هنوز همین دو سال قبل بود که هاشمی طی گفتگوی مشترکی با خبرگزاری مهر و روزنامه تهران تایمز، به معرفی خانواده انقلابی خود پرداخته است.  

بنا بر این گزارش خانواده هاشمی آنقدر انقلابی هست که وی پاسخ به این سوال که «اگر آقای هاشمی بخواهد بین انقلاب و خانواده انتخاب کند، چه تصمیمی خواهد گرفت. دیدگاهتان در این باره چیست؟» خبرنگار را مغرض یا جاهل خوانده! می گوید: «کسانی این مسایل و این حرف را مطرح می‌کنند یا مغرض و یا نسبت به سابقه خانواده ما جاهل هستند. نمی‌گویم اصیل‌ترین خانواده‌ای که به این انقلاب پایبند باشد، خانواده‌ ماست، ولی بچه‌های من از روزی که چشمشان را باز کردند، پدر خانواده را در مبارزه و زندان و مادرشان را در تلاش برای آزادی پدر دیده‌اند.» 

هاشمی ادامه می دهد: «در جنگ، مهدی و یاسر هر دو مجروح شدند. یکی شیمیایی شد و دیگری مجروح. خوشبختانه از لحاظ زندگی هم احتیاجی نداشتند و ندارند که دنبال کارهای مادی بروند. همه‌ انقلابی و در عین حال نسبت به بعضی از کارهایی که می‌بینند، منتقد هستند و همان انتقاداتشان باعث می‌شود که بعضی‌ها این حرف‌ها را بزنند. من فکر می‌کنم خانواده ما در انقلاب بزرگ شده و در انقلاب می‌ماند و با انقلاب می‌میرد.» 

بررسی تمامی ابعاد پرونده انقلابی گری خانواده هاشمی البته در این گزارش کوتاه نخواهد گنجید. این مسئله چندان هم عجیب نیست. حالا 37 سال از انقلاب گذشته و خانواده جناب هاشمی هم خانواده کم جمعیتی نیست!

ورای اقدامات انقلابی اخیر فائزه و دیگر اعضا، باید برای بررسی ابعاد مختلف انقلابی گری خانواده هاشمی در فتنه 88 یک پرونده ویژه باز نمود. در این فقره، به علت فعال تر بودن شخص حاج آقا و مهدی، نمی توان سخن خاصی از دیگر اعضای این خانواده انقلابی گفت.  

لذا لازم است همین ابتدای این گزارش، مراتب عذرخواهی شدید خود از دیگر انقلابیون این خانواده را ابراز کنیم. مسئله اول در زمینه بررسی نقش هاشمی و مهدی در فتنه 88، بدون شک این خواهد بود که نه کیهان و نه بی بی سی، در فعال بودن آنان در فتنه 88 شکی نداشته اند.

به عنوان مثال، محسن مخملباف، از همپالگی های قدیمی بی بی سی، 27 تیر 88  در مصاحبه با رادیو فردا با اشره به خطبه های نمازجمعه هاشمی رفسنجانی می گوید: «‏من اطلاع دقیق دارم که خاندان آقای هاشمی در یک ماه اخیر بسیار مؤثر بوده و هر وقت آقای هاشمی خواسته کمی متمایل به راست شود، با خشم فرزندان خود روبرو شده است و آن‌ها توانسته‌اند مواضع متعادل‌تری را به او تحمیل کنند‏. نباید نقش خاندان آقای هاشمی را در این میان نادیده گرفت‏.» اشاره مخملباف به آخرین نماز جمعه اقامه شده توسط پدر این خانواده انقلابی است.

همان که وی در متن آن، در میان شعارهای «سکوت کنی خائنی» از آزادی زندانیان فتنه، تردید در صحت انتخابات، حکمیت و دلجویی از خودش و دیگر آسیب‌دیدگان فتنه گفت.

وی در فرازهایی از خطبه خود اظهار داشت: «ما انتخابات را بسیار خوب آغاز کردیم، اما متأسفانه، در روزهای پایانی تردیدهای ناراحت کننده در میان مردم بوجود آمد که ضربات سنگینی بر انقلاب و نظام وارد کرد.»

وی در سراسرخطبه دوم حرفهایی را تکرار نمود که طی هفته های گذشته آن، غالبا در سخنان و بیانیه های یک کاندیدا منعکس شده بود.

خطبه های انقلابی هاشمی در آن روز، نه تنها مورد استقابل نماز جمعه اولی ها و نمازگزارن کفش پوش قرار گرفت، که استقبال قابل توجه رسانه های بیگانه را نیز در پی داشت. هاشمی سپس به پیروی از کسی که به گفته ی محمدعلی ابطحی با وی هم قسم شده بود، شرایط را بحرانی نامید.  

خبرگزاری های غربی از جمله شبکه تلویزیونی فرانس 24 نیز بلافاصله با ذوق زدگی اعلام کردند که این اولین بار است که یک مقام عالی رتبه در ایران از بحران سخن می گوید.

قابل ذکر است محمدعلی ابطحی یکی از دستگیرشدگان فتنه 88 در متن اعترافات خود گفته بود: «یکی از جلسات، جلسه مشترکی بود که آقای موسوی، خاتمی و هاشمی‌رفسنجانی، روز شنبه فردای انتخابات برگزار کردند. در این روز، حمایت بسیار جدی از آقای موسوی توسط این مجموعه شکل گرفت، بعد از همان‌جا به حوزه علمیه قم نامه فرستاده شد که شما هم حمایت کنید، بعضی از مراجع مانند آقای صانعی پیغام دادند که ما حمایت می‌کنیم.

مجمع روحانیون مبارز همان روز جلسه تشکیل دادند و در آن جلسه، ابطال انتخابات را خواستار شدند! پس از انتخابات هاشمی رفسنجانی، موسوی و خاتمی در جلسه مشترکی هم‌قسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی‌دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از ۱۱ میلیون فاصله برای چه بود.» 

حکایت نامه بدون سلام و والسلام هاشمی به رهبر انقلاب نیز، برگ زرین دیگری از انقلابی گری این خانواده در متن فتنه 88 را شکل داده است. هاشمی در متن آن نامه تهدیدآمیز، صراحتاً از برپایی آشوب و اغتشاش در سطح کشور خبر داده بود و بعدها البته به این پیشگویی افتخار کرد. لازم به ذکر است این دومینوی افتخار به پیشگویی فتنه 88، تا هم اکنون نیز ادامه داشته و طبیعتاً ادامه خواهد داشت. حیدر مصلحی وزیر وقت اطلاعات البته حرف جالبی در این زمینه بر زبان آورده است. 

وی اردیبهشت ماه سال 92 گفته بود: «کسی که خود را پیشگوی حوادث 88 عنوان می‌کند و می‌گوید "من گفتم، من بیانیه دادم" در حقیقت پیشگویی نکرده است، ما اطلاعات دقیقی داریم که این آقا در فتنه دست داشته است.» موفقیت معکوس! هاشمی در مسیر اقدامات انقلابی خود در فتنه 88، البته بدون حضور و تاثیر مهدی و دیگر بازوهای قدرتمند او چندان قابل پیش بینی نمی بود! 

بر همین اساس، تاکنون روایت های معتبر و متعددی از نقش انقلابی مهدی در فتنه 88 منتشر شده است. متن قابل تامل یکی از این اسناد منتشره در این زمینه، که به نوعی مهر تاییدی بر ادعای مخملباف در ابتدای این گزارش به شمار می رود، بیشتر از دیگر اسناد مربوط به اقدامات انقلابی مهدی، در خور تامل است.

بر اساس این سند، مهدی هاشمی در تاریخ 16 خرداد 88 در جمع اعضای ستاد قیطریه -ستاد عملیاتی فتنه 88- می گوید: « …این مطلب را که حاج‌آقا (هاشمی رفسنجانی) به همه از جمله مرعشی گفته که رأی موسوی ۵۵ درصد است، من به حاج آقا گفته‌ام.» این یعنی آنکه اعضای این خانواده انقلابی به صورت مشخصی در متن فتنه 88 از یکدیگر تاثیر می پذیرفته اند. نقش مهدی البته محصور در مدت 8 ماهه فتنه 88 باقی نمانده است. 

داریوش سجادی، مشاور سابق مهدی کروبی، اردیبهشت ماه 94 با اشاره به تلاش های پسافتنه مهدی هاشمی برای بر روی کار آوردن هاشمی در ریاست جمهوری 92 می نویسد: «سعایت مهدی هاشمی به نمایندگی از جانب «بابا» نزد غربی‌ها جهت تحریم و افزایش تحریم‌های خرد کننده اقتصادی طی سالهای فرارش به خارج در کنار همراهی و همدلی آمریکا بمنظور مساعدت رساندن به این پروژه جهت روی کار آوردن یک چهره شناخته شده به «پراگماتیسم» و «آمریکا ناستیز»! در ایران نقشه‌ای حساب شده و با تضمین بالایی از موفقیت بود. تنها چیزی که در این میان پیش‌بینی نشده بود، ماجرای رد صلاحیت بود!»

اقدامات هماهنگ هاشمی و فرزندش در جریان فتنه 88 را اما اگر خواسته باشیم بدون رصد فعالیت های دانشگاه آزاد و حزب کارگزاران سازندگی بررسی کنیم، بدون شک دست به یک بررسی ناقص و ناتمام زده ایم. 

کارگزاران به عنوان فرزند معنوی هاشمی و در قامت یک حزب فربه از نظر اقتصادی، نقش موثری در حمایت و پشتیبانی از فتنه 88 ایفا نمود. آنها در این مسیر البته از اقدامات آشکار و بی پرده نیز ابایی نداشتند. برای فهم دقیق تر از نقش کارگزاران در فتنه 88 اما باید به سراغ محمد علی ابطحی رفت.

وی می گوید: «بر فعالیت آقای هاشمی و حزب کارگزاران بیشتر تاکید می‌کنم؛ چون حزب کارگزاران و آقای هاشمی‌رفسنجانی، بیشتر امکانات سیاسی و مالی فراوانی داشتند. برای آقای هاشمی‌رفسنجانی رقابت با آقای احمدی‌نژاد و نبودن آقای احمدی‌نژاد مهم بود و بر این مبنا تلاش می‌کرد. در این جا جریان کارگزاران و جریان آقای هاشمی‌رفسنجانی را جریان غالبی می‌دانم.» 

دانشگاه آزاد، دیگر بازوی خانواده انقلابی هاشمی در فتنه 88 به حساب می آید. بر طبق اسناد منتشر شده، کمی پیش از برگزاری انتخابات 88، حسین امیدوار، مشاور عبدالله جاسبی و مدیرکل وقت تشکل‌های سیاسی دانشجویی دانشگاه آزاد، از اساتید و دانشجویان و تشکل‌های این دانشگاه می‌خواهد که در انتخابات ۸۸ از میرحسین موسوی حمایت کنند.

مسعود باستانی از گردانندگان سایت جمهوریت طی اعترافاتی پرده از تخلفات دانشگاه آزاد و همکاری و همراهی آن باجریان برانداز برداشته و گفته است: «سایت جمهوریت زیر نظر مهدی هاشمی رفسنجانی اداره می‌شد و من به عنوان عضو شورای سردبیری شیفت بعدازظهر زیر نظر افرادی چون کرمی و نوربخش کار می‌کردم. دفتر این سایت در یکی از دفاتر دانشگاه آزاد مستقر بود و مبالغی که به ما ارائه می‌شد از طریق چکی از سوی دانشگاه آزاد بود!»

  

دکتر علی زاکانی؛ مسئول پرونده تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد در اینباره می گوید: «یکی از کارهایی که آقای جاسبی در دانشگاه آزاد می‌کرد، این بود که تلاش داشت ظرفیت‌های دانشگاه آزاد را در خصوص گروه‌ها و مجموعه‌ها و جریانات سیاسی به حرکت درآورد به طوری که از آقای صدر نائب رئیس مجلس هشتم نقل می‌کردند که آقای جاسبی چهارشنبه قبل از انتخابات سال ۸۸ یعنی روز ۲۰ خرداد طی تماسی به وی اعلام کرد که باید نام آقای موسوی از صندوق‌ها دربیاید و اگر در نیاید مردم به خیابان‌ها می‌ریزند.»

دیگر شاهد این حمایت عریان، اظهارات قربان بهزادیان‌نژاد رئیس ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی بود که در گفت وگو با سایت «انتخاب ۱۰» به صراحت و با افتخار اعلام کرد که «آقای جاسبی هم کمک‌هایی داشته است، میزان آن دقیقا یادم نیست ولی کمتر از ۲ میلیارد تومان بود… نمی‌دانم آقای جاسبی این پول را از کجا تامین می‌کند، اما ایشان حامی میرحسین هستند و ما به منابع مالی حامیان کاری نداریم… ۵هزار لپ‌تاپ اهدایی آقای جاسبی هم در قالب همان کمک‌های ایشان بود که البته رقم آن کمتر از ۵ هزار است.»