics/north-korea-trump-obama-bush-clinton/index.html

[4] - http://www.dw.com/en/iran-and-north-korea-the-return-of-john-boltons-axis-of-evil/a-43105152

[5] - https://www.nytimes.com/2018/04/01/opinion/trump-iran-north-korea-talks.html