پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد اسماعیلی- «یکی از غلط‌ترین کارهایی که در این یکی، دو سال اخیر اتفاق افتاد، این مسئله‌ بورسیه‌ها بود... راهش این نبود که ما مسئله را روزنامه‌ای کنیم.» این یکی از مهم‌ترین بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید دانشگاه‌ها بود که به پروژه‌ای اشاره داشت که جریان تجدیدنظرطلب طی دو سال اخیر آن را هدایت کرد و با آن تلاش داشت از یک‌سو جریان رقیب را تخریب کرده و از سوی دیگر منتخبان ملت در مجلس شورای اسلامی را تخطئه کند. 

چهارم خرداد سال 93 دکتر صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان کشور در نشست خبری با ارائه توضیحاتی در رابطه با روند اعزام دانشجویان به خارج از کشور در سال‌های اخیر گفت: «دولت برای هر یک از دانشجویان بورسیه خارج بین ۶۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان هزینه می‌کند. شماری از دانشجویانی که از سال ۸۵ تا ۹۲ به خارج اعزام شده‌اند، شرایط اعلام شده در فراخوان را نداشتند... در مجموع ۳۰۰۲ نفر از این تسهیلات استفاده کردند...»

این نشست سرآغازی بود بر جنجال رسانه‌ای حامیان رسانه‌ای دولت. تعدادی از روزنامه‌ها و سایت‌های حامی دولت با انتخاب تیترهای مشابه و تأکید بر غیرقانونی بودن بورسیه تمامی ۳ هزار نفری که مشمول بورسیه وزارت علوم بوده‌اند، تلاش کردند تمامی این افراد را شامل این تخلفات نشان داده و این پیام را انتقال دهند که «هر کسی که در دولت قبل بورسیه تحصیلی اتخاذ کرده است، به طور غیرقانونی و به خاطر رانت‌های مختلف موفق به این کار شده است.» با واکنش جهت‌دار رسانه‌های نشانه‌دار چهار روز بعد از صحبت‌های صدیقی، وزارت علوم بیانیه‌ای منتشر می‌کند که نشان ‌داد حتی مسئولان این وزارتخانه نیز ادعای رسانه‌های حامی دولت را قبول ندارند و حتی در بخشی از آن اطلاعیه ضمن گلایه از رسانه‌های حامی دولت مبنی بر تهمت زدن به دانشجویان بورسیه، خواستار رعایت انصاف از سوی آنها شده‌اند: «جا دارد از عملکرد رسانه‌هایی که بدون توجه به آمار و ارقام، با حاشیه‌سازی موجبات آزردگی کلیه بورسیه‌شدگان را فراهم آوردند و هم از عکس‌العمل‌های شتاب‌زده و هیجانی برخی دیگر از رسانه‌ها و افراد، عمیقاً ابراز تأسف کنیم.»

  نفوذ اصلاح‌طلبان به اطلاعات طبقه‌بندی شده وزارت علوم!

در ادامه هرچند که وزارت علوم در مواجهه با این اقدامات روانی - رسانه‌ای به انتشار بیانیه‌ای انتقادی روی آورد اما مجموعه اقدامات بعدی نشان داد که مسئولان این وزارتخانه خود در جریان بسیاری از اقدامات غیرقانونی با هدف «‌پرونده‌سازی» علیه منتخبان ملت قرار داشته یا حداقل در جهت عمل به وظایف کوتاهی کرده‌اند. 

نمونه بارز این موضوع را می‌توان در اظهارات و فعالیت‌های رسانه‌ای یکی از خبرنگاران اصلاح‌طلب که در وزارت علوم رفت و آمد محسوسی دارد جست‌وجو کرد. علی غزالی، خبرنگار روزنامه‌های اصلاح‌طلب و مدیرمسئول سایت‌های فیلتر شده بازتاب امروز که در سال 92 به اتهام نشر اکاذیب و توهین و افترا به مقامات رسمی دستگیر و بازداشت شده بود، در همان هنگامه در صفحه شخصی خود با انتشار اسامی ۷۴۹ نفر از افرادی که بورسیه‌های تحصیلی در سال ۹۱ دریافت کرده‌اند پروسه «پرونده‌سازی» را وارد مرحله جالبی کرد، به گونه‌ای که مجتبی صدیقی، معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان با اعلام اینکه لیست‌هایی که تحت عنوان «اسامی افراد استفاده‌کننده از بورسیه خلاف روال قانون» در فضای مجازی منتشر شده مورد تأیید وزارت علوم نیست، تأکید کرد که وزارتخانه متبوعش این موضوع را پیگیری قضایی می‌کند. صدیقی همچنین درباره سوابق خبرنگاری که فهرست مجعول را منتشر کرده بود، اظهارات جالبی را مطرح می‌کند: منشأ این بی‌اخلاقی‌ها افرادی هستند که ارتباطاتی با عناصر سیستم قبلی داشته‌اند و این اطلاعات را منتشر کرده‌اند، فردی که جواب منفی در خصوص بورسیه خود در این دوره دریافت کرده در پی انتقام‌گیری است. 

  افشاگری غزالی علیه معاون وزیر علوم

اما غزالی در پاسخ به ادعاهای صدیقی در سایت انتخاب می‌نویسد: «بعد از مشاهده سخنان شما انگشت به حیرت مانده‌ایم که آخر این ادعای شما چه معنایی دارد... مگر می‌شود، عقل سلیمی قبول کند که این اطلاعات را سیستم قبلی به ما داده است! برای چه؟! برای افشاگری علیه خودش؟!»

در ادامه وی راز چگونگی دسترسی خود به اطلاعات محرمانه وزارتخانه را اینگونه افشاگری می‌کند: «جناب آقای صدیقی شما خوب به خاطر دارید که در زمانی که آقای توفیقی سرپرست وزارت علوم بودند و هنوز آقای فرجی‌دانا برای وزارت معرفی نشده بودند در آن اتاق گوشه‌ای طبقه ۱۳ شهرک غرب چه کسی این اسامی را به بنده داد و در این مدت چه کسی برای انتشارش مدام تماس می‌گرفت و پیغام می‌داد و ما هم بنا به صلاحدید و شرایط تحریک محرکان نشدیم و اکنون هم فکر می‌کنید که ما ابزار شده‌ایم و شما ضربه خود را به جریانی زده‌اید و اکنون در پی زد و بند با همان جریان هستید و برای حذف نامتان از آن لیست مورد نظر مجلس به دنبال خوش‌خدمتی به آن جریان هستید». 

اما جالب است، بدانیم غزالی از دست‌اندرکاران سایت‌های تعطیل شده بازتاب، آینده آنلاین، آینده نیوز و... می‌باشد. 

آنچه در این میان مهم به نظر می‌رسید این بود که به واسطه چه کسانی، افرادی که سابقه مجرمیت در پرونده آنها ثبت شده به راحتی از اطلاعات محرمانه یک وزارتخانه مطلع شده و نام نخبگان علمی یک کشور را رسانه‌ای می‌کنند؛ آن هم در شرایطی که شهدای هسته‌ای ما- نظیر احمدی‌روشن که بورسیه سازمان انرژی هسته‌ای هم بوده‌اند- به واسطه دسترسی سازمان جاسوسی کشورهای غربی به شهادت رسیده‌اند. 

  ظلم دیگری که جماعت تجدیدنظرطلب علیه مردم صورت دادند

آنچه اشاره شد تنها بخش اندکی از فضا‌سازی جماعت تجدیدنظرطلب علیه نخبگان کشور، جریان دلسوز انقلاب اسلامی و نمایندگان ملت بود که بار دیگر نشان داد این طیف تنها به دنبال سیاست‌زده کردن فضای کشور و التهاب در محیط‌های علمی تنها با اهداف حزبی است و به همین خاطر رهبر معظم انقلاب اسلامی از این موضوع به عنوان ظلم دیگری علیه جامعه دانشگاهی یاد می‌کند.

اما در این میان باید توجه داشت که رویکرد جماعت تجدیدنظرطلب آسیب‌های فراوانی را به دنبال داشت از جمله اینکه؛ دانشجویانی بودند که به خاطر تصمیم سیاسی وزارت علوم بورسیه‌شان به طور غیرقانونی لغو گردید و مجبور شدند دهها میلیون تومان هزینه تحصیل‌شان را شخصاً پرداخت کنند. این در حالی است که این دانشجویان کاملاً قانونی بورسیه شده بودند ولی از آنجایی که وزارت علوم با نگاه سیاسی قصد انتقام‌گیری از دانشجویان را داشت به بهانه‌های مختلف از جمله عدم جایابی برای هیئت علمی، آنها را لغو بورس کرد و به یکباره اعلام کرد باید مبالغ سنگینی از ۳۰ تا ۵۰ میلیون تومان برای پرداخت هزینه تحصیل‌شان پرداخت کنند. 

این را هم باید عنوان کرد که بسیاری از دانشجویان و خانواده‌های دانشجویان بورسیه در این مدت به خاطر فضاسازی‌های سیاسی جماعت غرب‌گرا تحت فشار قرار گرفته و دچار استرس‌های شدید و بیماری‌های عصبی شدند به گونه‌ای که حتی این موضوع در برخی موارد منجر به اختلافات خانوادگی و حتی جدایی برخی از دانشجویان از همسرشان شده است. 

 به راستی پاسخ هزینه‌های به‌وجود آمده توسط جماعت تجدیدنظرطلب در موضوع بورسیه‌ها علیه جامعه دانشگاهی و نمایندگان ملت و جریان دلسوز انقلاب اسلامی را چه کسی باید جبران کند؛ اساساً جبران‌پذیر است؛ آیا نباید وزیر کنونی وزارت علوم و همفکران وی از پدید آمدن چنین موضوعی عذرخواهی کنند؟