دو میلیارد دلار از دارایی های ایران قرار است به خانواده های نظامیان کشته شده در انفجار سال 1983 مقر تفنگداران دریایی امریکا در بیروت(!) پرداخت شود. این پول را اگر بخواهیم به ریال بیاوریم، از قرار هر خانوار ایرانی، چیزی نزدیک به سه و نیم میلیون ریال می شود.
 
این خبر به یمن حضور رئیس دستگاه دیپلماسی ما در امریکا و نشستن ایشان پشت میز مذاکره برای عجز و لابه به امریکا به قصد به رحم آوردنش برای التزام به تعداتش در برجام اعلام می شود. و هنوز دستگاه مرعوب دیپلماسی، یک اخم خشک و خالی هم از بایت این دزدی بزرگ به امریکا نکرده است.

این همه در حالی است که قرار بوده با اجرای برجام و پیش گرفتن روند سازش با ابرقدرتها، فضای ضد ایرانی حاکم بر منطق استکبار بشکند، اما آنچه شاهدش هستیم مدعی و جری تر شدن دشمنان و منزوی تر شدن ما و تحت تجاوز قرار گرفتن منافع ملی ماست.

دولت ما با امریکا پشت میز معامله نشسته و دارد لبخند تحویلش میدهد و پس گردنی تحویل میگیرد اما هنوز به خود نیامده است که در منطق گرگ ها، همیشه گوسفندان قربانی می شوند و نه شیران.

آنچه به فوریت برای دستگاه دیپلماسی ما لازم است، چیزی است که به آن "غیرت" گفته می شود. بی خیال دارند به روی گرگ می خندند و او هر چه جا دارد می درد و چپاول می کند. و جالب اینجاست که وزیر امور خارجه ما از بابت این وضعیت، نشان درجه یک "لیاقت و مدیریت" هم گرفته است!

اگر حضرات قهرمانان دیپلماسی، عرضه صیانت از منافع ملی را ندارند و قرار است در برابر تاراج منافع ملی، همین جور ساکت اما همچنان لبخند به دهان بنشینند مقابل دشمن و دم برنیاورند که خدای ناکرده قلب دشمن از ما مکدر نشود، بهتر است دفتر حافظ منافع امریکا را از سفارت سوئیس بگیرند و آن را در ساختمان وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی دایر کنند و رأسا از منافع کدخدا در جهان -خصوصا آنجاهایی که از سوی ملت متوحش ایران به حقوق و منافع امریکا تجاوز شده- دفاع کنند و این زحمت را از دوش دیگران بردارند و تکلیف کار را هم یکسره کنند.

حدود دو روز پس از این اقدام امریکا، در حالی که وزیر امور خارجه ما در امریکا حاضر نشد سکوتش را بشکند و از لبخندش صرف نظر کند، سخنگوی وزارت خارجه در ایران در اقدامی تشریفاتی این اقدام امریکا را دستبرد به اموال جمهوری اسلامی ایران خواند و مسئولیت جبرانش را متوجه دولت ایالات متحده دانست.