این حادثه‌ی تاریخی را بخوانید:

نزدیک به دو دهه قبل، «کاریا» یک کشور جهان سومی و جنگ زده بود که به تازگی از سه جنگ بزرگ با همسایگانش در منطقه‌ی نیمه استوایی «هنا یمروا» فارغ شده بود.

دهه‌ی ۹۰ میلادی، شورای امنیت فشار زیادی را بر «کاریا» می‌آورد تا دسترسی‌های مدیریت شده‌ی وسیعی به بازرسان شورای امنیت ارایه کند تا جهان از عدم وجود «سلاح‌های کشتار جمعی» در «کاریا» مطمئن شود.

در ابتدا عده‌ای دلواپس مخالف پذیرش دسترسی‌ها بودند و میگفتند پذیرش این دسترسی امنیت ملی «کاریا» را به خطر می‌اندازد و کشور را حتا بیش از وضعیت اسفبار آن زمانش، به مخاطره می‌اندازد.

اما روشنفکران «کاریا» معتقد بودند که با ایجاد اطمینان در مراجع و جوامع بین المللی، «کاریا» دوباره به بازراهای جهانی باز می‌گردد و توسط کشورهای صنعتی پذیرفته خواهد شد که در نهایت به رشد و شکوفایی «کاریا» منجر می‌شود. آنها در ضمن معتقد بودند که بازرسان سازمان ملل، دسترسی مدیریت شده دارند و «دشمن» نیستند، بلکه صرفا افراد متخصص و بی‌طرف هستند که حقانیت ما را به دنیا اثبات خواهند کرد.

در نهایت روشنفگران حرف خودشان را به کرسی نشاندند و سرانجام در چهاردهم مه ۱۹۹۱ «کاریا» با پروتکل‌های دسترسی و بازرسی موافقت کرد. طبق شرایط توافق شده، آنسکام و سازمان انرژی اتمی بین‌المللی حق تحقیقات اعلام نشده با امکانات اعلام شده و نشده در خاک کاریا را داشتند.

بازرسی های گسترده شروع شد اما بازرسان روز به روز توقعشان در بازرسی بالا میرفت، تا اینکه  کم کم دست روی جاهایی گذاشتند که حتا روشنفکران «کاریا» نیز نمیتوانستند باور کنند و به دلایل امنیتی و خطراتی که آنها از طرف همسایگان زخم خورده‌ی شان احساس می‌کردند، نتوانستند ااجازه ی بازرسی از معدود  مراکز دفاعی حساس کشور را صادر کنند.

اسکات ریتر(بازرس آژانس هسته ای در آن زمان) در مصاحبه با شبکه ی الجزیره گفته بود: «وقتی شما این سوال را مطرح می کنید که آیا «کاریا» تسلیحات گوناگون هسته ای، میکروبی یا شیمیایی نظامی دارد، پاسخ یک نه قاطعانه است.»

و نکته جالب اینجاست که بدانید همین اسکات ریتز عامل جاسوسی شد! سال ها بعد مشخص شد جاسوس‌های آمریکایی موفق شده‌اند یک دستگاه شنود بزرگ و پیشرفته به نام "استفانی" را به «دادگابه» (پایتخت کاریا) قاچاق کرده  و در دفتر کار آقای ریتر نگه‌داری کنند.

البته "اسکات ریتر" پس از افشای این ماجرا از سمتش استعفا و افشا کرد که واشنگتن مسئولیت هدایت کل این عملیات به نام "عملیات استفانی" را به عهده داشته است.

وی همچنین افشا کرد حساس‌ترین اطلاعات به دست آمده از عملیات استفانی به جای آنکه در برنامه "آنسکام" خرج شوند تحویل دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا شدند.

سرانجام گزارش رسمی بازرسی ها داده شد. هیچ گونه گزارشی مبنی بر وجود سلاح هسته ای در «کاریا» داده نشد. گزارش ها حاکی از پاک بودن «کاریا» بودند.

اما آمریکا به هر حال و بر خلاف نظر شورای امنیت سازمان ملل به «کاریا» حمله کرد! میدانید با چه بهانه ای؟ درست با بهانه ی همان مراکز بسیار حساس که «کاریا» اجازه بازرسی از انجاها را نداده بود.

در تاریخ پنجم فوریه ۲۰۰۳ وزیر خارجه آمریکا در حالی که در پشت سرش رئیس سازمان سیا را همراه داشت، وارد جلسه‌ی شورای امنیت سازمان ملل متحد شد. وی با نشان دادن چند عکس ماهواره‌ای و چند شنود تلفنی ادعا کرد بر اساس اطلاعات موثق سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، «کاریا»  در حال پنهانکاری و اختفای تسلیحات‌ خود از دید بازرسان است.

«کاریا» تحت فشار مضاعف قرار گرفت و می‌بایست یک «تصمیم سخت‌تر» از قبل می‌گرفت:

الف) اگر مراکز بسیار حساسِ کشورش را نشان میداد اولا: با این کار خود را شدیدا آسیب پذیر کرده بود؛ ثانیا هیچ تضمینی نبود که بازرسان آژانس توقعاتشان بالاتر نرود چون هربار که «کاریا» بله میگفت آنها درخواست جدید دیگری مطرح میکردند و درخواستهایشان برای بازرسی تمامی نداشت.

ب) اجازه بازرسی نمیداد که نتیجه اش میشد بهانه دادن دست آژانس
زیرا آژانس ادعا میکرد لابد چیزی را مخفی میکنید و دست به کاری زدید که حاضر به «شفاف سازی»! نیستید.

اینجا بود که «کاریا»یی‌ها فهمیدند اساسا پذیرفتن بازرسی‌ها و دسترسی‌ها و پروتکل الحاقی از روز اول اشتباه بوده، اما دیگر کار از کار گذشته بود. با اجازه‌ی بیشتر به بازرسان سازمان ملل، «کاریا» تمام مکانیسم دفاعی خودش را برای سازمان‌های جاسوسی کشورهای صنعتی به ویژه آمریکا لو می‌داد و این اطلاعات در دست هر گروه و گروهکی، می‌توانست به نابودی کامل «کاریا» بینجامد. گزینه‌ی دوم نیز بهانه‌ی بیشتری به دست آمریکا می‌داد.

کاریا، گزینه‌ی دوم را انتخاب کرد. آمریکا بدون اجازه‌ی سازمان ملل به کاریا حمله کرد و آن کشور را گرفت. داستان کاریا هنوز ادامه دارد، داعش به دنبال تجزیه‌ی کاریا است و این کشور دو دهه است که روی خوشی را ندیده است.

آیا ایران نیز «کاریا» خواهد شد؟


با استفاده از این پست                         

استعارات:
کاریا »  ایراک (عراق)
دادکابه » باکداد (بغداد)
هنا یمروا » خآور میانه