متن یادداشت محمد کاظم انبارلویی با عنوان «گفتگوهای حقوق بشری!» به شرح ذیل است:

کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل روز سه شنبه گذشته با رأی ضعیفی قطعنامه ای علیه وضعیت حقوق بشر ایران به تصویب رساند. طی 4 دهه گذشته از این دست قطعنامه ‌های تکراری بسیار صادر شده است. در این باره گفتنی بسیار است.

جنس گفتگوهای غرب با جمهوری اسلامی پیرامون حقوق بشر، از نوع دیپلماتیک نیست. این گفتگوها مبانی، آرمان ها و ارزش های الهی نظام را هدف قرار داده و طرف مقابل در این مذاکرات نه تنها با دنیا بلکه با دین ما طرف است و بر هر دو شمشیر کشیده است. فهرست بندی و گونه شناسی اتهامات غرب در بیانیه پراکنی علیه انقلاب اسلامی تحت عنوان «حقوق بشر» چه در سازمان ملل و چه در سازمان های به اصطلاح حقوق بشری چند قلم عمده دارد که در زیر به آن اشاره می شود؛

1- می گویند چرا مجازات اعدام هنوز در نظام حقوقی ایران پابرجاست، بیشتر کشورهای جهان مجازات اعدام را برداشته اند و آن را مغایر حقوق بشر می دانند، لذا جمهوری اسلامی نمی تواند کسانی را که محارب هستند و در اتوبان براندازی سخت مثل منافقین سیر می کنند به اعدام محکوم کند. آنها می گویند جمهوری اسلامی نباید قاچاقچیان مواد مخدر و باندهای مافیایی مواد مخدر را که حیات میلیون ها انسان و حقوق آنها را تهدید می کنند به دار مکافات بسپارد. آنها می گویند جمهوری اسلامی نمی تواند فردی را که ده ها نفر را کشته، اعدام کند! به برخی از کشورهای غربی به ویژه اروپایی نگاه کنید، فردی ده ها نفر را کشته و آنها را به گلوله بسته، تنها به 30 سال زندان محکوم شده است. خب، این حرف طرف غربی با احکام الهی قرآن منافات دارد و قصاص را که قرآن مایه حیات جامعه انسانی می داند، هدف قرار داده است. گفتگو با جماعت سکولار مآب و لیبرال مسلک گروه های حقوق بشری آنها اگر نگوییم بی فایده، نوعی دیوانگی است.

2- غربی ها می گویند چرا زناکاران را مجازات می کنید، آنها «کارگر جنسی» هستند! چرا همجنس‌گرایی را جرم می دانید؟ این گونه از زندگی جنسی الآن جزء حقوق بشر تلقی می شود. در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای اروپایی و آمریکا برای همجنس‌گرایان حقوقی تعریف شده است و کنوانسیون های جهانی، زندگی «دو مرد با هم» یا «دو زن با هم» را یک «خانواده» تعریف کرده است. در انتخابات ها، نامزدها در دفاع از چنین رویکردی نان رأی این جماعت را می خورند.

خب، دفاع از زندگی نکبت بار همجنس‌گرایان در منطق علمای علم حقوق در غرب که از قوم لوط پیروی می‌کنند، یک اصل است. ما با این جماعت چه گفتگویی می توانیم داشته باشیم؟ احکام مقدس اسلام و قرآن چنین اجازه ای را به ما نمی دهد که برویم پشت میز مذاکره ای بنشینیم که طرف اصلاً تفوه به این مسئله کند! تنها حرفی که می توانیم مشفقانه به آنها بزنیم، این است که از سرنوشت قوم لوط عبرت بگیرید، وقتی عذاب الهی برسد اصلاً فرصت پیدا نمی کنید با فرشتگان عذاب الهی در چند و چون این «حق» از بشر سخن بگویید.

3- قلم سوم اعتراضات حقوق بشری از سوی غرب به ایران در مورد برخورد جمهوری اسلامی با فرقه ضاله بهائیت است. گرفتاری ایران با این فرقه از زمان قاجار شروع شد. فرقه ضاله بهائیت یک جریان نفوذ و با جاسوسان زبده انگلیسی و بعدها آمریکایی و اسرائیلی هستند. وطن اصلی آنها هم رژیم اشغالگر قدس است. حرف اصلی غرب این است که حق جاسوسی و بحث نفوذ این فرقه برای غرب را به رسمیت بشناسید و با آنها برخورد نکنید.

این جماعت وفادارترین افراد به حفظ حقوق غرب در یک بسته بندی دین جعلی در ایران هستند.

خب، ما که در این مورد یک ماجرای تاریخی در سه دوره قاجار ، پهلوی و جمهوری اسلامی با بهائیان داریم، چگونه می توانیم پشت میز مذاکره بنشینیم و گفتگو کنیم؟

***

دکتر محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه یک دانشمند برجسته و یک دیپلمات ورزیده است. حواس او در مراقبت از مصالح و منافع ملی و نیز دفاع از احکام مقدس اسلام، جمع است. او از بیت شریف مرجعیت است، فریب بازی های دشمنان اسلام و قرآن را نمی خورد. تا کنون هم کارنامه خوبی از برخورد با بازی های غرب در این مورد داشته است.

دستگاه قضا، گزارشگر به اصطلاح ویژه حقوق بشر سازمان ملل را که اکنون در استخدام منافقین است، به کشور راه نداده است. این کار درستی است اما اخیراً غرب که این درب را بسته دیده، از درب دیگر وارد شده و آن هم افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران است. قرار است این دفتر، گفتگوهای حقوق بشری را در تهران سامان دهد و از هم اکنون شروع کرده اند به «غنی سازی» بحث حقوق بشر در ایران!

هفته گذشته یک هیئت 70 نفره از مقامات و فعالان اقتصادی اتحادیه اروپا به ایران آمدند تا در قالب بحث کشاورزی و صنایع غذایی، باب گفتگو با مقامات ایران را برای افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران باز کنند. ظاهراً دولت پذیرفته است چنین دفتری در تهران گشایش یابد. دفتر اتحادیه اروپا هیچ مأموریتی جز بحث های حقوق بشری ندارد. ایران با هر کشور اروپایی مراودات اقتصادی داشته باشد، از طریق دولت های آنها پی گیری می کند. اتحادیه اروپا نقشی در این مورد ندارد و نمی تواند داشته باشد. اینکه به بهانه خرید و فروش نخود و لوبیا به تهران بیایند تا میخ افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران را برای بحث های حقوق بشری بکوبند، یک خبط عظیم است. تا کنون نظام در این باره مقاومت کرده است. امیدواریم با مقاومت رئیس دستگاه قضا که همیشه توطئه های غرب را در رصد خود دارد، خنثی شود. هم اکنون آمریکا به ویژه اتحادیه اروپا به بهانه نقض حقوق بشر، تحریم هایی علیه ملت ایران در فهرست کارکرد خود دارد. محصول نهایی گفتگوهای حقوق بشری مثل گفتگوی «برجام» چیزی جز افزودن بر فهرست تحریم ها نیست. در مورد برجام گفته شد گفتگو با آمریکا دیوانگی بود، نباید در گفتگوهای حقوق بشری هم به همین نقطه برسیم که باز اعتراف کنیم؛ گفتگو با غرب برای معامله بر سر احکام اسلام، نوعی جنون بود.