پارس به نقل از خراسان، ابتدا سال نو و بهار طبیعت را به همه مردم خوب ایران به خصوص اهالی خراسان عزیز تبریک می گویم امیدوارم سالی که در پیش داریم پر از خیر و برکت برای همه مردم عزیزمان باشد در حال حاضر با مشکلاتی در بخش های مختلف مواجه هستیم و برای پاسخ به سوال شما، باید هر کدام از حوزه های مختلف به صورت جداگانه تحلیل و بررسی شود. اما با توجه به اوضاع کشور، یکی از ریشه ای ترین مشکلات، بی توجهی به ساختارهای قانونی و بعضا بی توجهی به اجرای قانون است. لذا از آنجا که من همواره به اجرای قانون اصرار داشته ام، بر این موضوع بیشتر پافشاری می کنم.

بعد از اینکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، اجرای قانون در دستور کار نظام قرار گرفت و تشخیص داده شد که برای دست یابی به آرمانهای انقلاب راهی جز تمکین قانون به جای تفکر فردی و سلیقه ای وجود نداشت. اکنون هم بیش از پیش ضرورت و نیاز به قانون مندی و اجرای قانون احساس می شود. البته قوانین هم ممکن است با ایراداتی مواجه باشد اما راهکار اصلاح قوانین نیز باید قانونی و در سایه تدبیر، آرامش و تفاهم حاصل شود.

امروز آثار سوء بی تدبیری و عدم تعهد واقعی به روح حاکم بر قانون در حوزه های مختلف نمایان شده است. یکی از مهمترین آثار آن در مسائل معیشتی مردم بروز کرده و مردم عزیز کشورمان آسیب جدی دیده اند. در حال حاضر با تورم لجام گسیخته ای روبرو هستیم که علاوه بر نرخ بالای تورم، آثار روانی آن به مراتب آزاردهنده تر از خود تورم شده است. یکی از عوامل وقوع این معضل، بی توجهی به ساختارهاست. سازمان مدیریت به عنوان ناظر اجرای قوانین منحل شده است. سازمانی که ماموریتش پیگیری اجرای سیاست های کلی و تخصیص بهینه منابع محدود کشور بود، از بین رفت. البته من نمی گویم سازمان مدیریت بدون ایراد بود، باید اصلاحاتی در آن صورت می گرفت اما انحلال آن خسارت زیادی برای کشور ایجاد کرد. یکی از اولویت های جدی دولت آینده، احیاء سازمان مدیریت به عنوان اتاق فکر مدیریت کلان کشور است با نظامی صحیح، شفاف و کارآمد.

از دیگر ساختارهایی که مورد بی مهری قرار گرفته، شورای پول و اعتبار است که مسئولیت کنترل تورم را بر عهده دارد متاسفانه امروزه عملا جایگاه خود را از دست داده که نتیجه اش افزایش بی رویه نقدینگی در جامعه است. به عنوان مثال در سال ۸۴ حدود ۶۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی کشور بود ولی اکنون این رقم به بالاتر از ۴۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. شورای اقتصاد که باید بر امور کلان اقتصادی نظارت کند، جایگاه خود را از دست داده است. بانک مرکزی اکنون در جایگاه واقعی خود برای اجرای سیاست های پولی و بانکی قرار ندارد و عملا به یک دستگاه دولتی تبدیل شده که در اختیار دولت است.

نگاه دولت به بانک مرکزی، به مانند قلکی است که هر وقت پول کم می آورد باید از آنجا تامین کند. این نگاه که به نوعی بی توجهی به ساختارهاست در بخش اداری هم دیده می شود. شورای عالی اداری که قرار بود به سیاست های اصلاح ساختاری و تحدید تشکیلات توجه کند، با اقدامات صورت گرفته نتوانست اهداف مورد نظر را محقق کند. حتی سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی که به دنبال کاهش تصدی گری دولت بود به درستی اجرا نشد. بنا بر این بود براساس سیاست های کلی اصل ۴۴ مسئولیت امور اقتصادی به بخش خصوصی واگذار شود و حتی بخش های حاکمیتی و دولتی تمرکززدایی را دنبال کنند و به جای اینکه همه امور در تهران متمرکز شود به استانها و دستگاه های ذی ربط اختیارات متناسب داده شود. متاسفانه هیچ یک از این موارد محقق نشد.

اجازه دهید به عنوان مثال، اشاره ای به تمرکزگرایی در دانشگاه ها داشته باشیم بر اساس یک تجربه ۲۰ ساله به این نتیجه رسیده بودیم که اگر بخواهیم در تولید علم و فناوری به جایگاه خوبی دست پیدا کنیم و تولید علم را به فناوری و ثروت تبدیل کنیم، دانشگاه باید در چارچوب سیاستهای کلی نظام مستقل باشد یا به عبارتی به صورت هیئت امنایی اداره شود و دولت دخالتی در امور دانشگاه ها نکند. دولت در جایگاه سیاست گذار باشد، وزارت علوم رابط دولت با دانشگاه ها و بیشتر در نقش حامی و هادی کلان آموزش عالی مسئولیت داشته باشد. ولی می بینید که الان کاملا متمرکز عمل می شود. حتی اختیارات محدودی که دانشگاه ها داشتند نیز از آنها گرفته شده است. مثلا در طول سال های بعد از انقلاب مدیر گروه را اساتید انتخاب می کردند. متاسفانه این اختیار هم از دانشگاه ها گرفته شده است. رئیس دانشکده با نظر استادان تعیین می شد، این اختیار را نیز گرفتند. با تغییر در آیین نامه ها عملا دانشگاه ها به سوی تمرکزگرایی سوق داده شدند.

*متاسفانه در هر مقطعی با حضور دولت های جدید همواره با نفی دولت های قبلی مواجهیم که به نظر می رسد این اقدام اثرات سویی در روند مدیریتی کشور گذاشته است و گروهی با نزدیک شدن به دولت دوستان دیروز را به دشمنان امروز آن تبدیل می کنند، امری که ما در دولت های سازندگی اصلاحات و دولت کنونی می بینیم، نظر شما در این باره چیست؟

بله، متاسفانه این مشکل سی سال گذشته کشور است که بخشی از آن به خاطر بی تجربگی ما در انجام کارها بود، قسمتی به عدم داشتن سعه صدر برمی گردد، بخشی از آن نیز فرهنگی است که من بر روی این بخش تاکید بیشتری دارم. وقتی به قدرت می رسیم کمتر می گوییم" که" هستیم و یا برنامه مان چیست؟ متاسفانه اثبات خودمان را در نفی گذشته می بینیم و با کمال معذرت باید بگویم که نفی گذشته جنبه پرستیژی پیدا کرده است. درواقع در دوره های مختلف سیاسی شاهد بد اخلاقی هایی بودیم که اوج آن در دوره اخیر است. نتیجه این بداخلاقی حذف تعداد زیادی از نیروهای کاردان و متخصص که در خدمت کشور و نه یک دولت خاص بودند، شد. بعضا مدیران ارشد و لایقی کنار گذاشته شدند که سالهای طولانی کار می کردند و تجربه ارزنده ای اندوخته بودند. حتی در بخش های غیر اقتصادی، دفاعی و امنیتی و سیاسی نیز این حذف ها اتفاق افتاد در حالی که در دنیا در برخی از این بخش ها، تغییرات مدیریتی با دقت بسیار و با استراتژی های مشخص برای جایگزینی مدیران انجام می شود.

نتیجه این امر برای کشور چیزی جز ضرر نیست. در این دوره مدیرانی روی کار آمدند که به دلیل عدم تجربه و کارایی توانایی اجرای برنامه ها را نداشتند و بخشی از مشکلات فعلی ناشی از همین اقدام است.

متاسفانه در مقاطع مختلف شاهد بودیم که عده ای از مدیران که زمانی طرفداران جدی دولت های وقت بودند در اواخر عمر دولت ها، کم کم با دولت ها فاصله می گیرند و مسیرشان را جدا می کنند که روش اخلاقی نیست. روش اخلاقی این است که مدیران، از دولت متبوعشان تا آخرین لحظه دفاع کنند نه اینکه به محض کنار گذاشته شدن و یا با نزدیک شدن به پایان دوره، یک شبه منتقد جدی دولت خود شوند. متاسفانه نبود سعه صدر و برخوردهای غیر فرهنگی در میان برخی مسئولان مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. یکی از اقداماتی که رسانه ها می توانند انجام دهند این است که اخلاق حرفه ای را در کشور به خصوص در بین مدیران رواج دهند.

زمانی که وزیر پست و تلگراف شدم، نسبت به وزیر سابق موضع گیری های منفی زیادی صورت گرفته بود و ماهنامه ای گزارشی منفی را درباره آن وزارتخانه مطرح کرده بود که منطقی نبود. سریعا نسبت به توقف آن روند اقدام کردم. به هر حال اختلاف سلیقه وجود دارد اما بی اخلاقی است که منجر به تسویه حساب های سیاسی در هنگام تغییر دولت ها و مدیریت ها شود. زمانی که به این وزارتخانه رفتم، اولا تصمیم گرفتم که همه امکاناتی را که در اختیار وزیر بود، در اختیار وی باقی بگذارم. در طول مدت وزارت به مناسبت های مختلف به منزل وزیر سابق رفتم و وظیفه اخلاقی ام را انجام دادم. در آن زمان فضا هم فضای مناسبی برای مدیران ارشد قبلی وزارت نبود. حتی حکم بازداشت تعدادی از مدیران وزارتخانه در اختیار مجاری ذی ربط بود که شاید خودشان ندانند که با پیگیری های صورت گرفته عموما مسائل حل شد. نگاه منفی و نفی گذشته باید جای خودش را به" احترام به تصمیمات گذشته" تغییر دهد. باید به تصمیمات گرفته شده و شخصیت مدیران قبلی احترام بگذاریم. البته این حق است که بازنگری و اصلاحات لازم در امور مختلف صورت گیرد. یکی از آسیب های جدی اجرایی کشور، شروع از نقطه صفر با تغییر دولت است. امیدواریم که با جمع بندی سه دهه گذشته، در دهه چهارم انقلاب بتوانیم به این روش که با روح حاکم بر اسلام و آرمانهای انقلاب نیز سازگاری ندارد، پایان دهیم.

در دولت دوم آقای خاتمی به نتیجه رسیدیم که برای استفاده از تجارب مدیران ارشد گذشته شورای وزرای سابق را تشکیل دهیم. در سال ۸۳ آیین نامه مربوطه را در دولت تصویب و اولین جلسه با دعوت از همه وزرای بعد از انقلاب تشکیل شد. در این جلسه استقبال بسیار خوبی به عمل آمد. حتی وزرایی که به دولت خاتمی نقد داشتند در این جلسه از این اقدام تشکر کردند. پیشنهاد دادیم که رئیس جلسه را خودتان تعیین کنید که حاضران رئیس این تشکیلات را معاون اول وقت انتخاب کردند و بنده در آن زمان رئیس این تشکیلات شدم. قرار شد هم اندیشی صورت گیرد و جمع بندی نظرات به دولت ارائه شود. اقدام بسیار خوبی بود که متاسفانه متوقف شد. حقیقتا معتقدم که هیچ راهی جز همدلی و اعتماد به هم و استفاده از همه تجارب مدیریتی برای تعالی و پیشرفت کشور وجود ندارد.

*آقای دکتر، نظرتان درباره مذاکرات هسته ای چیست و روندی که در حال طی شدن است را چگونه ارزیابی می کنید؟

تمایل دارم بحث کلی تری را درباره فناوری های پیشرفته مطرح کنم. حق طبیعی همه مردم ایران است که از همه فناوری ها به خصوص فناوری های پیشرفته استفاده کنند. در کشور ما بر اساس جمع بندی محافل علمی، برای اینکه بتوانیم پاسخگوی نیازهای مردم باشیم، نمی توانیم فقط مسیر فناوری کلاسیک را ادامه بدهیم. فاصله ما با غرب در این خصوص زیاد است و نمی توانیم این فاصله را در کوتاه مدت یا میان مدت کم کنیم، البته به فناوری کلاسیک به خاطر اشتغال زایی بالا اهمیت می دهیم. اما در فناوری های پیشرفته باید توجه شود که اغلب فناوری ها کمتر از چند دهه قدمت دارند و می توانیم در این مورد پیشتاز باشیم. دانشگاه ها با توسعه تحصیلات تکمیلی، تعداد قابل ملاحظه ای دانشمندان جوان برجسته را تحویل جامعه علمی کشور داده اند که می توانند نقش مهمی در توسعه فناوری های پیشرفته داشته باشند.

توسعه فناوری های پیشرفته و استفاده از آن حق ملت ایران و همه ملت های جهان است. از جمله فناوری هسته ای. از ابتدا موضع ما این بود که استفاده از فناوری هسته ای صلح آمیز را حق خودمان می دانیم اخیرا هم که فتوای مقام معظم رهبری مبنی برعدم استفاده از فناوری غیرصلح آمیز هسته ای صادر شد، اعتقاد ارزشی ما را نیز برای دنیا روشن کرد. جمهوری اسلامی ایران در جنگ هشت ساله هزینه های زیادی را متحمل شد. صدام با استفاده از امکانات کشورهای مدعی حقوق بشر از سلاح های غیرمتعارف بر علیه مردم ایران و حتی ملت خود استفاده کرد اما مقابله به مثل نکردیم. از آنجایی که انقلاب ما یک انقلاب ارزشی است، نه اجازه داریم و نه هیچ وقت در دستور کارمان بوده که به فکر استفاده غیرصلح آمیز از یک فناوری پیشرفته باشیم، این موضع همیشگی ما است.

باید تعامل و مذاکره را توامان به صورت فعال پیش ببریم و اعتمادسازی کنیم. اگر نگاه سیاسی یا شیطنت رقبا و دشمنان باعث عدم اعتماد شده است، باید با تعامل و برخورد قوی و محکم اعتماد سازی کرد. فرض کنید مسئله هسته ای حل شود، آیا مسئله دیگری برای ما ایجاد نمی کنند؟ قطعا مسئله فناوری نانو و یا بایو (فناوری زیستی) و یا سایر فناوری ها را مطرح می کنند. پروژه هسته ای ایران را پروژه سیاسی می دانم و فکر می کنم که باید با تعامل و برخورد قوی و کارشناسی و در عین حال توجیه پذیر حرکت کرد. متاسفانه منافع برخی کشورها و دولتها در ماندگاری وضع موجود برای ایران است. کشورهای رقیب هم به اندازه قدرت های مسلط این سیاست را دنبال می کنند. سیاستمداران داخلی باید در این شرایط با توجه بیشتر و دقیق تر، با حفظ حقوقمان، دیپلماسی فعال تری داشته باشند و به راه حلی سیاسی برسند.

* به نظر می رسد که مسئله سیاست خارجی یکی از مهمترین چالش های کشورمان است، نظر شما در این باره چیست؟

متاسفانه در حال حاضر تلاش می شود تا یک اجماع نسبی علیه ما در دنیا ایجاد شود. بخشی از آن ناشی از ضعف دیپلماسی ما است. قطعنامه های حقوق بشری که علیه ایران صادر می شود سیاسی است، همه هم این موضوع را می دانند حتی کشورهایی که پیشنهاد دهنده این قطعنامه ها هستند. برای عبور از این شرایط، اولا باید این اجماع برهم زده شود. محقق شدن این موضوع نیاز به حضور فعال در مجامع بین المللی دارد. با موضع گیری های سنجیده، کارشناسی و استفاده از دیپلمات های برجسته. ما نماینده یک تمدن بزرگ هستیم. انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین انقلاب های جهان است. پتانسیل بسیار بزرگی برای تعامل با دنیا داریم.

جهان بر این موضوع اتفاق نظر دارد که ایران در مسائل منطقه ای تاثیرگذار است و در ساز و کارهای منطقه جایگاه ویژه ای دارد. باید از تشکل ها و نهادهای منطقه ای استفاده حداکثری کنیم. مثلا ایران در سازمان کشورهای اسلامی جایگاه ویژه ای دارد، سازمان اکو که ایران جزو کشورهای پایه گذار و بنیان گذارش است و عموم کشورهای عضو آن نظر مساعدی نسبت به کشور ما دارند. جنبش عدم تعهد یکی دیگر از ظرفیت هایی است که می توان از آن استفاده کرد. این جنبش پتانسیل بسیار خوب بین المللی است. سازمان یونسکو نیز ظرفیت دیگر بین المللی است، با وجود اینکه انقلاب ما فرهنگی است چقدر از ظرفیت یونسکو استفاده کرده ایم. متاسفانه تاکنون نتوانسته ایم از این پتانسیل ها استفاده کنیم. به هرحال باید با جدیت در سیاست خارجی به سمت تعامل و همکاری با نهادهای بین المللی و منطقه ای برویم و وقت گذاشتن برای این موضوع ثمرات خوبی دارد.

همچنین باید به دنبال ارتباطات دوجانبه باشیم. با کشورهای منطقه، و همسایه باید به صورت شفاف تعامل کنیم و در گفتگوها ی مان به منافع دوطرف توجه داشته باشیم. ارتباط قوی و دوستانه و گفت وگوی مستمر و استفاده از پتانسیل ها و ظرفیت های خوب کشور می تواند روابط دوستانه را با کشورهای مختلف در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نتیجه دهد و جایگاه کشور ما را در دنیا ارتقا دهد.

*آقای دکتر نظر قطعی تان را درباره کاندیداتوری بالاخره چه زمانی اعلام می کنید؟

من براساس یک ضرورت که بارها نیز مطرح کرده ام، وارد فرآیند انتخابات ریاست جمهوری شده ام ضرورتش هم روشن است. در سال ۸۴ با توجه به اینکه معاون اول رئیس جمهور بودم بطور طبیعی می توانستم کاندیدا شوم و سال ۸۸ هم که اقداماتی انجام شده بود برای کاندیداتوری، کنار کشیدم. چون آن زمان احساس ضرورت نکردم. اکنون احساس خطر می کنم و از وضعیت کشور نگرانم. نظام جمهوری اسلامی با پشتوانه عظیم مردمی نباید با مشکلات اولیه مانند معیشت، اشتغال، معضلات اجتماعی روبرو باشد. مردم ما شایستگی بیش از اینها را دارند. در این شرایط در جمع های کارشناسی در طول سال ۹۱، به این جمع بندی رسیدم که اعلام حضور کنم و به تدریج که پیش رفتم احساس نیاز بیشتری نسبت به حضور جدی در فرآیند انتخابات را درک کردم. کار دولت را یک کار گروهی می دانم. برای اینکه یک دولت موفق شود باید به پشتوانه یک تیم قوی کارشناسی فعالیت کند. در کشور ما عملا دو جناح وجود دارد که هر دو هم در انقلاب سهیم بودند و هم اکنون نیز در عرصه سیاسی کشور نقش دارند. این دو جناح امروزه به دو اسم اصلاح طلب و اصولگرا شناخته می شوند. معتقدم که هیچ یک از این جناح ها نمی توانند به تنهایی کشور را اداره کنند. یکدستی کامل را در ۸ سال گذشته شاهد بودیم و نتیجه عملکرد آنها را امروز می بینیم بر این باورم که در انتخابات آینده دو جناح باید با حضور فعال، با یکدیگر رقابت جدی داشته باشند. ولی بعد از انتخابات، دوستانه و با حفظ دیدگاه ها و برنامه با هم کار کنند و رقابت به رفاقت تبدیل شود. کشور نیاز به یک انسجام واقعی دارد باید برای پاسخ گویی به دغدغه های مردم، دو جناح بعد از انتخابات همکاری صمیمانه ای با هم داشته باشند. اگر محوریت اجرای برنامه های توسعه و سیاست های کلی و سند چشم انداز را بپذیریم، زمینه مناسب برای همکاری به سادگی حاصل می شود.

برای ورود به انتخابات اجماع اصلاح طلبان را مطرح کردم خودم را در اردوگاه اصلاح طلبان می دانم، معاون اول دولت اصلاحات بودم. به نظرم نیاز کشور در مقطع فعلی گفتمان اصلاح طلبی در منش و روش است. نمی توانیم ما شعار اصلاح طلبی بدهیم ولی دنبال هنجارشکنی باشیم. باید در چارچوب نظام و قانون اساسی اصلاحات صورت گیرد.

در حال حاضر هنوز اصلاح طلبان به اجماع نرسیده اند. بنده به هر دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا توصیه کرده ام تا کمک کنند تا اجماع نسبی حاصل شود و هر دو جناح با تعداد کمی کاندیدا در انتخابات حضور یابند تا مردم به راحتی بتوانند تصمیم گیری کنند. واضح است تعداد زیاد کاندیداها باعث می شود که رئیس جمهوری با پشتوانه رای ضعیف انتخاب شود.

امیدوارم اصلاح طلبان هرچه زودتر به اجماع برسند و تکلیف افرادی که خود را برای این صحنه مهم مطرح کرده اند تا حدودی روشن شود. طبیعتاً با تصمیم گیری اصلاح طلبان بهتر می توانم تکلیف خود را روشن کنم.

*پس ممکن است تا قبل از عید اعلام کاندیداتوری کنید؟

هنوز نمی دانم که چه زمانی نظر نهایی را اعلام خواهم کرد.

*انتظار اجماع اصلاح طلبان را دارید؟

توقع دارم که اصلاح طلبان به اجماع برسند. با توجه به عملکرد سال ۸۴ که با تعدد کاندیدا رو به رو بودیم و همچنین عملکرد سال ۸۸ باید تجدیدنظر صورت گیرد و درس بگیریم، امیدوارم این اتفاق بیفتد.

* اگر اجماع به وجود نیاید چطور؟

اگر اجماع به وجود نیاید طبیعتا خودم تصمیم می گیرم.

*فکر می کنید که اجماع بر روی آقای خاتمی صورت نمی گیرد و یا ایشان قبول می کنند که بیایند؟

نمی دانم نظر قطعی شان چیست. با وجود اینکه ارتباطم به ایشان نزدیک است ولی نمی خواهم ایشان را نمایندگی کنم، از خودشان بپرسید.

*آیا درباره اینکه می خواهید چه تیمی داشته باشید فکر کرده اید؟

تیم ما کارشناسان متعهد، دلسوز و با تجربه کشور است. نکته ای که شما وظیفه دارید به عنوان رسانه به آن بپردازید، بحث استفاده از تجربه موفق گذشتگان است. تاکنون هزینه های زیادی برای استفاده از مدیران کم تجربه و یا بی تجربه پرداخت کرده ایم. به نظرم در دهه چهارم انقلاب، کسی باید رئیس جمهور شود که سابقه اجرایی و سیاسی اش روشن باشد و توان استفاده از نیروهای زبده و توانا را داشته باشد. ما دیگر نمی توانیم فقط براساس شعارها تصمیم گیری کنیم.

منشم بر این اساس بوده است که مدیری را به خاطر خط و ربطش عوض کنم. خوشبختانه با هر دو جناح تعامل و روابط خوبی دارم. باید در همه امور از خرد جمعی استفاده کرد و قطعا مشکلی با انتخاب همکارانم نخواهم داشت و از بهترین ها استفاده خواهم کرد. اعتقادی هم ندارم که از فردی یا گروه یا دولت خاص استفاده نشود.

*پس دولت شما دولت اصلاح طلب نیست؟

دولت عقل گرای شایسته سالار است.

*انتقاداتی که در این اواخر نسبت به اصلاح طلبان عنوان می شود بحث مطرح کردن انتخابات آزاد است نظر شما در این باره چیست؟

کدام اصلاح طلب این موضوع را مطرح کرده است؟

*برخی از اصلاح طلبان در سخنرانی های خود به این موضوع اشاره کرده اند…

بحث کلی که ما داریم محدود به انتخابات نیست، ما معتقدیم که هر مسئول نباید از اختیارات خود سوءاستفاده کند بلکه باید بر اساس قانون عمل کند. از برگزارکنندگان انتخابات نیز این انتظار می رود که به وظایف قانونی خود عمل کنند. من رای را امانت می دانم و مجری نباید خیانت در امانت کند. با نگاه مثبتی که به مسئولان داریم، امیدواریم همه پاسدار این امانت مردمی باشند. البته اینکه برخی رسانه ها از سخنان رهبری درباره انتخابات آزاد نیت خوانی کنند و برخی چهره های اصیل انقلاب را به واسطه این نیت خوانی مورد هجمه قرار دهند کار مذمومی می دانم.

*یعنی معتقدید که انتخابات در کشور آزاد است؟

آزاد به چه مفهومی؟

*اینکه همه سلیقه ها در انتخابات حضور دارند و نتایج مبتنی بر واقعیت است؟

فرضمان این است.

*در طول این سالها نیز به برگزاری انتخابات آزاد معتقدید؟

ما در این سالها خطاهایی در انتخابات داشتیم ولی بالاخره در سال ۸۴ دولت اصلاحات انتخابات را برگزار کرد که دولت آقای احمدی نژاد از آن بیرون آمد. من هیچ وقت انتخابات را به چالش نمی کشم. خطاهایی می شود که با وجود نهادهای نظارتی می توان آنها را پیگیری کرد. به نظر من برگزاری انتخابات امانت است. انتخابات حساس و از حقوق ملت و افراد است. توصیه می کنم که همه مسئولان این موضوع را رعایت کنند. ولی نمی دانم سیاسی کردن این بحث در این مقطع زمانی چقدر به مصلحت است. ما باید به اینگونه مسائل نگاه کارشناسی داشته باشیم.

*نظر روشنتان درباره وقایع سال ۸۸ چیست؟

معتقدم انتخاباتی که باید به بازی برد-برد ختم می شد عملا به باخت-باخت تبدیل شد. بر این باورم که باید در فضای کارشناسی تحلیل دقیق و عمیق درباره انتخابات ۸۸ صورت گیرد. باید با نگاه به آینده اتفاقات قبل و بعد از انتخابات مورد بررسی قرار گیرد تا دیگر تکرار نشود. باید در این تحلیل سهم عوامل داخلی و خارجی فارغ از نگاه مچ گیری مشخص شود.

ولی اکنون زمان این بررسی نیست. در حال حاضر باید با نگاه به آینده حرکت کنیم و به مردم بگوییم که اگر فضای انتخابات ۸۸ شما را بی انگیزه کرده که کرده است در انتخابات آینده برای انتخاب رئیس جمهور اصلح با حضور پرشور حاضر شوند. به خاطر ندارم در آستانه هیچ انتخاباتی فضای دانشگاه ها تا این حد امنیتی و بی تفاوت بوده است.

امروز مسئله ما و شما رسانه ای ها این است که فضا را به سمت پرشور کردن انتخابات پیش بریم و با دادن امید به مردم و با نگاه به آینده زمینه انتخابات پرشور را فراهم کنیم.

به هر حال باید در زمان دیگری و با شهامت وقایع سال ۸۸ بررسی شود. عده ای در این انتخابات هزینه های داده اند که نباید می دادند. عده ای از دانشجویان اکنون ستاره دار هستند که نمی توانند تحصیل کنند. باید با اولویت مشکل این دانشجویان حل شود.

*آقای دکتر آیا بنری را که پشت سر خود چسبانده اید و بر روی آن نوشته شده" معیشت، منزلت و عقلانیت" شعار انتخاباتی شماست؟

به نظرم اولویت های فعلی کشورمان است. در شرایط فعلی معیشت مردم و منزلت افراد از مسائل مهم کشورند که باید با تکیه بر عقلانیت، خردگرایی و اخلاق در اولویت برنامه های آتی کشور قرار گیرند.

*دیدار تعدادی از اصلاح طلبان را با مقام معظم رهبری چگونه ارزیابی می کنید؟

دیدار بسیار خوبی بود البته این دیدار سیاسی نبود. درباره این جلسه مسائلی مطرح شد که درست نیست. این افراد گزارش های خوب و جامعی را به مقام معظم رهبری ارائه دادند و ایشان هم بسیار خوب و صمیمانه برخورد کردند البته همین انتظار نیز می رفت.

*برنامه ای برای ادامه این دیدارها دارید؟

اصلا دیدارهای این چنینی برنامه نمی خواهد. ما در یک خانواده و نظام هستیم و آن را قبول داریم. ممکن است گاهی وقفه ای ایجاد شود ولی این ارتباط نزدیک یک ضرورت است و به نظرم وظیفه همه کارشناسان و دلسوزان این است که با همه ارکان نظام ارتباط نزدیک داشته باشند و دیدگاه هایشان را در یک فضای مناسب و صمیمی مطرح کنند. بنابراین باید قویتر از گذشته این دیدارها دنبال شود.

*برخی اصلاح طلبان برای ورود به انتخابات شروطی را مطرح می کنند، آیا شما هم شرطی برای ورود به انتخابات دارید؟

کدام اصلاح طلب شرطی را تعیین کرده است؟ اصلاح طلبان یک سری دغدغه هایی را مطرح می کنند که برخی از این دغدغه ها باید مورد توجه قرار بگیرد. البته این نکته را باید متذکر شوم که ماهیت انقلاب و ارزشها و شرایط کشورمان هیچ گاه شرطی را نمی پذیرد.

*به عنوان سوال آخر نظرتان درباره هدفمندی یارانه ها چیست؟

اواخر دهه شصت بحث هدفمندی یارانه ها به صورت جدی مطرح شد. کلیات این طرح در قالب لایحه فقرزدایی از سوی دولت آقای هاشمی مطرح شد. روح حاکم بر لایحه قانون برنامه سوم توسعه نیز همین بود ولی مجلس شورای اسلامی در هنگام تصویب این لایحه از یک ماده آن عقب نشینی کرد. نرخ حامل های انرژی قرار بود پلکانی بالا برود که مجلس در تصویب نهایی افزایش سنواتی ۱۰ درصد را تصویب کرد. این طرح جزودغدغه های همیشگی کشور بوده است. دولت فعلی توانست با شجاعت این طرح را اجرا کند و واقعا امتیاز بالایی گرفت. البته فضای کشور هم برای اجرای آن فراهم شده بود. اما درباره شیوه اجرایش نقدهای جدی وجود دارد. در حال حاضر ۵۰ درصد قانون اجرا شده است. ۳۰ درصد منابع آزاد شده باید به سمت صنعت می رفت و ۲۰ درصد آن در امور زیربنایی هزینه می شد که اینگونه نشد. در کنار اجرای قانون باید مراقبت هایی درباره صنعت و تورم صورت می گرفت که به آن نیز توجه نشد. باید در این برهه زمانی کارشناسی دقیقی بر روی این طرح صورت بگیرد و اگر بخش هایی از آن اجرا نشده است اجرا شود. در حال حاضر بر اساس نظرسنجی ها مردم می خواهند به جای افزایش یارانه ها، تورم کنترل شود و این خواست درست مردم است. امکان دارد مبالغ دریافتی در میان خانواده های روستایی در کوتاه مدت موثر باشد اما در بلند مدت و بر زندگی خانواده های شهری و قشر متوسط جامعه اثر سوء گذاشته است. حتی اگر در ماه های اول اجرا تاثیر جزئی داشته است، اکنون عملا اثر خود را از دست داده است. شرایط کشور ایجاب می کند که این طرح با ارزیابی کارشناسانه مرحله اول و با استفاده از نظرات کارشناسان ادامه یابد و همه آحاد کشور از یارانه ها به صورت عادلانه برخوردار شوند. باید با بررسی های کارشناسی مشکلات این طرح برطرف شود و با فراهم شدن شرایط مطلوب و آمادگی مردم مراحل بعدی طرح اجرا شود.