«انقلابی‌نمایی غیر از انقلابی‌گری است؛ انقلابی‌نمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابی‌گری کار سختی است؛ پایبندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد. نمیشود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل بشود به مخالف‌خوان کشور؛ این[طور] که نمیشود.» ( 6 دی ماه ۱۳۹۶)

این سخن آغاز یک مسیر در مواجه رهبر فرزانه انقلاب با یک فرد نبود؛ بلکه پایان یک مسیر بود. مسیری در جهت حفظ رئیس جمهور سابق که با امتناع مکرر وی موجب شد تا رهبر انقللاب از کلیدواژه هایی نظیر «انقلابی نما» ،‌ » افراد بی ملاحظه و بی تقوا» و ... استفاده کند.

با توصیه های رهبر انقلاب در اولین دیدار با اعضای هیأت دولت نهم در تاریخ ( 8 شهریور ۱۳۸۴ ) تلاش رهبری برای حفظ و در مسیر انقلاب ماندن رئیس دولت نهم آغاز شد. در این دیدار مهم مقام معظم رهبری توصیه هایی در جهت در مسیر انقلاب ماندن رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت داشته اند ایشان در این دیدار دولت مردان و رئیس جمهور دولت نهم را انذار دادند بر امکان تغییر نیت در مسیر انقلابی ماندن : «خیلی از ما نیت هایمان خوب است و با نیت خوب وارد می شویم ؛ اما نمی توانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثنای راهه با موانعی برخورد می کند؛ سایش پیدا می کند ؛ کمرنگ و ضعیف می شود و احیانا یک جاذبه ی قوی معارضی دل را – که جایگاه نیت دل است – به سوی خود جذب می کند؛ یک وقت نگاه می کنید، می بینید اصلا نیت رفت ؛ نیت یک چیز دیگر شده ؛ آن وقت راه انسان عوض می شود. اگر می بینید بعضی ها (ربنا الله) را گفتند ، اما امروز به جای کعبه رو به بتکده دارند ؛ شعار خوب را دادند، اما امروز 180 درجه در جهت عکس آن شعار حرکت می کنند ، عاملش این است ننتوانستند نگه دارند. چرا نتوانستند؟ چون در اثنای راه جاذبه پیدا می شود.» انذاری که امروز در پس سال ها اهمیت آن دو صد چندان نمودار شده است. اما توصیه های مقام معظم رهبری در این دیدار که خوانش دوباره آن خالی از لطف نیست، پایان ماجرا نبود.

در سال 88 پیش از آغاز مناظرات تلویزیونی تلاش رهبری برای حفظ رئیس جمهور شکل تازه ای یافت . ایشان به عنوان ولی فقیه از رییس جمهور خواسته بودند در مناظرات نامی از افراد به میان نیاورد و درباره اتهاماتی که در دادگاه صالحه اثبات نشده است حرفی نزند. اما رییس جمهور مستقر به نام ولایتمداری در مناظرات تلویزیونی خلاف خواست رهبری اتهاماتی را با بیان نام افراد به زبان رانند و تلویحا و تصریحا این اتهامات اقتصادی و سیاسی را متوجه مخالفین خود نمود. بعد از این اتهام زنی بود که بار دیگر ایشان از رهبری بابت توجه نکردن به خواست ایشان من باب نام بردن از افراد در مناظرات تذکر گرفت و در ادامه این تذکر در 14 خرداد 1388 رهبر انقلاب درباره مناظرات تلویزیونی نظر خود را چنین طرح کردند که : « من با مناظره و معارضه و گفتگو و انتقاد مخالفتی ندارم؛ اما سعی کنید این در چهارچوب های درست شرعی و دینی انجام بگیرد. مردم، مردم بیداری هستند، میفهمند، میدانند. این چهار نفر نامزدی که از شورای نگهبان تأیید شده‌اند و در اجتماعات گوناگون سخنرانی میکنند، خودِ آن نامزدهای محترم توجه کنند، مراقبت کنند که در این سخنرانی ها، در این اظهارات، جوری نباشد که منتهی بشود به ایجاد دشمنی و ایجاد نقار؛ با برادری و با مهربانی پیش بروند. البته اختلاف نظر، اختلاف رأی، اختلاف سلیقه، در مسائل گوناگون، در مسائل شخصی، در مسائل عمومی، یک امر طبیعی است؛ اشکالی هم ندارد. نگذارید این به اغتشاش منتهی بشود. این را خود نامزدهای محترم هم توجه کنند.»

با وجود حرکت زاویه دار احمدی نژاد با اصول و آرمان های انقلاب اسلامی در این مقطع در مقایسه با رقیب دیرینه او یعنی مرحوم حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی نظر او به نظر رهبر انقلاب نزدیک تر بود. اما مسیری که او طی می کرد این نزدیکی را هر لحظه دور تر از قبل می نمود .

آغاز فصل جدید فاصله گرفتن بیش از پیش محمود احمدی نژاد از آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی به ماجرای یک شنبه سیاه باز می گردد. محمود احمدی نژاد در جریان روند بررسی استیضاح وزیر کار و تعاون با انتشار فیلمی، اتهاماتی را متوجه روسای دیگر قوای جمهوری اسلامی نمود. رهبر انقلاب چون دفعات قبل تلاش نمود رئیس جمهور را در خط انقلاب حفظ کند و مانع از خروج او از دایره رفتار انقلابی شود. ایشان در دیدار با مردم تبریز در 28 بهمن سال 1391 مواضع  صریح خود را در مخالفت با آنچه محمود احمدی نژاد به نام انقلابی گری مرتکب شده بود بیان داشت؛ رهبری رفتار رئیس جمهور را خلاف شرع و اخلاق و قانون بر شمرد . مقام معظم رهبری در دیداری که با مردم آذربایجان داشتند فرمودند : «در اتفاقی که در مجلس رخ داد رئیس یک قوه اتهامات ثابت نشده ای را به دو قوه دیگر منتسب کرد که کاری بد، ‌غلط، نامناسب،‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود» ایشان با تقبیه این رفتار محمود احمدی نژاد و همچنین زیاده روی های رئیس مجلس در دفاع از خود سخنان خود در این باره را چنین به پایان رساندند : « بنده فعلا نصیحت می کنم که این کار، کار شایسته ای برای نظام جمهوری اسلامی نبود.»

آخرین تلاش رهبری برای حفظ احمدی نژاد برای انقلاب به ماجرای توصیه به عدم حضور در انتخابات باز می گردد.

احمدی نژادی که حلقه های صحیفه خوانی امام (ره) در شهرهای مختلف به راه انداخته اما در گفتار پیشا انتخاباتی گفتارش هیچ شباهتی به خمینی کبیر نداشت،احمدی نژادی که در این روز ها گفتار ملی گرایانه ای را در پیش گرفت. گفتاری که امام راحل مخالف آن بود. احمدی نژادی که این روزها مشایی و بقایی را بر همه یاران انقلاب ترجیح داده بود از سوی رهبری در خفا توصیه به عدم حضور انتخابات شد. عدم حضوری که بیش از همه به صلاح خود احمدی نژاد بود. اما او این توصیه را مورد توجه قرار نداد تا به نام رهبری و مثلا انقلابی گری اهداف خود را پیش برد . او این مسیر را انقدر ادامه داد تا اینکه توصیه را به جلو و پشت بلندگو کشاند . محمود احمدی نژاد که از تلاش های رهبری برای حفظ خود در مسیر انقلاب سر باز می زد در این مرحله برای حفظ ظاهر هم که شده نامه ای در تبعیت از رهبری برای شرکت نکردن در انتخابات منتشر کرد اما دیری نپایید که به این عهد و سخن خود نیز پایبند نماند و با آمدن فصل انتخابات در انتخابات ثبت نام کرد. احمدی نژاد امروز با گذر از این مراحل از چندی پیش دوگانه خود با هاشمی را که خاندان ثروت می نامید و اکنون دیگر وجود ندارد به دوگانه ای با برادران لاریجانی که خاندان قدرت می نامد آغاز کرده است تا شاید از قبل این دوگانه سازی غیر واقعی، خود و اطرافیانش را از پاسخگویی قضایی برهاند و این بار به این بهانه مردم را به حمایت از خود فرا بخواند . او این کار را با حملات بی محابا و تند و بی اساس به رئیس قوه قضائیه آغاز کرد و در این مرحله از کنش گری خود با اظهار نظر رهبر انقلاب پایان تلاش ایشان برای ماندن احمدی نژاد در خط انقلاب اعلام شد. پایان راهی پر زحمت برای رهبر انقلاب که حجت را بر ایشان تمام کرد و عنوان «انقلابی نمایی» را برای آقای محمود احمدی نژاد مورد استفاده قرار داد.

محمود احمدی نژاد که روزگاری در جریان مناظره های ریاست جمهوری به خاطر سکوت میرحسین موسوی در فتنه 1378 که نظام با خطراتی مواجه شده بود احساس خطر میرحسین در سال 1388 را غیر واقعی می دانست. این روزها و در جریان فتنه 1396 منش میرحسین در سال 1378 را برگزیده و سکوت نموده است. حال احمدی نژاد 88 باید از احمدی نژاد 96 بپرسد : «آقای احمدی نژاد چرا در جریان فتنه 96 که کشور و نظام به خطر افتاد سکوت کردی و احساس خطر نکردی؟» پاسخ این سوال چیزی نیست جز انقلابی نمایی.