بیژن مقدم نوشت: آقای روحانی رییس جمهور در افتتاح نمایشگاه مطبوعات بر آزادی رسانه‌ها تأکید و از اهانت کنندگان در رسانه‌ها به شدت انتقاد کرد.  بدیهی است کلیات سخنان ایشان قابل دفاع باشد و هر صاحب قلم و رسانه‌ای از حمایت ایشان احساس دلگرمی کند؛ اما چرا این احساس فراگیر نیست؟ رییس جمهور بارها، از جمله در سخنان دیروز از رسانه‌ها به دلیل عدم توجه به دستاوردهای دولت به‌ویژه آنچه «پسابرجامی» خوانده می‌شود انتقاد کردند که چرا این دستاوردها دیده نمی‌شود.

نکته مهم اینجاست که رسانه‌ها آینه‌ای برای انعکاس دستاوردهای دولت‌ها هستند. اگر دولتی در انتقال و اطلاع رسانی دستاوردهایش توانمند نباشد از رسانه‌ها چه انتظاری می‌توان داشت؟ بدتر آنکه اگر دولتی دستاوردهای قابل اتکاء در حوزه‌های مورد انتظار مردم نداشته باشد از رسانه‌ها چه توقعی می‌رود؟

رییس جمهور راه علاج مشکلات رسانه‌ها از جمله احساس ناامنی، تعطیلی زودرس و «جوانمرگی رسانه»را واگذاری رسانه را به اهل رسانه دانسته و اعلام کرده‌اند دولت به دنبال تدوین نظام جامع رسانه‌ای است تا تخلفات حرفه‌ای در این بخش و در همین نظام رسیدگی شود.  سؤال این است که بابت تعلل و کوتاهی در تهیه و تقدیم این لایحه چه کسی مقصر است. آیا جز دولت که در اولین وعده‌هایش از کاهش تصدی‌گری دولت و حمایت از فرآیندهای «خودتنظیمی» در نظام‌های فرهنگی، هنری و رسانه‌ای سخن گفته بود ( مراجعه شود به متن کامل خط مشی اصول کل برنامه دولت ۱۵/۵/۹۲)  نظام جامع رسانه‌ای از دولت نهم و دهم مطرح بوده اما آنان نیز نتوانستند با بهره گیری از خرد جمعی اهل رسانه این لایحه را به مجلس بفرستند و امروز با گذشت بیش از ۳ سال از عمر دولت یازدهم در همان نقطه قبل قرار داریم. درباره افشای مفاسد اقتصادی اداری و سیستمی نیز معیارهای دوگانه‌ای در سخنان چند ماه گذشته رییس جمهور یافت می‌شود که نه تنها راهگشا نیست بلکه بر بلا تکلیفی در حوزه رسانه‌ای می‌افزاید. سؤال اساسی این است آیا در جایی که سازو کارهای نظارتی از کار آمدی لازم برخوردار نیست آیا افشای مفاسد توسط رسانه‌ها به اصلاح فرایندی نظام می‌انجامد؟

آیا حضور فعال رسانه‌ها در این صحنه به افزایش امید در مردم مبنی بر وجود آزادی و فعالیت مؤثر «رکن چهارم دموکراسی» منجر می‌شود یا به نا امیدی‌ها دامن می زند؟

آیا آزادی رسانه را فقط برای رسانه‌ها همسوی دولت و خود می‌خواهیم؟ یا سایه‌ای از این چتر بر سر منتقدان نیز خواهد بود؟ آیا از تعطیلی هر رسانه‌ای با هر گرایشی (چه موافق و چه منتقد) ناخشنود می‌شویم و یا رفتارهایی دو گانه( بسته به گرایش و نهاد تصمیم گیر) از خود بروز می‌دهیم. و سؤال پایانی اینکه آیا ریشه واقعی اعتیاد جوانان رسانه‌هایی هستند که به تعبیر رییس جمهور « پمپاژ ناامیدی» می‌کنند و یا باید ریشه بیکاری را در بی‌برنامگی دولت در بخش اقتصادی، ناهماهنگی وزرای اقتصادی و چشم داشتن و دل خوش کردن به دلارهای آمریکایی پسابرجامی و بی‌توجهی به حمایت از تولید داخل جستجو کرد.

انتظار مردم از رییس جمهورشان این است که هم انقلابی باشد، هم مذاکره کند، هم پاسخی شایسته به تهدیدات خارجی را بدهد، هم چرخ‌های صنعت را بچرخاند و شغل ایجاد کند. رسانه‌ها بارها بلندگوی انتقال انتظارات مردم بوده‌اند اما گاه و بی‌گاه نواخته شده‌اند. آنگاه که از دولت خواسته‌اند تا دست تولیدکنندگان خرد و کلان کشور را بگیرد و در واگذاری قرارداهای« چرب و شیرین» بیگانگان و تحریم کنندگان سال‌های سخت را در انتهای صف قرار دهد و صنعت گران و محققان و نیروهای داخل را بر صدر بنشاند به عنوان مخالفت با سرمایه‌گذاری خارجی و توسعه کشور مورد عتاب قرار گرفته‌اند.  انتظار مردم و رسانه‌ها از رییس‌جمهور انقلابی آن است که تحقق وعده‌ها، گشایش‌های اقتصادی، رفع بیکاری و... را به دور دوم و اما و اگرها احاله ندهد.