پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مهدي پورصفا- انتخابات مجلس شوراي اسلامي در اسفندماه سال جاري بستري پر تحرك براي احزاب سياسي شده است تا خود را براي در اختيارگرفتن كرسي‌هاي مجلس دهم آماده كنند. در طول چند ماه گذشته جبهه‌هاي مختلف سياسي با تعلقات گوناگون در پي ائتلاف و هم افزا كردن توان نيروهاي همفكر براي حضور قدرتمندانه‌تر در عرصه سياسي هستند. 

اصولگرايان به عنوان بخشي از اين رقابت سياسي تحركات خود را براي يك ائتلاف سياسي از مدت‌ها قبل آغاز كرده‌اند و حداقل در سطح رسانه‌اي حضور مشترك سه حزب و جبهه موتلفه، جمعيت ايثارگران و پايداري در عرصه انتخابات تثبيت شده است.  گرچه در اين ميان هنوز تكليف برخي از مهره‌هاي اصلي براي حضور در انتخابات مشخص نيست، اما مي‌توان در عرصه نظري انتظار يك ائتلاف قوي را در اين جبهه داشت. 

در مقابل به نظر مي‌رسد كه اصلاح‌طلبان همچنان درگير اختلافات دروني و ابهام در راهبردهاي اجرايي براي حضور در انتخابات هستند. از يك سو اصلاح‌طلبان مي‌دانند كه حضور در انتخابات مجلس اولين فرصتي است كه مي‌تواند مجالي براي بازگشت به عرصه قدرت را براي آنان پس از فتنه سال 88 فراهم كند و از سوي ديگر موانع موجود براي اين كار آنچنان قدرتمند است كه به نظر تجديد نظر در برخي از برنامه‌هاي قبلي براي رسيدن به يك نتيجه حداقلي ضروري مي‌رسد؛ تجديد نظري كه همانند انتخابات سال 92 مي‌تواند با حذف برخي مدعيان به ظاهر مزاحم اما سرسخت و البته اين بار بسيار زودتر از قبل آغاز شود. 

   عارف دوباره قرباني مي‌شود
‌عطريانفر، عضو شوراي مركزي حزب كارگزاران در گفت و گو‌  با يكي از نشريات به صراحت بر اين نكته تأكيد كرد كه اصلاح‌طلبان درباره رياست مجلس و ترجيح براي عارف يا لاريجاني با اكثريت اصولگرا حتماً‌ آقاي لاريجاني را ترجيح مي‌دهند چراكه خروجي «نقد قابل اعتماد» جناب آقاي لاريجاني احتمالاً براي ما مناسب‌تر از «موقعيت نسيه و غير نقد» آقاي عارف است‌. 

اين سخنان از چند منظر قابل تحليل است و مي‌توان درباره آن از چند زاويه با توجه به وضعيت فعلي اصلاح‌طلبان سخن گفت كه تجديد نظر اصلاح‌طلبان در بر نامه قبلي خود با تكيه بر حذف برخي افراد تأكيد مي‌كنند. 

تكرار مجلسي همانند مجلس ششم به طور حتم نقطه آرماني اصلاح‌طلبان درباره انتخابات مجلس شوراي  اسلامي محسوب مي‌شود، اما واقعيت اين است كه چنين تركيبي با توجه به شرايط موجود غير‌قابل‌تكرار است.  از همين رو بود كه سعيد حجاريان به عنوان استراتژيست جبهه اصلاح‌طلبان بر اين نكته تأكيد كرد كه نهايت هدف اصلاح‌طلبان براي حضور در انتخابات مجلس تكرار مجلسي همانند مجلس پنجم است كه در آن اقليتي قوي از اصلاح‌طلبان حضور داشته باشند، به طور حتم چنين استراتژي با جهت‌گيري سياسي برخي از چهره‌هاي اصلاح‌طلب در خصوص تصاحب رياست مجلس در تناقض است.  مهم‌ترين چهره‌اي كه هم اكنون بر اين مسئله تأكيد دارد، محمدرضا عارف، چهره ناكام اصلاح‌طلبان در انتخابات رياست جمهوري سال 92 است؛ ناكامي‌اي كه ناشي از يك تحميل  در اردوگاه اصلاح‌طلبان برنامه تصميمي كه در عرصه انتخابات گرفته شد. 

   كاتاليزوري براي حضور قدرتمندانه در انتخابات
اينكه چرا اصلاح‌طلبان به سراغ لاريجاني به عنوان گزينه‌اي قابل دسترس براي ورود به مجلس رفته‌اند، بيش از همه وقت روشن و البته شايان توجه است. 

با در نظر گرفتن اين نكته كه در اختيار گرفتن كرسي‌هاي مجلس به دلايل گوناگون از جمله آثار فتنه 88 براي اصلاح‌طلبان ممكن نيست، نياز به يك كاتاليزور براي گرفتن يك نتيجه حداقلي لازم و ضروري دارد.  به نظر مي‌رسد كه در اين ميان لاريجاني به عنوان اين كاتاليزور و واسطه در عرصه سياسي كشور براي حضور قدرتمندانه اصلاح‌طلبان انتخاب شده است و البته پالس‌هايي كه در عرصه رسانه‌ها منتشر مي‌شود، از اين امر حكايت مي‌كند كه گزينه قبلي يعني حجت الاسلام ناطق نوري حاضر به ايفاي اين نقش نيست.  درباره اينكه چرا اصلاح‌طلبان به دنبال لاريجاني هستند، اين نكته قابل ذكر است كه دولت روحاني نيز اميدوار است كه بتواند با ائتلافي با جبهه پيروان كه لاريجاني رياست آن را بر عهده دارد به هدف خود برسد و در حقيقت دولت و اصلاح‌طلبان درگير يك رقابت ناخواسته شده‌اند. 

   حذف راهبرد و اختلاف
حالا سؤال اينجاست كه اين راهبرد و حذف عارف چه تبعاتي براي جبهه اصلاح‌طلبان دارد. واقعيت آن است كه عارف بارها بر اين نكته تأكيد كرده است كه اين بار از جريان انتخابات و رقابت‌هاي سياسي كنار نخواهد رفت.  در جريان انتخابات رياست جمهوري سال 92 نامه مشترك سران اصلاح‌طلبان به عارف بود كه وي را از ادامه انتخابات منصرف كرد و اين در حالي بود كه انگيزه عارف براي ادامه اين روند چنان بود كه وي طي مصاحبه‌اي پيش از آغاز رقابت‌هاي انتخاباتي بر اين نكته تأكيد كرد كه نظام وي را براي مواقع لازم در آب نمك خوابانده است و حالا زمان استفاده از وي است.  عارف از انتخابات سال 92 گذشت و پاسخي درخور نيز براي اين فداكاري خود دريافت نكرد، چه اينكه بارها اخباري منتشر شده بود كه از نارضايتي‌اش از برخي پست‌هاي پيشنهاد شده به وي حكايت مي‌كرد. 

   زمين بازي به نفع اصلاح‌طلبان تعريف نشده است
در صورت ضرورت، حذف عارف و نارضايتي وي از چنين اقدامي شكاف در جبهه اصلاح‌طلبان از هم اكنون و پيش از آغاز جدي انتخابات مجلس بديهي به نظر مي‌رسد؛ شكافي كه مي‌تواند با گذر زمان گسترده‌تر شده و تبعات جدي براي آنان داشته باشد.  راهي كه در مقابل اصلاح‌طلبان قرار دارد اين است كه در ليست‌هاي پيشنهادي خود سهم مؤثري را به نامزدهاي مورد نظر اختصاص دهند كه عملاً جايي براي مشاكت جدي با طيف لاريجاني‌ها باقي نمي‌گذارد.  در كنار اين حتي شراكت راهبردي با لاريجاني نيز مورد انتقاد برخي چهره‌ها در داخل اصلاح‌طلبان قرار دارد كه چنين راه حلي عملاً بيهوده دانسته و حضور مستقل را در انتخابات مجلس ترجيح مي‌دهند. 

به نظر مي‌رسد سايه اختلاف عميق‌تر از آن چيزي است كه اصلاح‌طلبان تصور مي‌كردند و زمين بازي به هيچ عنوان به نفع آنان تعريف شده است.