پایگاه تحلیلی خبری «پارس» -اغتشاشات اخیر شاید همانقدر که به اموال عمومی و جان مردم آسیب زد، بسی بیش از آن برای جامعه مفید هم بود! روشن شدن مرز و ماهیت اصلی برخی گروه های سیاسی در انظار عموم، بدون شک بخشی از همین مزیت ها ود. مثلاً مجمع روحانیون مبارز که خود یکی از آتش بیاران اصلی معرکه 88 بود، حالا به فاصله کوتاهی، طی بیاینیه ای کوبنده، عوامل اصلی اغتشاشات را مزدوران منافق، عوامل استکبار و منافق خطاب کرد. دیگر چهره های تندرو اصلاح طلب نیز ابتدا ترجیح دادند معترضین را عده ای کرکس، فرصت طلب و آشوبگر بخوانند. این البته پایان ماجرا نبود!

اسپانسرهای فتنه داخلی سال 88، به فاصله کوتاهی، راهنمای راست زدند و طی بیانیه ای جدید، سعی کردند «کرکس»، «آشوب طلب»، «مزدوران منافق» و خلاصه همه چیز را ماله کرده، بدون حرف زدن از مشکلات معیشتی جامعه، انگشت اتهام را به سمت کلیت نظام بگیرند! تا از لزوم باز شدن فضای نقد و اعتراض در سطح جامعه بگویند. اینکه جامعه چقدر این تغییر جهت زودهنگام را می پذیرد و افکار عمومی خام می شود، موضوع اصلی بحث نیست. سوال در میزان صداقت اصلاح طلبان طی رویکرد جدیدشان است. سوال این است که وقتی مصطفی تاجزاده، فتنه گر تابلودار سالهای 78 و 88، مدام در بوق محدودیت آزادی های مدنی می دمد، چقدر صداقت دارد؟ به بیانی دیگر، آیا باز هم با دروغی دیگر مواجه هستیم،  یا مدافعان دیروز تکفیری های سوریه، اینبار دیگر راست می گویند؟

پاسخ دادن به این سوال برای کسانی که در فضای رسانه ای کشور تنفس می کنند، چندان سخت نیست. عموم مردم اما شاید ندانند که آبان ماه 94، حسام الدین آشنا، مشاور رسانه ای رئیس جمهور، خط جدیدی از آزادی بیان و حقوق شهروندی را برای اصحاب رسانه ترسیم کرده است. آشنا گفته بود:« هر چه میزان انتقاد به سیاست‌های دولت بیشتر باشد یارانه آن رسانه کاهش می‌یابد، البته این رابطه ممکن است که به صورت بر عکس هم اتفاق بیافتد یعنی ممکن است هر چقدر که یارانه کمتر شود انتقاد بیشتر شود!» دولت طی سالهای اخیر مشخصاً همین راهبرد را در جهت هجمه به رسانه های منتقد در پیش گرفته است. چنانکه طبق اعلام وزارت ارشاد، طی سالهای اخیر، پایگاه اصلاح طلب عصرایران، روزنامه‌های «اطلاعات، ایران، دنیای اقتصاد، جام جم و جمهوری اسلامی» که همه از دوستان تاجزاده و دولت محسوب می شوند، بیشترین حمایت مالی را از جانب دولت دریافت کرده اند.

دولت همزمان با حمایت مالی سفت و سخت از رسانه های حامی خود البته، تن رسانه های منتقد را نیز به سختی داغ کرده است. چنانکه شمار شکایات دولت از رسانه های منتقد در دولت اول حسن روحانی، چیزی بیش از 100 مورد بوده و  بعضاً منجر به توقیف آن رسانه شده است. رویه ای که البته با شدت بیشتر در دولت دوازدهم نیز تداوم دارد. چنانکه رضا شکیبایی، سردبیر روزنامه وطن امروز اخیراً از 13 شکایت جاری دولت از این روزنامه خبر داده است. ورای تمام این واقعیات تلخ، تلخ تر شاید این باشد که شخص رئیس جمهور نیز بارها منتقدان را با الفاظ زشتی چون:«بی‌سواد،  بی شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی باز، منفی‌باف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم، یک مشت لات و ...» نواخته است.

 تاجزاده، محمود صادقی و شرکا اما همزمان با سکوت قابل تامل درباره رای منفی مجلس به طرح تحقیق و تفحص از مدرک تحصیلی روحانی، ضمن سر دادن شعار دروغین شفافیت، اینجا هم سعی دارند همزمان با مشت آهنین دولت محبوب شان در برابر منتقدین، باز هم خود را در جایگاه طلبکار بنشانند. زمان البته قاضی خوبی است و می توان اعتقاد داشت به درستی حرف آن شاعر آلمانی که گفت:«می‌توان به یک نفر برای همیشه دروغ گفت و می‌توان برای یک‌بار به همه دروغ گفت اما هرگز نمی‌توان برای همیشه به همه دروغ گفت!»