شاید تیتر یادداشت پیش روی در نگاه اول، « عجیب» ! تلقی شود و این پرسش احتمالی را در پی داشته باشد که میان مذاکرات ایران و کشورهای ۱+۵ در « آلماتی» پایتخت قزاقستان و مناقشه ای که این روزها به بهانه آزمایش بمب اتمی در کره شمالی، میان واشنگتن و « پیونگ یانگ» در جریان است چه رابطه ای می توان یافت؟ ! ولی این ماجرا، از زاویه دیگری نیز قابل بررسی است و درباره مناقشه اخیر در شبه جزیره کره، احتمال دیگری نیز در میان است. احتمالی که اگر هم درصد آن اندک باشد، به دلیل اهمیت موضوع نباید از کنار آن به سادگی عبور کرد و در این باره گفتنی هایی هست؛

۱- روز یکشنبه هفته جاری- ۱۸/۱/۹۲- طی یادداشتی در کیهان و با عنوان « دو خط موازی که یکدیگر را قطع کردند! » با اشاره به شواهد و ارائه اسنادی به نقل از مقامات رسمی آمریکایی و اروپایی آورده بودیم که آمریکا در چالش هسته ای ۱۰ ساله خود با ایران به بن بست رسیده است و خط تحریم اگرچه برای جمهوری اسلامی ایران مشکلاتی درپی داشته است ولی برخلاف انتظار آمریکا نه فقط آنگونه که خانم کلینتون ادعا می کرد و نتانیاهو، آرزوی آن را در سر می پروراند، تحریم ها « فلج اقتصادی» ایران را به دنبال نداشته و مانع ادامه فعالیت هسته ای و پیشرفت خیزش گونه علمی و تکنولوژیک کشورمان نشده است، بلکه بحران اقتصادی بی سابقه آمریکا طی ۵۰ سال اخیر (اعتراف « گیتنر» وزیر خزانه داری آمریکا) و بحران مشابه در اروپا، باعث شده است که به جای ایران، آمریکا و متحدان اروپایی آن در آستانه فلج اقتصادی قرار گیرند تا آنجا که « هاآرتص» با عصبانیت می نویسد « آرامش در ایران، دهن کجی به تحریم هاست» ، گاردین توضیح می دهد که « بحران اقتصادی غرب، تحریم ها را به نفع ایران رقم زده است» واشنگتن پست طی گزارشی نتیجه می گیرد که « دود تحریم ها به چشم آمریکا رفته است» و این همه در حالی است که ایستادگی و مقاومت ۱۰ ساله ایران در برابر باج خواهی آمریکا و متحدانش، الگوی عزت آفرینی از « مقاومت پیروز» را به دنیای برانگیخته و ملتهب کنونی- جنبش ضد سرمایه داری وال استریت در غرب و بیداری اسلامی در منطقه- پمپاژ کرده است…

با این اشاره مختصر که در یادداشت مورد اشاره کیهان با توضیح و تفصیل بیشتر آمده بود می توان نتیجه گرفت که « آمریکا اگر به چالش هسته ای پایان بدهد، الگوی دیگری از پیروزی برخاسته از مقاومت را به نام جمهوری اسلامی ایران ثبت کرده است. الگویی که موج فراگیر بیداری اسلامی را شتاب بیشتری می دهد و چنانچه به چالش هسته ای ادامه بدهد، این چالش در حالی که اهرم تحریم ها از کار افتاده و یا لااقل کند شده است، نتیجه از قبل طراحی شده و مطلوب آمریکا را در پی نخواهد داشت. »

۲- حضور پرقدرت و مثال زدنی تیم مذاکره کننده کشورمان در مذاکرات هسته ای با گروه کشورهای ۱+۵ که با استدلال قوی، اسناد فنی و حقوقی مستحکم -FIRM DOCUMENTS- همراه بوده است، آخرین امیدهای حریف را برای چانه زنی های یکسویه در مذاکرات، بر باد داده است. گفتنی است در جریان مذاکرات جانبی « آلماتی ۲» ، نمایندگان ۱+۵ در مقابل استدلال قوی و اسناد فنی و حقوقی مستحکمی که دکتر جلیلی ارائه کرده بود، آچمز شده و چاره ای جز اعتراف ضمنی نداشتند و هنگامی که نماینده انگلیس برای تغییر فضا، سوالی را پیش کشید و دکتر جلیلی آغاز به پاسخ کرد، خانم « وندی شرمن» نماینده آمریکا که به جای ماموریت اسمی کاترین اشتون، رهبری واقعی گروه ۱+۵ را برعهده دارد، دست نوشته ای پیش روی وی گذاشته و او را مجبور به سکوت کرد! و نماینده یکی دیگر از کشورهای ۱+۵ در پاسخ به این سوال آقای دکتر جلیلی که آیا نظر کنونی خود را در جلسه رسمی نیز مطرح خواهی کرد؟ گفت؛ از من چنین انتظاری نداشته باشید!

همین جا باید متذکر شد که قبل از مذاکرات آلماتی یک، با اطلاع از درخشش استدلال ها و استنادهای تیم هسته ای کشورمان، طی یادداشتی با عنوان نقطه پایان کجاست؟ ! - ۹/۱۲/۹۱- پیشنهاد کرده بودیم جمهوری اسلامی ایران متن مذاکرات را به صورت مکتوب و صوتی و تصویری در سطح جهان منتشر کند و آورده بودیم « این اقدام می تواند ترفند آمریکا و متحدانش و چنته خالی از قانون و منطق آنها را فاش کند» این پیشنهاد اگرچه - نمی دانیم به چه علت- با موافقت مسئولان محترم کشورمان روبرو نشد ولی بلافاصله واکنش سراسیمه رسانه ها و مقامات رسمی حریف را برانگیخت.

« آلن ایر» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه ای که شتابزده به نظر می رسید گفت « نمی توان با حضور رسانه ها مذاکره کرد» و خبرگزاری فرانسه به نقل از « جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا نوشت که وی در ملاقات با « فرانسوا اولاند» رئیس جمهور فرانسه بر ضرورت غیرعلنی بودن مذاکرات تاکید کرده است و شبکه بین المللی بی بی سی - B. B. C. WORLD- پیشنهاد علنی بودن مذاکرات را ناممکن! توصیف کرد و… و صد البته هنوز هم دیر نشده است، مخصوصا آن که تیم هسته ای کشورمان در مذاکرات آلماتی ۲ با درخشش استدلال ها و استنادهای حقوقی، فنی به مراتب برجسته تری حاضر شده است تا آنجا که به نوشته واشنگتن پست، خانم اشتون بعد از پایان دور دوم مذاکرات و در حالی که انتظار می رفت در مقابل مستندات ارائه شده از سوی دکتر جلیلی و تیم همراه وی، پاسخی ارائه کند، اعلام کرد؛ نمایندگان ۱+۵ به پایتخت های خود بازخواهند گشت و بعد از مشورت و رایزنی، نتیجه- بخوانید پاسخ استدلال ها و استنادهای مستحکم جلیلی- را در یک تماس تلفنی به اطلاع ایشان خواهد رساند.

همه شواهد که به نمونه هایی از آن اشاره شد به وضوح نشان می دهد که انتشار متن مذاکرات « پاشنه آشیل» آمریکاست و معلوم نیست به چه علت تیم هسته ای کشورمان از آن اجتناب می ورزد؟ !

۳- اکنون به نکته آغازین این نوشته بازمی گردیم و احتمال آن که مناقشه اخیر میان آمریکا و کره شمالی یک « پروژه فریب» بوده و به منظور دامن زدن به ترفند « ایران هراسی» و زمینه سازی برای خروج آمریکا از بن بست در چالش هسته ای با ایران طراحی شده باشد را به ارزیابی می نشینیم. قبل از ورود به این ارزیابی باید اشاره کرد که؛

آمریکا بیش از ۷ هزار و ۶۰۰ کلاهک هسته ای آماده نصب روی موشک های بالستیک و قاره پیما دارد و تاکنون ۷۱۵ آزمایش هسته ای انجام داده است. فرانسه ۳۰۰ کلاهک هسته ای آماده نصب داشته و تا امروز ۲۱۰ بار دست به آزمایش هسته ای زده است و انگلیس متحد دیگر آمریکا دارای ۲۲۵ کلاهک هسته ای است و ۴۵ بار آزمایش اتمی انجام داده است. رژیم صهیونیستی، صاحب نزدیک به ۲۰۰ کلاهک هسته ای است، اگرچه همواره تعداد واقعی کلاهک های هسته ای خود و تعداد آزمایش های اتمی انجام گرفته را پنهان نگه داشته است و اما، این همه در حالی است که کره شمالی کمتر از ۱۰ کلاهک هسته ای دارد و تاکنون فقط ۳ بار دست به آزمایش هسته ای زده است.

اکنون جای این سوال است که آیا- حداکثر- ۱۰ کلاهک هسته ای کره شمالی در مقابل ۷ هزار و ۶۰۰ کلاهک هسته ای آمریکا و مجموعه ۷۲۵ کلاهک هسته ای آماده نصب متحدان استراتژیک آمریکا- فرانسه، انگلیس و اسرائیل- در حد و اندازه ای هست که تهدید کره شمالی به حمله هسته ای علیه آمریکا بتواند اینهمه سر و صدا و هیاهوی آمریکا و متحدانش را در پی داشته باشد؟ ! مخصوصا آن که آزمایش هسته ای اخیر کره شمالی سومین آزمایش اتمی این کشور است و ۲ آزمایش قبلی کره شمالی فقط با اخم دیپلماتیک غرب روبرو شده و مذاکرات ۶گانه- آمریکا، ژاپن، کره شمالی، کره جنوبی، چین و روسیه- را در پی داشت و این حجم انبوه از هیاهوی تبلیغاتی را به دنبال نداشت!

۴- همزمان با هیاهوی اخیر درباره تهدید اتمی کره شمالی علیه آمریکا و کره جنوبی، دولتمردان آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی، رژیم صهیونیستی و رسانه های غربی با استناد به آنچه که از آن با عنوان « خطر سلاح هسته ای کره شمالی علیه جامعه جهانی» ! یاد می کنند، درباره خطر دستیابی جمهوری اسلامی ایران هشدار می دهند! نتانیاهو یقه چاک می دهد که « خطر حمله اتمی کره شمالی، ضرورت برخورد قاطع با جمهوری اسلامی ایران را بیشتر از هر زمان دیگری گوشزد می کند» ! دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس با اشاره به تهدید اتمی کره شمالی، از ضرورت مقابله با ایران اسلامی یاد می کند و اوباما، اولاند و… این ترجیع بند را تکرار می کنند که « تهدید اتمی کره شمالی برای غرب می تواند یک هشدار جدی درباره دستیابی ایران به سلاح اتمی باشد» !

اشاره به خطر ایران با استناد به آزمایش هسته ای کره شمالی به اندازه ای پرحجم است که انگار جمهوری اسلامی ایران دست به آزمایش هسته ای از نوع انفجار برای تولید سلاح اتمی- زده است! و این احتمال را قوت می بخشد که ماجرای اخیر و تبلیغات پر سر و صدای غرب درباره خطر حمله اتمی کره شمالی فقط یک بازی مسخره و صحنه سازی برای توهم پراکنی نسبت به تلاش ایران برای تولید سلاح هسته ای باشد. یعنی دقیقا همان توهمی که در چالش ۱۰ ساله هسته ای و بازرسی های پی درپی و پیوسته آژانس از تاسیسات هسته ای ایران کمترین نشانه ای از آن به دست نیامده است.

از این روی و با توجه به موارد یاد شده، این احتمال قوت می گیرد که آمریکا بعد از ناکامی در چالش هسته ای ۱۰ ساله با ایران اسلامی، در پی آن است که این چالش را از « آلماتی» به « پیونگ یانگ» منتقل کند، چرا که پشت میز مذاکره باید استدلال و سند فنی و حقوقی ارائه کرد ولی در بازی اخیر به زعم آمریکا- هیاهو و جنجال می تواند جایگزین سند و استدلال شود!

در این میان، آنچه به کره شمالی مربوط می شود، این که مراقب پروژه فریب آمریکا باشد چرا که شواهد موجود از احتمال این فریب خوردگی حکایت می کند و آنچه به ایران اسلامی مربوط است، این که، جمهوری اسلامی ایران، بن بست آمریکا و متحدانش و تلاش آنان برای خروج آبرومندانه از این بن بست تحقیرکننده را درک می کند و به قول حضرت آقا تنها راه باقیمانده برای آمریکا، اعتراف به حق قانونی ایران اسلامی است و این که آمریکا و متحدانش در یک بازی دوسر باخت وارد شده اند که راه خروجی غیر از پذیرش باخت ندارد.