پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سیاوش آقاجان- اخیرا کلیپی از صحبتهای هاشمی رفسنجانی با عنوان یک افشاگری بزرگ از پشت پرده برجام منتشر شده است که وی از برنامه غربیها برای رساندن ایران به نقطه نفت در برابر غذا سخن میگوید و این که مقام معظم رهبری هم این را میدانستند و به همین دلیل خودشان زودتر از همه دنبال مذاکره و توافق با آمریکا بوده اند! در صورتی که این اظهارات از چند نظر غیرقابل قبول است که هر چند ایشان امروز فوت کرده اند اما سکوت در برابر تحریف تاریخ که توسط حامیان ایشان با انتشار این کلیپ دنبال میشود جایز به نظر نمیرسد:

1- ژست دلسوزی گرفتن برای کشور در برابر تحریمها از سوی هاشمی فریبکارانه بود چرا که اصلا تشدید تحریمها و جنگ اقتصادی که از اسفند ۱۳۹۰ آثارش در کشور مشاهده شد، در حمایت از فتنه و با درخواست حامیان فتنه و با گرادادن برخی ایادی فتنه انجام شد و تحریمهای سخت نفت و بانک را در برگرفت. مهدی هاشمی در سال ۱۳۸۸ و در مکالمه تلفنی که با نیک آهنگ کوثر انجام میدهد و فایل صوتی آن در فضای مجازی موجود است، اعتراف میکند که طبق تقسیم وظایفی که در خانواده صورت گرفته، برای رایزنی درباره تحریمها به لندن رفته است. پس هاشمی رفسنجانی به عنوان کسی که در فتنه نقش فعال داشت و موجب شد دشمن میز مذاکره را رها کند و به برنامه ریزی و فشار متمرکز شود و اجماعی را برای همراهی سایر کشورها با این برنامه ایجاد کند، خود یکی از ظالمان به منافع مردم و اعتبار انقلاب بود و شاید برای حامیان متعصبش منجی تحریمها تلقی شود ولی برای اهل فن، او خود از عاملان و مسببان تحریمها بود.

2- این یک دروغ بزرگ است که هاشمی میگوید امام خامنه ای خودش به دنبال مذاکره و توافق با آمریکا بود و آن را راه حل کشور میدانست، بلکه ایشان همانطوری که بارها و بارها اعلام کردند، اجرای اقتصاد مقاومتی را تنها نسخه مقابله با تحریمها میدانستند و اگر هم به مذاکره با آمریکا در زمان دولت دهم به صورت خیلی محدود رضایت دادند، آنجا هم به درخواست برخی دولتمردان دولت دهم و با وساطت عمان بود و همان وقت هم امام خامنه ای به این مذاکرات اظهار بدبینی مینمایند و حتی میگویند مذاکرات طولانی نشود و اگر احساس کردید بی فایده است ادامه نیابد که همین طور هم میشود و خیلی زود پایان می یابد و آنجا هم اثبات میشود که بدبینی ایشان به آمریکا حتی با وجود نامه اوباما کاملا صحیح بوده است و همین مسئله در زمان دولت دهم نیز با درخواست مجوز مذاکره مستقیم با آمریکا در زمینه هسته ای از سوی آقای روحانی تکرار میشود و ایشان با ابراز بدبینی به نتیجه مذاکرات، این مجوز را با عنوان نرمش قهرمانانه و با تعیین چارچوبها و خطوط قرمز مذاکرات صادر مینمایند.

3- بدبینی امام خامنه ای به آمریکا و نتیجه مذاکره با آمریکا باعث نشد که ایشان مسیر مذاکرات را با بن بست مواجه سازند بلکه ایشان از مذاکره کنندگان خواستند که مذاکره، توافق و اجرا را براساس بدبینی به طرف مقابل انجام دهند و بر همین اساس دستور دادند که اجرای تعهدات دوطرف به صورت همزمان صورت گیرد و این طور نباشد که ما تعهداتمان را اجرا کنیم و بعد منتظر اجرای تعهدات طرف مقابل بمانیم و یا دستور دادند که از طرف مقابل ضمانتهای لازم و محکم اخذ شود یا خواستند که تا قرارداد مطمئن بازطراحی رآکتور آب سنگین اراک منعقد نشده است اقدام به تخریب قلب این رآکتور ننمایند ولی متأسفانه نه مذاکره کنندگان ما این نکات را در روند مذاکرات و متن برجام رعایت کردند و نه دولت آنها را در شیوه اجرای برجام مد نظر قرار داد و این طور شد که عدم رعایت بدبینی به طرف مقابل باعث شد تا خساراتی بیش از آنچه که با رعایت آن احتیاطات و بدبینی ها ممکن بود به کشور وارد شود، را متحمل شویم.

4- هاشمی تلویحاً اظهار بدبینی امام خامنه ای به مذاکره با آمریکا را غیرصادقانه میخواند! در صورتی که اگر رهبری عزیز مذاکره با آمریکا را مفید میدانستند چرا باید کاری میکردند که در موفقیتهای احتمالی آن نقش اول را نداشته باشند!؟ چرا باید در زمان مجوز دادن برای مذاکره آن را یک درس و تجربه برای ملت ایران بدانند؟! چرا باید حتی در زمانی که همه سرمست توافقات لوزان و وین بودند عتاب کنند که هنوز اتفاقی نیفتاده است؟! چرا حتی در زمان امضای مشروط مجوز اجرای برجام، پیش‌بینی کنند برجام به درس عبرتی ماندگار در تاریخ ایران تبدیل می‌شود؟! و چرا در حالی که دولتمردان مدعی رفع تحریمها بودند این ادعا را انکار نمایند و از عبارت خسارت محض استفاده کنند؟! آری! امام خامنه‌ای در تمام مقاطع مذاکره با آمریکا و اجرای توافق، نسبت به پایبندی آمریکا به تعهداتش بدبین بودند و شاید در زمان حیات هاشمی هنوز حقانیت آن بدبینی اثبات نشده بود اما این مساله امروز هم در ایران و هم در سایر کشورها مسجل شده است.