پیروزی نزدیک است ألیس الصبح بقریب
هدف جنگ احزاب، نابودی پیامبر اکرم(ص) و همراهان او بود. امام علی(ع) می‌فرمایند: قریش و یهودیان عرب گردهم آمدند و با هم عهد و میثاق بستند که از این راه بازنگردند تا رسول خدا(ص) و ما فرزندان عبدالمطلب را که همراه او بودیم، بکشند.
متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده با عنوان «پیروزی نزدیک است ألیس الصبح بقریب»به شرح ذیل است:
غزوه خندق یا همان جنگ احزاب در شوال سال پنجم هجرت در اطراف مدینه اتفاق افتاد، در این غزوه مشرکان قریش و بعضی قبایل دیگر عرب به تحریک یهودیان عهدشکن تصمیم به نابودی کامل اسلام گرفتند و با بسیج بیش از ده هزار نفر برای این منظور شوم راهی مدینه شدند اما مسلمانان با کندن خندق و دفاع جانانه، مانع رسیدن احزاب به اهداف خود گردیدند. هدف احزاب، نابودی پیامبر اکرم(ص) و همراهان او بود. امام علی(ع) در این خصوص می‌فرمایند: «قریش و یهودیان عرب گردهم آمدند و با هم عهد و میثاق بستند که از این راه بازنگردند تا رسول خدا(ص) و ما فرزندان عبدالمطلب را که همراه او بودیم، بکشند.» (خصال، ج 2، ص 368)
یهودیان به‌دلیل رخدادهای مربوط به بنی‌قینقاع و بنی‌النضیر و هم به‌خاطر کشته شدن برخی از سرانشان همچون کعب‌بن اشرف کینه شدیدی از اسلام به دل گرفته بودند. بنابراین همگی احزاب و سران مشرک قریش یکپارچه مصمم شدند تا طی یک بسیج عمومی به مدینه (مرکز اقتدار مسلمانان) حمله ببرند.
اهداف مشخص یهودیان برای راه‌اندازی جنگ احزاب:
1. نابودی کامل اسلام و مسلمانان
2. شکستن عهد و میثاق و در نهایت خیانت به پیامبر اسلام(ص) و متحد شدن با مشرکان قریش
3. جلوگیری از بسط و گسترش اسلام و قدرت توحیدی پیامبر اسلام(ص)
4. کینه‌ورزی و ابراز حقد و کینه‌های درونی و تسویه‌حساب با مسلمانان.
در همین جنگ بود که وقتی امام علی(ع) در برابر چهره نام‌آشنای مشرکان یعنی (عمروبن عبدود) قرار گرفت، پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اکنون تمام اسلام در برابر تمام کفر قرار گرفته است؛ و وقتی با شجاعت وصف‌ناشدنی، عبدود را به خاک مذلت کشاند، با بیان «ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین»، مدال افتخاری به وی دادند.
و اما غرض از یادآوری این قطعه عبرت‌آموز تاریخ:
امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) در سخنان اخیرشان تصریح فرمودند که شرایط امروز ما شبیه شرایط جنگ احزاب است. چه آن‌که سران کفر به‌ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی با کینه کهنه‌ای که از ملت شریف ایران و جبهه عدالتخواه و آزادیخواه امت اسلام به دل گرفته‌اند، با میدان‌داری رژیم‌های وابسته و عوامل منطقه‌ای که همراه سیاستهای مرموز خویش ساخته‌اند، چه در حوزه منطقه و جهان اسلام و چه با نگاه به داخل، تمامی ظرفیتهای مخالف و معاند جبهه مقاومت و بیداری اسلامی و انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را علیه ملت بزرگ ایران بسیج نموده‌اند. از طرفی دامن زدن به سیاستهای شوم اسلام‌هراسی و شیعه‌هراسی و ایران‌هراسی در محیط بین‌الملل و از طرفی با پشتوانه درهم و دینار و دلارهای نفتی عربستان سعودی در بسیج ظرفیتهای کشورهای به‌اصطلاح اسلامی علیه انقلاب و نظام اسلامی و از سویی همراه‌سازی عوامل منفعل و مرتجع و بلکه مخالف نظام اسلامی در داخل کشور و بهره‌گیری از عناصر نفوذی در بخشهای مختلف مدیریتی، سیاسی، احزاب و رسانه‌ها و حتی گلوگاه‌های تصمیم‌ساز اقتصادی و فرهنگی و... برای هر انسان بصیر و آگاهی، سیاستهای شوم استکباری مخفی نمی‌باشد. تنها کافی است به فرایند شکل‌گیری جنبش به‌اصطلاح رنگین (سبز) در مقطع فتنه آمریکایی 88 نظری افکنده شود تا به‌نحوی رمز حساسیت رهبری فرزانه انقلاب نسبت به موضوع فتنه 88 (عاملان و معینان و راضیان و حتی ساکتین فتنه) به‌روشنی آشکار گردد. تنها هنر سران فتنه در آن مقطع این بود که انواع و اقسام جریانها، عناصر و عوامل ضدانقلاب و معاند با نظام اسلامی را به صورتی سازمان‌یافته و با حمایت‌های مرموز با پوشش‌های دروغین دینی و انقلابی و خط‌امامی به کف خیابانهای تهران و برخی کلان‌شهرهای ایران کشانده و در آتش‌بازی خطرناکی وارد نمایند.
عناصری که در سالهای قبل از آن جرأت و جسارت عرض اندام علیه نظام و انقلاب اسلامی را نداشتند و البته با روی کار آمدن دولت یازدهم نیز فرصت را مغتنم شمرده و متأسفانه برخی از این عناصر و چهره‌ها با نفوذ در مراکز حساس و مسئولیتهای تصمیم‌ساز، جان دوباره‌ای پیدا کرده‌اند.
حساسیت رهبری حکیم انقلاب قطعاً حساب‌شده و به تناسب رصدی است که از رد پای دشمنان انقلاب اسلامی در داخل و در منطقه و جهان اسلام داشته و دارند. حوادث دلخراش و غیربشری که این‌روزها در برخی کشورهای اسلامی به‌ویژه عراق، بحرین، یمن، سوریه، نیجریه، پاکستان و... شاهد آن هستیم، گویای سیاستهای شیطانی سران جبهه استکبار می‌باشد.
حادثه تروریستی در بغداد و کشتن بیش از 200 انسان مسلمان و مظلوم که تنها در جریان یک اقدام تروریستی و در مقابل دیدگان مدعیان حقوق بشری و با سکوت مرموز و ناباورانه رسانه‌ها و شخصیتهای غربی و اروپایی اتفاق افتاد، یکی از ارمغانهای شوم حامیان تروریسم و تولیدکنندگان و پرورش‌دهندگان تکفیر و داعش در منطقه می‌باشد.
این در حالی است که در جریان فتنه 88 تنها به خاطر چند شایعه و یا قتل ساختگی با تمام ظرفیت رسانه‌ای و با حربه حقوق بشر، علیه جمهوری اسلامی با تمام قدرت در بوقهای رسانه‌ای خویش دمیدند و نیز اگر خونی از دماغ یک عنصر غربی در نقطه‌ای از دنیا بیاید، فریادشان گوش فلک را کر می‌نماید ولی در مواجهه با کشتار بی‌رحمانه مردم مظلوم عراق در جریان عملیات تروریستی کم‌نظیر که به‌لحاظ حجم خباثت و جنایت، بزرگ‌ترین بمب‌گذاری تاکنون می‌باشد، سکوت مرگباری اختیار نموده‌اند. قابل توجه وجدانهای بیدار در دنیا این‌که تنها در 6 ماهه اخیر بیش از 7000 انسان بی‌پناه و مردم کوچه و خیابان در عملیات‌های تروریستی عناصر تحت‌الحمایه استکبار در عراق کشته گردیده‌اند. سازمانهای حقوق بشری با سکوتشان مقصران اصلی این فجایع محسوب می‌گردند.
حملات بی‌رحمانه نظامیان سعودی علیه ملت مظلوم یمن که پس از ماه‌ها سکوت جوامع بین‌المللی و بلکه با حمایت و تشویق برخی سران استکبار کار را به‌جای رسانده است که اکنون فاجعه‌ای انسانی در حال رخ دادن است، زیرا نه تنها زیرساختهای کشور یمن که مدارس و بیمارستانها و مراکز رفاهی و تجاری و اماکن مسکونی مردم بارها و بارها مورد بمب‌باران و تهاجم ددمنشانه نظامیان سعودی قرار گرفته است.
عجیب‌تر از همه، اتفاقات غیرانسانی و ناجوانمردانه‌ای است که در کشور بحرین این‌روزها در حال وقوع است و حال سؤال این است که مدعیان دمکراسی و حقوق بشر نسبت به ظلم فاحش آل خلیفه، حمایتها و دخالتهای رژیم آل سعود نسبت به یک ملت منسجم که مطالبات خود را تاکنون به‌صورتی مسالمت‌آمیز و با محرویت علماء مبارز خود داشته است، چه اقدام مناسب و بازدارنده‌ای را انجام داده‌اند؟
حال از رهگذر این حوادث شوم که ارمغان سیاستهای شیطانی سران استکبار به‌ویژه آمریکا در منطقه است، متأسفانه شاهد خیانت آشکار سران ترکیه به امت اسلام و قدس شریف هستیم که البته روی جنایتکارانی همچون حسنی مبارک مصری را سفید نمودند. ترکیه‌ای که به‌خاطر نوع تحقیر مسؤولان اسرائیلی، عزتی در نزد افکار عمومی جهان اسلام پیدا کرده بود، اکنون شاهد آن هستیم که ذلیلانه در مقام سازش با رژیم خون‌آشام صهیونیستی در صدد ایجاد ارتباط گسترده با این رژیم غاصب و جعلی می‌باشد.
اکنون افکار عمومی جهان اسلام به‌ویژه مردم ترکیه از دولتمردان این کشور این سؤال اساسی را دارند که کنار آمدن با رژیم غاصب صهیونیستی چه سود و منفعتی را برای منطقه و جهان اسلام به‌دنبال خواهد داشت؟! و آیا سابقه ارتباط و سازش برخی کشورهای اسلامی با این رژیم جنایتکار و خون‌آشام را فراموش کرده‌اند و آیا کشورهایی همچون مصر از رهگذر سازش با رژیم اسرائیل چیزی جز تحقیر و شکست، عایدشان گردیده است که اکنون ترکیه برای این اقدام خطرناک و خائنانه خیز برداشته است؟!
البته امت اسلام به‌ویژه مردم دلیر و غیور ایران اسلامی در جمعه روز قدس در جریان راهپیمایی گسترده و میلیونی خود ضمن اعلام انزجار از رژیم اشغالگر قدس نسبت به توطئه‌ها و فتنه‌های شوم جبهه استکبار هشدار لازم را دادند و هم‌چنان بر فرمایش نویدبخش امام خامنه‌ای(مدظله) مبنی بر این‌که پیروزی نزدیک است، بر ادامه مقاومت و ایستادگی فراگیر تأکید و اصرار ورزیدند که البته این سنت و اراده لایتغیر الهی است که فرمود: «و لن‌یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» و «ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»
ارسال نظر