پايگاه خبري تحليلي «پارس»- «آنها كه مي‌گويند ما در برابر 1+5 با قامتي رشيد و با ديپلمات‌هاي كارآزموده نبايد حرف بزنيم و مذاكره كنيم،‌گويي از زندگي مردم بي‌خبرند.» (پايگاه اطلاع‌رساني رياست جمهوري- متن سخنراني رئيس‌جمهور در اجتماع مردم خراسان‌شمالي- يك‌شنبه 24 خرداد1394)

بخش اول اين جمله تا پايان «مذاكره كنيم» يك صغراي خيالي است كه براي بخش پاياني جمله يعني كبراي «گويي از زندگي مردم بي‌خبرند» چيده شده است. 

«صغري، كبري چيدن» در سخنراني‌هاي سياسي، سريع‌تر از هر موضوع ديگر در انظار و اذهان عمومي لو مي‌رود. مردم اهل فهم سياسي‌اند و اگر براي برخي صغري‌چيني‌ها مصداق عيني پيدا نكنند، در صحت و سلامت سخن گوينده شك خواهند كرد. چه كسي در مملكت از اشخاص حقوقي تا حقيقي گفته است كه «نبايد با قامتي رشيد و با ديپلمات‌هاي كارآزموده مذاكره كنيم» كه ما بگوييم «آنها كه چنين مي‌گويند از زندگي مردم بي‌خبرند»!

از همين جنس است اين سخن در همان سخنراني روز گذشته: «آنها كه مي‌گويند تحريم مهم نيست، گويي از جيب مردم بي‌خبرند.» 

چه كسي گفته است «تحريم‌ها مهم نيست» اگر منظور، رئيس‌جمهور سابق است، يقه‌گيري او چه حاصلي براي رئيس‌جمهور لاحق دارد؟! و اگر اين روزها در فضاي زنده سياسي، فرد يا جريان ديگري مدعي است كه «تحريم‌ها مهم نيست»، رئيس‌جمهور بايد به طور شفاف او يا آن جريان را به مردم معرفي كند، زيرا جز آنكه از زبان ملت و شخصيت‌هاي انقلابي شنيده‌ايم كه «تحريم‌ها مؤثر است اما نبايد سر خم كرد و تسليم شد» چيز ديگري كه بتواند صغراي يك كبري باشد، نشنيده‌ايم.

همين سخنران محترم در سخنراني دو روز قبل، براي كبراي «خوب بودن پذيرش پروتكل الحاقي» چنين صغرايي چيد: «سال 2014 فقط 80 كشور پروتكل را پذيرفته بودند و حالا 124 كشور پذيرفته‌اند، اين يعني پروتكل الحاقي چيز بدي هم نيست.» 

اين صغري از اساس باطل است، يعني هيچ سياستمداري در دنيا باورش نمي‌شود كه ايران چيزي شبيه بسياري از كشورهاي ريز و درشت دنيا باشد تا در پذيرش پروتكل الحاقي،‌ايران را هم با آن كشور‌ها مقايسه كند، اما متأسفانه چنين مقايسه‌اي در داخل انجام مي‌شود. بسياري از كشور‌هاي پذيرنده از اساس صنعت هسته‌اي ندارند و كشور‌هاي صاحب قدرت نيز با حفظ شرايط امنيتي خود آن را پذيرفته‌اند. 

اينكه بگوييم «عده‌اي نگران جيب مردم يا زندگي مردم نيستند» بايد واضح و شفاف چنين خائناني را به مردم معرفي كنيم و اگر نتوانيم كه به احتمال قوي نمي‌توانيم، به معناي آن است كه گوينده بر بال تحريك افكار مردم سوار شده است. 

گوينده محترم در سخنراني ديروز خود به نوعي «نان مردم» و در سخنراني چند روز پيش «آب آشاميدني» را به رفع تحريم‌ها گره زد، در حالي كه خود صراحتاً تأكيد مي‌كند تحريم‌ها همه مشكل كشور نيست و ايران برابر آن تسليم نمي‌شود اما طرح مسئله آب و نان با اين آب و تاب، خود مقدمه و صغرايي مي‌شود براي «پذيرش توافق به هر طريق». اين تناقض را بايد چگونه حل كرد؟!

«ما هم دين، هم شادي، اشتغال، رفاه، سانتريفيوژ و همه حقوق مردم را مي‌خواهيم» (سايت رياست جمهوري- ديروز) اين گونه سخن راندن هم، منطق صحيحي ندارد. چگونه است كه سانتريفيوژ را با شادي و دين مقابل هم قرار داده‌ايم؟! چرا و چگونه اگر كسي سانتريفيوژ بخواهد، دين يا شادي‌اش به خطر افتاده است؟! منطق يك رئيس‌جمهور بايد منطقي قوي باشد.

البته جناب آقاي رئيس‌جمهور معمولاً منتقدان را با واژه‌هاي درشت و سخت مي‌راند و گله مي‌كند و به همين خاطر بناي ما هم اين نيست كه در هر موردي ايشان را به دقت در آنچه مي‌گويد، فرابخوانيم وگرنه وقتي منتقدان به راه رفتن كري با ظريف به عنوان فرهنگ‌سازي مقابل چشمان همچنان اميدوار مستضعفان جهان به استكبارستيزي ايران، ايراد مي‌گيرند، ما از رئيس‌جمهور انتظار همراهي با اين موضع‌گيري را داريم ولي متأسفانه صغراي بي‌ربطي مي‌شنويم كه «چرا به عينك و كت ظريف اشكال گرفته مي‌شود»!

در هر حال به اعتقاد نگارنده، رئيس‌جمهور محترم كه در ميان دوست و دشمن به تبحر در سخنوري معروفند، اتفاقاً با آنكه در سخنوري، فن بلاغت را به خوبي به كار مي‌گيرند، فن سلامت را به خطر مي‌اندازند و اين خطر براي سخنران يك جماعت چند ده نفره نيز عيب بزرگي است،‌ چه رسد به رئيس‌جمهور حماسه 24 خرداد!