به گزارش پارس به نقل از روزنامه جوان، امروز دوشنبه ۲/۲/۹۲ نوشت: سال ها پیش زمانی که حضرت امام خمینی (ره) در دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۸ فرمان تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را صادر کردند و پس از آن در روند بالندگی سپاه در کوتاه ترین جمله ممکن آنگاه که فرمودند « اگر سپاه نبود، کشور هم نبود» اهمیت و نقش این نهاد انقلابی را یادآور شدند، کمتر کسی به ابعاد اندیشه و تصمیم این رهبر الهی در تأسیس و تقویت این نهاد انقلابی وقوف داشت، اما اکنون که سال ها از آن زمان می گذرد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانسته است ظرفیت های مختلف و متنوع خود را در مقابله با تهدیدات گوناگون دشمن در عرصه های مختلف نظامی، امنیتی، اقتصادی و… نشان دهد، اهمیت آن بیش از پیش آشکار می شود.

در سال های آغازین زمانی که سپاه تشکیل شد، در کنار دیگر نهاد های انقلابی بستری شد برای پیوستن نیروهای انقلاب و به ویژه جوانان به گونه ای که خیل عظیمی از زبدگان نیروهای انقلاب در شرایطی که ممکن بود در عرصه های مختلف اداری و صنعتی کشور از مشاغل و موقعیت های بالایی به دلیل نیاز های انقلاب برخوردار می شدند، به دلیل تهدیدات متنوع امنیتی و نظامی دشمنان حضور در این نهاد انقلابی را بر دیگر عرصه ها ترجیح داد ند و مبتنی بر روحیات انقلابی و ایمانی خود و به رغم آموزش های محدود و اندک نظامی و امنیتی، توانستند در سال های اولیه انقلاب با پیچیده ترین گروه های تروریستی مقابل کرده و پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز با هدایت یگان های ده ها هزار نفری از نیروهای مردمی در یکی از سخت ترین جنگ های تاریخ معاصر، در کنار برادران ارتشی خود با عنایت الهی، حماسه های تاریخی بیافرینند که فتح المبین و بیت المقدس مصداق بارز آن بود.

در سال های پس از جنگ و تغییر رویکرد دشمن در مقابله با نظام اسلامی و البته نیاز های کشور در عرصه سازندگی سبب شد که سپاه بتواند در عرصه سازندگی جلوه های دیگری از قابلیت های خود را به اثبات برساند، به گونه ای که دولتمردان پس از جنگ بارها با اتکا به ظرفیت های مهندسی سپاه توانستند ضمن ارائه کارنامه قابل قبولی برای خود در این عرصه از محدودیت های ایجاد شده توسط دشمنان در عرصه تحریم های فلج کننده اقتصادی عبور کنند که مصداق بارز آن نقش قرارگاه سازندگی در فعال سازی فاز های متعدد پارس جنوبی یا احداث خط لوله صلح در شرایط کنونی است.

عرصه مقابله با جنگ نرم و تهاجم فرهنگی دشمن عرصه دیگری بود که سپاه توانست مبتنی بر رسالت قانونی خود در اصل یکصد و پنجاهم قانون اساسی و اساسنامه سپاه در کنار نهاد های مسئول دیگر، سناریوهای طراحی شده مراکز نظریه پردازی و سیاستگذاری نظام سلطه را به هم بریزد و قدرت باز پیرایی انقلاب اسلامی در مواجهه با چالش ها و تنش های داخلی را که عمدتاً با مدیریت بیگانگان و « عملگی» فریب خوردگان داخلی بر نظام اسلامی تحمیل شده بود، اثبات کند.

اگر چه در زمینه ظرفیت ها و قابلیت های سپاه در نیروی قدس برای مدیریت تحولات منطقه ای و همچنین جنگ های سایبری، ناگفتنی های بسیاری است، اما نکته مهم این است که سپاه در عین ارائه قابلیت های خود در این عرصه ها، توانسته است روحیات انقلابی و اسلامی و آمادگی نظامی خود را همچون سال های آغازین حفظ کرده و به قدرت بازدارنده ای در مواجهه با تهدیدات نظامی جدید دشمن تبدیل شود، به گونه ای که کمترین دورانی از تاریخ انقلاب اسلامی را می توان تصور کرد که اینگونه دشمنان از قدرت بازدارندگی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نگران باشند.

در کنار این ظرفیت ها و قابلیت ها، اشاره به دو نکته که معمولاً محور القائات و شبهات دشمنان واقع شده، ضروری است. نکته اول دعوت از نیروهای قدیمی و با سابقه سپاه برای همکاری در دولت های گذشته و حال است که مبتنی بر آن سپاه به انحصارگری متهم می شود که در این زمینه قابل ذکر است که این امر به رغم اینکه به درخواست دولت ها صورت می گیرد، اما در عین حال این خود جلوه ای از مساعدت این نهاد انقلابی برای کمک به دولت هاست که نیروهای توانمند خود را در اختیار می گذارد و نکته دیگر به درآمد اقتصادی پروژه های سازندگی باز می گردد که این امر هم مبتنی بر تدبیر فرماندهی معظم کل قوا صرف امور عمرانی نقاط محروم می شود که این نیز جلوه ای از روحیات انقلابی این نهاد است.