روزنامه «جوان» در یادداشتی از «محمد اسماعیلی» نوشت:

بسیاری از شخصیت‌های جناح‌های مختلف سیاسی برخلاف محمدجواد ظریف- که همچنان به برجام نمره 20 می‌دهد- معتقدند برجام «تقریباً هیچ» را برای جمهوری اسلامی به همراه داشته است و به‌واسطه نقض آن توسط طرف ایالات متحده امریکا باید روند اجرایش متوقف شده تا هزینه‌های بیشتری را به کشور وارد نکند.

 

 به عنوان نمونه علی لاریجانی حامی دیروز توافق هسته‌ای اخیراً با تأکید بر اینکه سازمان انرژی اتمی باید طرح راه‌اندازی کارخانه هسته‌ای را تهیه کند و به مجلس گزارش کار دهد، بیان می‌کند: «اقدامات ایذایی در مقابله با توافق هسته‌ای به نقطه‌ای رسیده که راهی جز مقابله برای ایران باقی نمانده است»، یا علاء‌الدین بروجردی، یکی دیگر از موافقان تصویب برجام در مجلس در دیدار با نماینده پارلمان اروپا بیان می‌کند: «مجلس شورای اسلامی با دقت اقدامات کنگره امریکا در قبال توافق برجام را رصد می‌کند و در زمان مقتضی پاسخ لازم را به این اقدامات ناقض توافق خواهد داد.»

صف منتقدان امروز برجام که دیروز حامی برجام بوده و امروز خواهان اقدام متقابل جمهوری اسلامی ایران هستند بسیار بیشتر از دکتر لاریجانی یا بروجردی است که نشان می‌دهد نگرانی‌های برجامی جامعه به منتخبان ملت نیز سرایت کرده و در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران امتیازات قابل توجهی به غرب داده و بسیاری از تعهدات ویژه خود را انجام داده، اکنون با اندکی تأخیر باید به فکر جبران هزینه‌های ناشی از برجام یا حداقل توقف هزینه‌های آن باشیم.

«لزوم ورود هیئت نظارت بر برجام» به روند اجرای برجام نقطه مشترک خواسته بسیاری از منتخبان امروز مجلس است، خواسته‌ای که با سکوت این هیئت روبه‌رو شده است. در هنگامه‌ای که کنگره امریکا همگام با دولت این کشور قوانین جدید تحریمی را علیه ایران وضع کرد، روندی که پرسشی مبنی بر اینکه چرا منتخبان خانه ملت خود دست به اقدام متقابل نزده و نقش فعال‌تری را در این مقطع حساس نمی‌پذیرند را مطرح می‌کند.

به عبارت دیگر انفعال هیئت نظارت بر برجام مجوزی برای سکوت مجلس شورای اسلامی در باب برجام می‌شود و در شرایطی که برخی از منافع ملی به واسطه نقض برجام در خطر است آیا انتظار آن نیست که این نهاد «قانونگذار نظارتی» با نظارت دقیق‌تر و فراگیر‌تر و همچنین با وضع قوانین جدید، هیئت نظارت بر برجام و دولت یازدهم را وادار به اقدامات مناسب و متقابل در مواجهه با ایالات متحده امریکا نماید؟

آیا بهتر نیست در شرایطی که مجلس اخیرا گزارش سه‌ماهه دوم اجرای برجام را از وزارت امور خارجه دریافت کرده است با تهیه گزارش شش ماهه اجرای برجام از موضع صریح مجلس شورای اسلامی در باب اجرای برجام به افکار عمومی گزارش مبسوط و مستندی را ارائه دهد؟

چگونه می‌توان به صرف گزارش‌دهی هر سه ماه یک بار دستگاه سیاست خارجی به مجلس بسنده کرد و انتظار داشت که منافع نظام و جامعه با چنین روندی حفظ شده و امریکایی‌ها رو به اجرای تعهدات بیاورند؟

ضرورت نقش‌آفرینی فعال‌تر مجلس در این مسیر را می‌توان در یکی از سخنرانی‌های مقام معظم رهبری در حین انجام مذاکرات هسته‌ای به وضوح مشاهده کرد: «درخصوص ابعاد حقوقی و قانونی این موضوع و اقتضائات آن، باید صاحب‌نظران و کارشناسان حقوقی نظر دهند، اما از نگاه کلی من معتقدم و به آقای رئیس‌جمهور هم گفته‌ام که مصلحت نیست، مجلس شورای اسلامی از موضوع بررسی برجام کنار گذاشته شود.»

در شرایطی رویکرد مجلس شباهت بسیاری به رفتارهیئت نظارت بر برجام دارد که این نهاد به عنوان نهادی که نماد مردم‌سالاری است و نظرات آن از پشتوانه ملی برخوردار است می‌تواند با جبران تصویب 20 دقیقه‌ای برجام، هیئت نظارت بر برجام و دولت را وادار به اقداماتی مانند «بازگشت‌پذیری در صنعت هسته‌ای» نماید.

مجلس شورای اسلامی با استناد به برخی از مفاد قانون 9 ماده‌ای معروف به «اقدام متناسب دولت در اجرای برجام» می‌تواند توقف ادامه اجرای تعهدات طرف ایرانی را از دولت یازدهم و دستگاه سیاست خارجی خواستار شود و هیئت نظارت بر برجام را وادار به گزارش‌دهی عمومی و تصمیم قاطع نماید، قانونی که در بند 3 آن آمده است: «دولت موظف است هرگونه عدم ‌پایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریم‌ها یا بازگرداندن تحریم‌های لغو شده یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را به ‌دقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف نماید و توسعه سریع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد...»

به استناد همین بند از قانون «اقدام متناسب دولت در اجرای برجام»، مجلس باید از ادامه اجرای تعهدات توسط جمهوری اسلامی ایران جلوگیری نماید.

مگر نه این است که مقام معظم رهبری در نامه 9 ماده‌ای خود به صراحت تأکید نمودند که دولت و وزارت امور خارجه باید به قانون «اقدام متناسب دولت در اجرای برجام» مجلس شورای اسلامی عمل نمایند: «بندهای نه‌گانه‌ قانون اخیر مجلس و ملاحظات دهگانه‌ ذیل مصوبه‌ شورای عالی امنیت ملی، حاوی نکات مفید و مؤثر است که باید رعایت شود»، پس چرا کم‌توجهی دستگاه سیاست خارجه به قانون 9 ماده‌ای فوق‌الذکر واکنش مجلس شورای اسلامی و ریاست آن را به‌دنبال ندارد و وکلای این مجلس اقدام مؤثری- غیر از موضع‌گیری- صورت نمی‌دهند که به وسیله آن منافع کشور فراتر از این در معرض تهدید قرار نگیرد؟

به هر حال انتظار است مجلس شورای اسلامی که در روند «تنظیم» و «نگارش» و پس از آن «تصویب» برجام نقش ثابت و فعالی را ایفا نکرده و با سدی به نام دولت– به بهانه اینکه صلاح نیست مجلس در این روند دخالت کند- مواجه شد امروز جبران مافات کند؛ در حالی که ورود این نهاد نه تنها تضییق و محدودیت اختیارات دولت یازدهم نیست بلکه امکان چانه‌زنی به این دولت و دولت‌های آینده خواهد داد تا چنانچه طرف مقابل از تعهدات خود شانه خالی کند دولت وقت با اتکا به اختیارات مجلس بتواند اقدام متناسب اتخاذ کند؛ هدفی که رنگ تحقق به خود نگرفت، چراکه مجلس در متن برجام دخل و تصرفی صورت نداد و تنها به تأیید کلی آن بسنده کرد؛ اقدامی که با انتقادات فراوانی هم روبه‌رو شد و نتوانست توقعات جامعه را برآورده کند.