پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- احسان تقدسی- کمترکسی باور خواهد کرد اگر گفته شود در سه سال آخر دولت حسن روحانی اصولگرایان حامیان اصلی و اصلاح طلبان منتقد وی خواهند بود. برای بازترکردن این تحلیل باید کمی به عقب برگردیم. چند سال پیش.

اول- محمود احمدی نژاد و حسن روحانی یک شباهت و یک تفاوت بزرگ با هم دارند.

شباهت آنها در تغییر سریع خط سیاسی و تفاوت شان در انتخاب نوع این خط است.

دوم- احمدی نژاد اصولگرایی تندرو بود که راز پیروزی اش در سال ۱۳۸۴ در شعارهای عدالت طلبانه و مقابله با جریان تکنوکرات به نمایندگی هاشمی رفسنجانی بود. وی در دور دوم ریاست جمهوری خود بخصوص در سه سال آخر به وضوح از اصولگرایان فاصله گرفت و در برخی رفتارهای اصلاح طلبانه گوی سبقت را از اصلاح طلبان هم ربود. این رفتار تا جایی ادامه پیدا کرد که در فاصله سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ اصولگرایان جدی ترین منتقد وی بودند. کسی که در دور اول ریاست جمهوری با سخنان خود درباره هولوکاست دنیایی را به جان ایران انداخته بود در دور دوم ازداریوش و‌کوروش و حق زنان برای ورود به ورزشگاه ها و احیای تمدن ایران باستان سخن می گفت. از قوه قضائیه انتقاد می کرد و پنجه در پنجه علی لاریجانی انداخت و .... .آن احمدی نژاد کجا و این احمدی نژاد کجا. احمدی نژاد در پایان دوره ریاست جمهوری اش به وضوح حرف های اصلاح طلبانه می زد به گونه ای که اگر نام وی از ابتدای حرف هایش حذف شود نمی توان به راحتی تشخیص داد این سخنان سیدمحمد خاتمی است یا کس دیگری از اصلاح طلبان.

سوم- حسن روحانی هم آرام آرام و با شیبی ملایم در حال فاصله گرفتن از طیف حامیان خود است. وی هم مانند محمود احمدی نژاد در حال از دست دادن طیف حامیان انتخاباتی خود می باشد. تنها تفاوت وی با احمدی نژاد این است که احمدی نژاد حمایت اصولگرایان را از دست داد و تلاش کرد تا لااقل اصلاح طلبان را به خود متمایل تر کند که آنجا نیز ناموفق بود. حسن روحانی اما هرچه از اصلاح طلبان دور شود آغوش اصولگرایان و جناح راست سنتی برای وی بازتر خواهد بود. حسن روحانی در چندماه پس از انتخابات ریاست جمهوری با واقع گرایی بیشتر به دنبال کسب پایگاه گذشته خود در جناح راست است و از کجا معلوم موفق نشود. وی حتی در سیاست خارجی هم اینک به راست متمایل تر است. سخنان این هفته حسن روحانی درباره سیاست خارجی ایران و مساله آمریکا اگر با حذف نام گوینده مقابل هر اصلاح طلبی گذاشته شود، باور نمی کند این سخنان حسن روحانی است که آنها برای رای آوردن دوباره وی هزینه ها داده اند.

چهارم- هرچه حسن روحانی به اصالت سیاسی خود بازگردد همانقدر که با استقبال اصولگرایان مواجه خواهد شد، با انتقاد اصلاح طلبان دست به گریبان است. حسن روحانی زیرک تر از آن است که آینده سیاسی خود را در سه سال باقی مانده از ریاست جمهوری اش به خواسته های نامحدود اصلاح طلبانی گره زند که کل مطالبات مردم ایران از مشروطه تاکنون را از دولت وی طلبکارند. حسن روحانی حتی در تیم سیاسی خود هم تغییرات نامحسوسی داده که شاید مهم ترین آنها کاهش نفوذ اسحاق جهانگیری است. در چندهفته گذشته بارها شایعه نارضایتی و احتمال استعفای جهانگیری از معاون اولی رئیس جمهوری شنیده شد اما هم حسن روحانی زیرک تر از آن است که جهانگیری ضعیف شده را از خود براند و هم اصلاح طلبان به همین نماینده خود دلخوشند. سقف مطالبات اصلاح طلبان در انتخابات را یادتان هست؟ باور می کردید در کمتر از یکسال سقف این مطالبات به نام بردن از برخی افراد و دلخوش کردن به همین تنزل پیدا کند؟ روحانی با بازی هوشمندانه خود در انتخابات عملا چاره ای جز دفاع از خود برای اصلاح طلبان باقی نگذاشته و اندک صداهای منتقد وی در جمع اصلاح طلبان هم از اتاق های دربسته خارج نمی شود.

پنجم- حسن روحانی علاقه ای به سرنوشت سیدمحمدخاتمی یا محمود احمدی نژاد در پهنه سیاست ایران ندارد. از نظر وی هرکدام از آنها از یک طرف بام افتاده اند. وجه مشترک خاتمی و احمدی نژاد هم تندروی حامیان و افزایش انتظارات آنها و عرصه دادن به این تندروی ها توسط هر دوی آنهاست. روحانی اما می کوشد همچنان در عرصه سیاست ایران موثر باشد و برای موثربودن باید در عرصه بماند و برای ماندن باید در میان جاده حرکت کند نه اینکه به راست و چپ منحرف شود. روحانی البته هرگاه لازم باشد باز هم برای چپ چراغ زده و به راست می پیچد.

ششم- سخنان روحانی در کمپین انتخابات 1396 ولوله بزرگی در جمع حامیان وی در جناح راست ایجاد کرد. اینک اما وی آرام آرام در حال جبران آن سخنان و فضا  دادن به دوستان سابق خود است. اینک در محفل روحانی آرا و عقاید تندروهای اصلاح طلب خریدار چندانی ندارد و مصلحت اندیشی و شاید آنچه روحانی آن را اعتدال می خواند خریدار بیشتری پیدا کرده است.

آخر اینکه: سه سال پایانی دولت حسن روحانی برای وی روزهای آسانی نخواهد بود. این روزها هرچقدر اصلاح طلبان از حسن روحانی ناراحتند، اصولگرایان چراغ سبزهای بیشتری از وی دریافت می کنند. کسی چه می داند. شاید روحانی در سال 1400 و به هنگام ترک پاستور بیشتر رئیس جمهوری اصولگرا باشد تا اصلاح طلب.