دولت یازدهم در حالی که حدود 5 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقیمانده است، با معضلی به نام «تناقضات» دست و پنجه نرم می‌کند...

تناقضاتی که اگرچه ستاد اعتدال تلاش دارد تا با ابراز «شرمساری» از لغو قانونی یک سخنرانی و یا گفتن حرف‌های عجیب و غریب درباره برجامش، بیش از این در عمق آنها فرو نرود اما تحلیلگران معتقدند قدرت و قوت دولت رئیس‌جمهور روحانی برای کتمان این واقعیت‌ها زیاد نیست و مردم مدت‌هاست مشغول تماشای حقایقی هستند که دولت تلاش می‌کرد کسی آنها را نبیند...

***

آغاز: رئیس‌جمهور روحانی، روز دوشنبه گذشته در مراسم شکرگزاری برداشت محصول که به مناسبت اعلام خودکفایی در زمینه تولید گندم برگزار شده بود به نکته‌ای اشاره کرد که موجب برانگیخته شدن تأملات فراوانی شد...

*روحانی:اولین جلسات ما با بخش کشاورزی بود/جهانگیری: اولین دستور دولت، تعامل با خارج بود!

او در بخشی از سخنانش با اشاره به اینکه یکی از اهداف اولیه دولت یازدهم حتی قبل از شروع به کار دولت موضوع کشاورزی بود، گفت: در تیرماه 92 اولین جلسات ما با بخش کشاورزی بود که در همان زمان گزارش‌هایی از ذخایر گندم به من می‌رسید.

این در حالی است که «اسحاق جهانگیری» معاون اول دولت یازدهم، 4 ماه قبل طی سخنانی در اجلاس مدیران وزارت آموزش و پرورش گفته بود: «اولین دستور دولت این بود که فضایی آرام، مناسب و تعامل با جهان خارج را برقرار کند!»

در کنار این حرف‌های پینگ پُنگی البته واقعیت‌های فراوانی نیز وجود دارد.

واقعیت‌هایی که سوگمندانه صحبت‌های جهانگیری را بیشتر از سخن رئیس‌جمهور روحانی تأیید و اثبات می‌کند که عزم دولت برای برقراری رابطه با «خدایگان جهان» حکماً اولین و اصلی‌ترین هدف، انگیزه و جلسات دولت را شکل داده است.

*روحانی: مسئولیت مذاکرات با من است/معاون روحانی: برجام خواسته نظام بود

ماجرای تناقضاتی که مردم به وضوح به تماشای آنها نشسته‌اند البته و متأُسفانه فقط منوط به مثال بالا نیست...

دیگر خبری از «مسئولیتش با ماست» نیست! و مردم ایران یکباره در حالی به نظاره معرفی نظام اسلامی و رهبر مظلوم انقلاب بعنوان مسئول برجام نشسته‌اند که اولین و بیشترین و مؤکدترین سخنان و پیش‌بینی‌ها در ابراز بدبینی نسبت به برجام را از ایشان شنیده‌اند.

تلاش ستاد برجام برای «مقصّرتراشی» در بی‌دستاوردی برجام نیز معضلی است که به تازگی نگاه‌های شماتت‌بار بیشتری را معطوف به عملکرد مقامات بلندپایه دولت روحانی کرده است.

فی‌الجمله نه در ایران و نه حتی در خارج از ایران! کسی نیست که نداند اصلی‌ترین هدف و علاقه دولت یازدهم و شخص رئیس‌جمهور روحانی، انعقاد چیزی به نام «برجام» با غرب و کدخدای آنها یعنی آمریکا بوده است.

هدف و علاقه‌ای که البته با نگارش نامه‌های تبریک، ابزار خوشبینی‌های صریح، وعده‌های پر طمطراق، لبخند و مصافحه‌ها و... بصورتی غیر قابل انکار مسئولیت برجام و توافقات را بر دوش رئیس‌جمهور روحانی گذاشت.

و جالب آنکه رئیس‌جمهور هم با عشقی وصف‌ناشدنی این مسئولیت را پذیرفت و حتی به ان اذعان کرد.

چه اینکه هم‌او در سال 93 و در چهارمین نشست خبری خود گفته بود:‌«همه مسئولیت مذاکرات با من است.»

با اینهمه اما این صحبت‌ها گویا برای روزهایی بود که دولت اعتقاد داشت برجامش حاوی دستاورد خواهد بود، منتقدان و دلواپسان حرف ناصحیح می‌زنند و بدبینی به یک توافق جهانی امر بلاوجه است!

اما حالا که 10 ماه از اجرایی شدن برجام هم می‌گذرد و دستاورد «تقریباً هیچ» آن را زن و مرد و پیر و جوان به رأی‌العین لمس می‌کنند، مردم حرف‌هایی دیگر را از سمت ستاد برجام می‌شنوند...

اکنون از سوی دولت عنوان می‌شود که برجام خواسته رهبری نظام بوده و این دستورات ایشان بوده که درباره برجام به انجام رسیده است!

حسن روحانی، در اظهارات خود در مراسم روز دانشجو در همین رابطه گفته بود: «هیچ قدمی در مسأله برجام برنداشتیم مگر آنکه با مقام معظم رهبری مشورت کردیم. نامه‌های مکتوب ایشان خطاب به بنده موجود است و هیچ نامه‌ای نبوده که ایشان به من داده باشند و دستور قاطعی برای اجرای آن صادر نکرده باشم و همواره مبنا دولت بر این بوده که دستورات ایشان کاملاً اجرایی شود»

«محمد شریعتمداری» معاون اجرایی روحانی نیز به تازگی طی اظهاراتی گفته است: انجام توافق هسته‌ای و مذاکرات خواست نظام بود و منطبق با نظر مقام معظم رهبری مبنی بر نرمش قهرمانانه این مذاکرات انجام شد!

او همچنین تصریح می‌کند: انجام توافق هسته‌ای و مذاکرات خواست نظام بود و منطبق با نظر مقام معظم رهبری مبنی بر نرمش قهرمانانه این مذاکرات انجام شد.

فی‌الواقع دیگر خبری از «مسئولیتش با ماست» نیست! و مردم ایران یکباره در حالی به نظاره معرفی نظام اسلامی و رهبر مظلوم انقلاب بعنوان مسئول برجام نشسته‌اند که اولین و بیشترین و مؤکدترین سخنان و پیش‌بینی‌ها در ابراز بدبینی نسبت به برجام را از ایشان شنیده‌اند.

مردم در همان روزهای آغاز به کار دولت از رهبری نظام شنیدند که عده‌ای در این دولت هستند که مانند برخی مقامات دولت قبلی فکر می‌کنند حل مشکلات در گرو رابطه با آمریکاست.

و همین مردم نیز دیدند و شنیدند که رهبری نظام در سخنرانی ابتدای امسال خود تصریح کردند مذاکره‌کنندگان برخی خطوط قرمز نظام را شکسته‌اند.

مذاکره‌کنندگان و مسئولانی که حتی به اذعان «عباس عراقچی» رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام، در مقابل نقض برجام بر اساس برخی شروط 9 گانه رهبر انقلاب نیز سکوت کردند و برجامِ روحانی را به پیش بردند اما امروز که مشخص شده همان برجام خودشان نیز پر از بی‌دستاوردی است، از این می‌گویند که برجام خواسته نظام بوده و بر اساس دستورات رهبری پیش رفته است!

*روحانی:مهمترین دستاورد برجام رفع سایه جنگ بود/وزیر دفاع روحانی: ممکن است در خلیج فارس با آمریکا درگیر شویم...

ماجرای مشهور «سایه جنگ» نیز برگی دیگر از تناقضات بزرگ ستاد اعتدال است که گویا هرچه به ایام انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، مردم به علامات سؤال بیشتری درباره آن پی می‌برند.

رئیس‌جمهور روحانی پیش از این یکی از دستاوردهای برجام را «رفع سایه جنگ» نامیده بود...

او حتی در این رابطه گفته است:‌ «مهم‌ترین دستاورد برجام این است که سایه شوم تهدید از سر ما رفع شد»

آش این ادعا آنقدر شور است که حتی «مجید انصاری» معاون رئیس‌جمهور نیز زمانی گفته بود:‌

«من به اندک کسانی که مخالف اجرای برجام هستند و چشم بر واقعیت بسته‌اند و بدیهیات را منکر می‌شوند، عرض می‌کنم شما که می‌گویید برجام چه نتیجه‌ای داشته است، من به شما عرض می‌کنم اگر برجام نبود وضعیت امروز ایران چگونه می‌شد. رئیس‌جمهور فرانسه در دیداری که با آقای روحانی داشته است، رسماً گفته قرار بود به ایران حمله نظامی انجام شود و این حمله قطعی شده بود و تنها در زمان اجرای آن اختلاف نظر وجود داشت که انتخابات سال 92 در ایران و مذاکرات هسته‌ای، سایه جنگ را از سر ایران برداشت».

دولت اعتدال حتی درباره این دستاورد غیر قابل اندازه‌گیری و ناملموس هم سخن منتقدان را قبول نداشت که یکصدا می‌گفتند و اثبات می‌کردند که اگر هم پای جنگی در کار بوده، علت رفع آن نه مذاکره و توافق که «قدرت نظامی و دفاعی بازدارنده» ایران اسلامی بوده است.

و کار تا جایی پیش رفت که مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران با اشاره به همین معنی فرمودند:‌

«در طول سال‌های گذشته گاهی اوقات سخنانی از جانب برخی مسئولان مطرح شده مبنی بر اینکه رفع تهدید نظامی و جنگ به دلیل فلان اقدام بوده است، در حالی که این سخنان صحیح نیست، زیرا تنها عامل رفع تهدید نظامی، "اقتدار دفاعی و نظامی" و "ایجاد ترس و رعب در دشمن" بوده و خواهد بود.»

با اینحال اما گویا قرار بود ماجرا در ذهن افکار عمومی آشکار و شفاف‌تر هم بیان شود.

سردار حسین دهقان، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، چند روز قبل در کنفرانس امنیتی تهران، طی سخنانی گفت: «احتمال رویارویی و درگیری مستقیم جمهوری اسلامی ایران با آمریکا در خلیج‌فارس و دریای عمان وجود دارد.»

او همچنین در همین راستا تأکید کرد:‌ ممکن است دشمنان با برآورد غلط و تکیه‌بر امکانات مادی بخواهند جنگی را بر ما تحمیل کنند که البته پیش‌بینی پیامدهای این جنگ سخت خواهد بود و اینکه آغازگر جنگ پایان‌دهنده آن نخواهد بود...

این صحبت‌ها نیز نشان داد و اثبات کرد که برجام روحانی حتی در عرصه دستاوردهای غیر ملموس و ادعایی نیز چیزی در چنته نداشته و در واقع در عرصه «هیچ» هم به «تقریباً هیچ»! معروف رسیده است.

*حرف آخر...

این مسئله واضح است که انتظار بی‌تفاوتی مردم، منتقدان، رسانه‌ها و مسئولان ارشد نظام نسبت به این تناقض‌گویی‌ها، انتظاری بیهوده و عبث است.

فی‌الواقع اینکه مملکت‌داری یک شوخی و یا یک امتحان نیست که کسانی اراده کنند با ادبیات و مفاهیم دلخواه به طرح مقولات مختلف درست و نادرست بپردازند و بعد هم که حقیقت آشکار می‌شود، با فرمول «شتر، دیدی ندیدی» رفتار کنند.

از سوی دیگر در مقطع کنونی، بازار این حرف‌های پارادوکسیکال آنقدر گرم شده است که گویی کسی در دولت یازدهم اساساً تدبیری برای آنچه گفته می‌شود، ندارد و فی‌الواقع هر دم باید شاهد باشیم که از این باغ بری برسد و چند روز بعد هم خبری متناقض با آن شنیده شود.

باید منتظر ماند و دید که آیا مردم در منصه انتخابات اردیبهشت آینده، همچنان اجازه می‌دهند که این مسیر تناقض‌گویی، سخنان خلق‌الساعه و عدم عذرخواهی بابت بی‌دستاوردی‌ها ادامه پیدا کند یا خیر؟

این سؤالیست که برای پاسخ به آن باید 5 ماه دیگر صبر کرد...