مذاکرات لوزان بدون تردید یک دستاورد بزرگ برای نظام جمهوری اسلامی و مردم ایران است. این دستاورد صرفاً با مقاومت طولانی و محکم مردم ایران بدست آمد. اگر این مقاومت نبود، نه حقوق هسته ای ایران و نه غنی سازی و نه ادامه کار سایت‌های هسته ای ما مورد تائید قدرت‌های جهانی قرار می گرفت.

به یاد داشته باشیم که در ده سال پیش در کدام نقطه ایستاده بودیم. در آن زمان همین کشورهای غربی، خواهان توقف کامل و سریع تمامی فعالیت‌های هسته ای ایران و باز کردن پیچ و مهره تمامی تاسیسات ( به تعبیر اوباما ) بودند. امروز به نقطه ای رسیده‌ایم که حق غنی سازی در داخل خاک کشور و نیز تأمین سوخت مورد نیاز نیروگاهای کشور و ادامه تحقیقات صنایع هسته ای به رسیمت شناخته شده و تمامی سایت‌های نظنز و اراک و فردو نیز به فعالیت ادامه خواهند داد.

این دست آورد مهم و ارزشمند است و بیانگر این موضوع می‌باشد که هر جا ملت مقتدر ایران بر حق مسلم خود پافشاری و مقاومت نمود ( مانند هشت سال دفاع مقدس )، حتی اگر با مخالفت تمام قدرت‌های جهان هم مواجه شود، در نهایت پیروز می‌شود.این درس تاریخی و ارزشمند در حافظه تاریخی ملت ایران بوده و خواهد بود که ایستادگی بر خواست‌های مشروع و قانونی، جهان را با همه اتحاد و صف آرائی و قدرت آن‌ها، به خضوع و تسلیم خواهد کشانید.

البته توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که موفقیت در لوزان، مدیون یک فرآیند طولانی در پانزده سال گذشته است و برای تحلیل صحیح آنچه در لوزان اتفاق افتاد و دست آوردهای آن، ناچاریم که فرآیند تاریخی پانزده سال گذشته را مرور کرده و سپس به قضاوت درباره آنچه در لوزان اتفاق افتاد، باشیم. به تعبیر دیگر، آنچه دراین سال‌ها اتفاق افتاد، می‌باید اتفاق می‌افتاد تا لوزان، لوزان شود. تمامی این قطعات پازل را باید در کنار یکدیگر دید.

اجازه بفرمائید که مروری کوتاه داشته باشیم. در دولت آقای خاتمی مذاکرات ما با غربی‌ها با مدیریت جناب آقای دکتر روحانی بعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی آغاز گردید. ابتدا غربی‌ها از قبول حق غنی سازی هسته ای ایران خودداری نمودند. سپس ایران برای اثبات حسن نیت خود بطور یکجانبه و داوطلبانه تمامی فعالیت‌های خود را برای مدت چند سال بطور کامل تعلیق نمود. عدم اجرای توافقات توسط طرف غربی باعث شد که ایران در روزهای پایانی دولت ایشان، مجدداً فعالیت‌های خود را بدون اعتناء به تهدیدات طرف غربی، از سر گیرد.

طی سالهای بعد، فشار غربی‌ها با تحریم‌های شدید و ظالمانه آغاز گردید ولی نظام بدون توجه به این فشارها، به افزایش تعداد سانتریفیوژها و سایت‌های هسته ای خود ( مانند فردو) ادامه داد. افزایش سریع تعداد و کیفیت نسل جدید سانتریفیوژها، غربی‌ها را به هراس جدی انداخت. این همان نکته ای است که اوبا ما به صراحت در کنفرانس مطبوعاتی خود پس از توافق لوزان از آن سخن گفت. اگر این تعداد سانتریفیوژها و سایت‌های امروزین نبود، امروز غربی‌ها از بیست هزار سانتریفیوژها به شش هزار اکتفا نمی‌کردند. اگر سایت فردو نبود، امروز در لوزان صحبتی از ادامه فعالیت تحقیقاتی آن نبود. اگر ما امروز شش هزار سانتریفیوژ داشتیم، قطعاً غربی‌ها به ادامه فعالیت همه آن‌ها رضایت نمی‌دادند. به بیان صریح تر، اگر آقای دکتر ظریف و تیم فعال و کار گشته او ( که تقدیر از زحمات آن‌ها لازم است ) مثلاً پنج سال به ژنو و لوزان می‌رفتند، نتایج کمتری از آنچه به دست آمد، کسب می‌کردند و شاید اساساً هنوز غربی‌ها بر موضع خود برای تعلیق تمامی فعالیت‌های هسته ای ایران پافشاری می‌کردند.

نمی‌خواهم اشتباهات احتمالی و جزئی مسئولان ذیربط در پانزده سال گذشته را کتمان نمایم. بهر حال طبیعی است که در مقاطعی می‌توانستیم بهتر عمل کنیم. اما هرگز نباید از یاد برد که مجموعه این فرآیند با همه قهر و آشتی‌هایش، برای موفقیت فعلی لازم بود. حتی اجازه بدهید که کمی بازتر سخن بگوئیم. بنظر شما اگر گسترش امروزین نقش ایران در منطقه خاورمیانه از فلسطین و لبنان و سوریه و عراق و غیره نبود، لوزان، بوجود می‌آمد ؟ و آیا وزرای شش قدرت برزگ جهان در طول یکسال و نیم گذشته، بارها و بارها با وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به مدت چند روز نشست برگزار می‌کردند ؟ و آیا رئیس جمهور آمریکا در بیانات خود حل پرونده هسته ای ایران را با اقدامات کندی در مهار قدرت بزرگ شوروی و نیکسون در مهار قدرت بزرگ چین مقایسه می‌کرد ؟

اما ذکر چند نکته در خصوص توافق مطبوعاتی لوزان قابل توجه است :
1. نباید به خواست‌های خود بطور ایده آل بنگریم. این همان نکته ای است که برخی دوستان منتقد در کشور، از این زاویه به موضوع می‌نگرند. بهرحال مذاکره کردن به معنای تنازل از ایده آل‌های طرفین است. قرار نبود که ما در این مذاکرات، همه آنچه را که می‌خواستیم، بدست آوریم و یا بالعکس. بالاخره ما دست آوردهای مهمی داشتیم و غرب هم با تبلیغات وسیع خود، اعلام می‌دارد که آن‌ها هم به آنچه می‌خواستند، رسیدند. اگر چه دروغ و فریب است. زیرا جمهوری اسلامی هرگز بدنبال بمب اتمی نبود که با اعمال تحریم‌ها، او را کنترل کرده باشند.

ایده آل نگری در این مقطع زمانی برای ما مفید نبود و باید با تدبیر از این مقطع زمانی عبور می‌کردیم. ضمن آنکه به بسیاری از خواسته‌های خود رسیدیم.

2. هنوز اقدامات بسیار مهمی باقی مانده است. هنوز هیچ توافقی رسماً امضاء نشده است. از تفاوت متن‌های قرائت شده وزیر محترم امور خارجه کشورمان وطرف اروپایی بگذریم و اصالت را به متن آقای دکتر ظریف بدهیم.در متن ایشان نیز در بخش اقدامات ایران، صراحت بیشتری وجود داشت تا بخش اقدامات طرف غربی. ایران تعهدات خود برای فردو و اراک و نظنز و اجرای موقت پروتکل الحاقی را بصراحت عنوان کرد. حتی وزارت خارجه آمریکا، تعداد توافق شده سانتریفیوژها را نیز بیان کرد که مورد انکار ازسوی ایران قرار نگرفت. اما آنجا که مربوط به حذف کامل تحریم‌ها بطور یکجا و بلافاصله پس از امضای توافق بود، هنوز در ابهام بسر می‌برد. طرف غربی با صراحت، لغو تحریم‌ها را منوط به اجرای گام به گام تعهدات ایران می‌داند. این موضوع به معنای یک دوران طولانی و کشدار و توأم با درگیری است که تشخیص اجرای تعهدات ایران را نیز با طرف غربی است. لذا معلوم نیست که کدام تحریم ودر چه بازه زمانی و چگونه لغو می‌شود ؟ حتی اگر ادعاهای آمریکائی‌ها مبنی بر ابقای تحریم‌های مربوط به حقوق بشر و حمایت از تروریسم را یک بلوف تبلیغاتی بدانیم، بهر حال غربی‌ها در صحنه بین الملل، سابقه خوبی در اجرای تعهدات خود ندارند زیرا از موضع قدرت رفتار می‌کنند. در این صورت امکان بازگشت ما به وضعیت کنونی هم قدری مشکل شده است. زیرا حداقل اراک، تغییر کاربری داده شده است.

سخنان حجت الاسلام روحانی رئیس محترم جمهوری، بسیار اهمیت دارد. ایشان با صراحت، بر لغو تمامی تحریم‌های بین المللی و شورای امنیت، در "روز اجرای توافق" تاکید داشتند. آقای روحانی که سابقه بد عهدی غربی‌ها را در دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی در خاطره دارند، بر اجرای تعهدات طرفین در یک مرحله و یک جلسه اصرار نمودند که بسیار مورد تقدیر است.

این مهم، حتماً در دستور کار تیم دیپلماتیک خدوم و ارزشمند ما قرار دارد تا در ژوئن آینده، وارد گرداب لغو تدریجی تحریم‌ها و دام بزرگی بنام " گام به گام " نشویم.