به گزارش پارس به نقل از شرق مقام اول بزرگ‌ترین جمله دروغ تاریخ سیاست، به «جرج واشنگتن» می‌رسد که دروغ افسانه‌ای را گفت: «من نمی‌توانم دروغ بگویم!» اشاره به این جمله رئیس‌جمهور آمریکا به این معنا نیست که بزرگ‌ترین دروغ‌گوی تاریخ سیاست دنیا؛ «آدولف هیتلر» را از قلم انداخته‌ایم! در حقیقت هیتلر کسی است که دروغ‌گوهای تاریخ از او درس گرفته‌اند؛ شگرد دروغ بزرگ این‌روزها جزو دروس سیاست است؛ شگردی که در یک جمله کوتاه خلاصه می‌شود: «دروغ چنان عظیم باشد که هیچ‌کس باور نکند که کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بی‌شرمانه حقیقت را تحریف کند». در ادامه می‌توانید ١٠ مورد از بزرگ‌ترین دروغ‌هایی که سیاست‌مداران آمریکایی بیان کرده‌اند، را بخوانید. 
 
مردم مختارند! 
اوباما؛ رئیس‌جمهور فعلی آمریکا: «اگر دوست دارید برنامه بهداشت و درمانی که دارید را نگه دارید؛ شما مختار هستید!» ششم ژوئن ٢٠٠٩ 
قانون بهداشت و درمانی که دولت اوباما ارائه کرد، استانداردهای جدیدی را برای خدمات درمانی ارائه می‌کرد و شرکت‌های بیمه‌ای که قانون قدیمی را اجرا می‌کردند، تصمیم گرفتند این برنامه‌ها را قطع کنند. اما اوباما در سخنرانی‌ای اعلام کرد که مردم می‌توانند همان بیمه‌های قدیمی را برای خود نگه دارند درحالی‌که این اتفاق هیچ‌وقت رخ نداد و تمام بیمه‌های قدیمی باطل شدند. 
 
سلاح‌های کشتار جمعی که یافت نشد 
 جرج دبلیو بوش؛ چهل‌وسومین رئیس‌جمهور آمریکا: «ما سلاح‌های کشتار جمعی در عراق پیدا کردیم. ما در این کشور آزمایشگاه‌های بیولوژیکی پیدا کردیم». ٢٩ می ٢٠٠٣ 
برای فرستادن ارتش آمریکا به عراق در سال ٢٠٠٣ بوش به دنبال دلایل بسیاری می‌گشت که وجود دیکتاتوری مانند صدام و سلاح‌های کشتار جمعی مهم‌ترین این دلایل بود. گرچه پس از پایان جنگ و کشته‌شدن بیش از پنج هزار سرباز و نیم‌میلیون عراقی مشخص شد که این ادعا کاملا دروغ است و عراق سلاح کشتار جمعی ندارد. سیا در آوریل سال ٢٠٠٥ به‌طوررسمی اعلام کرد که در عراق هیچ سلاح کشتار جمعی‌ای پیدا نشده است. 
 
سیگار اعتیادآور نیست 
بیانیه شرکت دخانیات آمریکا؛ آر. جی ‌رینولدز: «کشیدن سیگار اعتیادآور نیست؛ درست مثل نوشیدن چای و قهوه». ١٤ آوریل ١٩٩٤ 
بیش از نیم‌قرن تولید‌کنندگان آمریکایی سیگار تلاش داشتند تا به مردم بقبولانند که کشیدن سیگار اعتیادآور و خطرناک نیست. آنها برای این ادعا از تحقیقات علمی و مشاهدات پزشکان هم شواهدی اعلام می‌کردند که کاملا کذب بود. در کنگره سال ١٩٩٤، مدیران هفت‌شرکت تولید‌کننده دخانیات اعلام کردند که نیکوتین موجود در سیگار مانند چای و قهوه است. بعدها دادگاهی علیه این مدعا تشکیل شد و سران شرکت دخانیات را مجبور کرد از رسانه‌ها و مردم برای نشر این ادعای کذب عذرخواهی کنند. 
 
آمریکا در السالوادور  دخالت نداشته 
توماس اندرس؛ وزیر امور خارجه آمریکا: «هیچ مدرکی وجود ندارد که ثابت کند نیروهای دولت آمریکا در قتل‌عام غیرنظامیان السالوادور نقش داشته‌اند». هشتم فوریه سال ١٩٨٢ 
 ایالات‌متحده در ابتدا به‌کلی انکار کرد که در جریان کشتار السالوادور، که حدود ٧٥ هزار غیرنظامی کشته شدند، دخالت داشته است. اما یک هفته پس از اینکه وزیر امور خارجه این جمله را اعلام کرد، مشخص شد که دولت جناح راست این کشور از سوی آمریکا حمایت نظامی شده‌اند. 
 
دولت در  رسوایی واترگیت بی‌تقصیر است 
ریچارد نیکسون؛ سی‌وهفتمین رئیس‌جمهور آمریکا: «من به‌طور‌کاملا مطلق می‌توانم بگویم... هیچ‌کس در کاخ سفید، هیچ‌کس در این دولت و هیچ‌کدام از کارمندان ریاست‌جمهوری در این حادثه عجیب‌وغریب دست نداشته‌اند». 
در حقیقت بسیاری از کارمندان رده‌بالای نیکسون در رسوایی‌ای که به نام واترگیت شناخته شد، دستگیر شدند. در ماه ژوئن سال ١٩٧٣، جان دین، وکیل سابق کاخ سفید، شهادت داد که بیش از ٣٥ مرتبه در مورد تلاش برای سرپوشی واترگیت توضیح داده است. گرچه نیکسون یک‌سال پس از استعفایش در گفت‌وگویی اعلام کرد که بابت تمام خساراتی که از واترگیت متوجه مردم و حکومت شده است متأسف است و عذرخواهی می‌کند. 
 
جنگ ویتنام 
لیندون جانسون؛ سی‌وششمین رئیس‌جمهور آمریکا: «ما پسران آمریکایی را ١٠ هزار مایل دور از خانه‌شان نمی‌فرستیم تا کاری که مردان آسیایی باید خود انجام دهند را برعهده بگیرند». اکتبر ١٩٦٤ 
در مجموع سه‌میلیون‌و ٤٠٠ هزار آمریکایی در سال‌های ١٩٦٤ تا ١٩٧٥ به آسیا فرستاده شدند؛ از این بین تقریبا ٦٠ هزار نفر کشته و بیش از ١٥٠ هزار نفر زخمی شدند. به این ارقام میلیون‌ها نفر ویتنامی و کامبوجی را هم، که در جنگ ویتنام کشته شدند، باید اضافه کرد. 
 
اسامی کمونیست‌ها در دست من است! 
جوزف مک‌کارتی؛ سناتور آمریکایی: «فهرستی در دست من است که نام ٢٠٥ کارمند وزارت امور خارجه، که از اعضای حزب کمونیست بودند و هنوز هم با آنها فعالیت می‌کنند، در آن نوشته شده است». ٩ فوریه ١٩٥٠ 
این جمله مک‌کارتی یکی از اولین بیانیه‌های او بود که بعدها به‌عنوان پدیده مک‌کارتیسم شناخته شد! «مک‌کارتیسم» اصطلاحی است برای توصیف فعالیت‌های سناتور جوزف مک‌کارتی در دوره جنگ سرد، که با عوام‌فریبی، گزینش شغلی، فهرست‌های سیاه، افشاگری و دادگاه‌های نمایشی تلاش می‌کرد تا با کمونیسم مبارزه کند. سیاست مک‌کارتی این بود که از این دروغ‌ها برای ترساندن مردم استفاده کند. تمام ادعاهای او مبنی‌بر وجود اعضای کمونیست در نهادهای دولتی مختلف و فهرست‌های اسامی کمونیست‌ها کذب بود.