عباس بخشی: به گزارش پارس به نقل از رویکرد، برقراری نظام طایفگی در لبنان و ۱۸ طایفه‌ای که براساس مذهب و فرقه تقسیم بندی می شوند گواه وجود تنوع مذهبی، فرهنگی و تمدنی در این کشور است. این موضوع که با حضور استعمار فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم در این کشور به آن دامن زده شد و پایه گذار تشکیل حکومتی در این کشور شد که به نظام طایفگی معروف است. بر اساس سرشماری ساختگی قبل از سال ۱۹۳۲ به ترتیب مسیحیان مارونی، اهل سنت و شیعیان بیشترین جمعیت را در این کشور بر عهده داشتند و بر اساس این ساختار ریاست جمهوری، نخست وزیری و ریاست مجلس بعد از استقلال این کشور به ترتیب به مسیحیان، اهل سنت و شیعیان رسید. این موضوع تا بعد از جنگ داخلی دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی در کشور لبنان برقرار بود تا اینکه در مذاکرات صلح طائف گرو‌های دیگر به قدرت شیعیان اذعان کرده و بعضی اختیارت رئیس جمهور کاهش و به اختیارات رئیس مجلس افزودند. فاصله ۵۰ سال میان این دوران یعنی از زمان استقلال لبنان از فرانسه تا پایان جنگ داخلی، زمینه‌های فراهم شد که با رهبری روحانیت شیعه، طبقه فرودست نشانده شیعیان به جایگاه ومنزلتی دست یابند که نه تنها قدرت های داخلی لبنان در برابر آن ها تعظیم کنند بلکه جهان اسلام و جبهه مستضعفین جهان با الگو گیری مشترک از انقلاب اسلامی ایران و مقاومت اسلامی در لبنان زمینه های بیداری اسلامی – انسانی علیه مستکبرین جهان را در قرن ۲۱ کلید بزنند.

جامعه شیعان لبنان در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی آن زمان که کشور لبنان وپایتخت زیبایش به عنوان عروس خاورمیانه مطرح بود و شهر بیروت را پاریس آسیا می نامیدند به علت فقر فرهنگی و اجتماعی در طبقه فرودست قرار گرفته بود و اکثر مناطق شیعه نشین فاقد امکانات اولیه زیر بنایی بود از همین رو خانواده های شیعی در اوج فقر اقتصادی و فرهنگی برای گذران زندگی خود مجبوربه انجام کارهای دور از شان مسلمانان بودند، این افراد با مهاجرت به شهرهای بزرگ مانند بیروت و طرابلس ضمن خدمت در خانه ثروتمندان طایفه‌های دیگربا کمترین دست مزد، برای گذران زنگی به فحشا هم روی می آوردند.کار به جایی رسیده بود که طبقه شیعی مراسم ازدواج، تدفین،عزدارای و دیگر رسومات مذهبی شان را در کلیسا برگزار می کردند. در آن زمان و بعد از درگذشت علامه سید شرف الدین حسینی رهبر شیعیان بنا به وصیت او و در خواست اهالی بلبعک لبنان امام موسی صدر برای کمک به شیعیان به لبنان سفر کرد، این مهاجرت کبری سرمنشاء برکاتی شد که به غیر تحت تاثیر قراردادن جامعه لبنان بر دیگر کشورهای اسلامی در غالب گفتگوی تمدن و ادیان زمینه ساز تشکیل مقاومت جهانی اسلام علیه استکبار و به طور خاص صهیونیسم جهانی شد.

امام موسی صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیه های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود

اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زمان مکتب اهل بیت به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می داد. امام موسی صدر برای نیل به این اهداف، و با توجه به جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعالیتهای خود را چند حوزه موازی سازماندهی نمود.

امام موسی صدر از زمستان سال ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به منظور ریشه یابی عوامل عقب ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدتی بود که از اواسط سال ۱۳۳۹ و در راستای سیاست محرومیت زدایی، طراحی و اجرا گردید. امام موسی صدر در زمستان سال ۱۳۳۹ و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامه ای ضربتی جهت تامین نیازهای مالی خانواده های بی بضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت.
برنامه اقتصادی امام موسی صدر با تقویت جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، که برای تامین نیازهای مالی شیعیان لبنان طرح ریزی شد، زمینه های اقتصادی و فرهنگی دیگری هم برای جامعه شیعیان لبنان داشت. بهره گیری از دختران شیعه که متاسفانه مجبور به تن فروشی در مراکز فحشا شده بودند و زمینه سازی برای معرفی اسلام ناب با نگاه گفتمانی امام موسی صدر باعث شد که این افراد راه حقیقت را از آنچه که تصور می شد زودتر دریافت کنند و با هوشمندی و سعه صدر امام موسی صدر به مادرانی تبدیل شوند، که رزمندگان و شهدای مقاومت اسلامی برای مقابله با تجاوزات اسرائیل را در دامن خود تربیت کنند.

وی در فاصله سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۸ و در چارچوب برنامه ای میان مدت، با طی سالانه صد هزار کیلومتر در میان شهرها و روستاهای سراسر لبنان، دهها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفه ای را راه اندازی نمود.

که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بی بضاعت، کاهش درصد بیسوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا در آمدن صدها پروژه کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود.

امام موسی صدر در تابستان سال ۱۳۴۵ و پس از اجتماعات عظیم و چند روزه شیعیان لبنان در بیعت با ایشان، رسما از حکومت وقت درخواست نمود تا همانند دیگر طوائف آن کشور، مجلسی برای سازماندهی طایفه شیعه و پیگیری مسائل آن تاسیس گردد. مجلس اعلای اسلامی شیعیان که اولین بخش از برنامه درازمدت امام صدر به شمار می رفت، در اول خرداد سال ۱۳۴۸ تاسیس، و خود آن بزرگوار با اجماع آراء به ریاست آن انتخاب گردید.

امام موسی صدر از بهار سال ۱۳۴۸ تا اواسط زمستان سال ۱۳۵۲ با دولت وقت لبنان به گفتگو نشست، تا آن را برای اجرای پروژه های زیربنایی و وظایف قانونی خود در قبال مناطق شیعه نشین و محروم آن کشور ترغیب نماید. در پی امتناع دولت لبنان از پذیرش این مطالبات و نیز اتمام حجت با آن، جنبش محرومان لبنان در اوایل سال ۱۳۵۳ به رهبری امام موسی صدر شکل گرفت، و راهپیماییهای مردمی عظیمی در شهرهای بعلبک، صور و صیدا علیه دولت به وقوع پیوست

اوجگیری بحران خاورمیانه، صف آرایی احزاب افراطی مسیحی در برابر مقاومت فلسطینی، و به لبنان کشیده شدن برخی اختلافات جهان عرب، امام موسی صدر را بر آن داشت تا برای حفظ ثبات کشور و ممانعت از سرکوبی فلسطینیها، توده های مردم را موقتاً از عرصه رویارویی با دولت کنار کشاند، و پیگیری مطالبات بر حق شیعیان را تا آمدن رئیس جمهور بعد به تاخیر اندازد. امام موسی صدر در سال ۱۳۵۴ علی رغم کارشکنیهای شدید دولت، مجدداً با اجماع آراء به ریاست مجلس اعلای اسلامی شیعیان برگزیده شد.

با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردین سال ۱۳۵۴، تمامی تلاشهای امام موسی صدر مصروف پایان دادن به این بحران صرف گردید. وی در خرداد آن سال در مسجد عاملیه بیروت به اعتصاب نشست، و به پشتوانه مشروعیت مردمی و مقبولیت وسیع وشخصیت کاریزماتیک خود در میان تمامی مذاهب، آرامش را به تابستان لبنان بازگردانید. با شعله ور شدن مجدد آتش جنگ و پدیدار شدن ابرهای شکست بر آسمان جبهه مسلمانان، امام صدر در اردیبهشت ۱۳۵۵ حافظ اسد را وادار نمود تا با اعزام نیروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس ریاض در مهر ۱۳۵۵، آب سردی بود که امام موسی صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ریخت. این ارامش تا زمانیکه امام صدر در لبنان حضور داشت ، ادامه پیدا کرد.

هدف استراتژیک امام موسی صدر آن بود تا طایفه شیعه لبنان را همسان دیگر طوائف، و نه مقدم بر آنان، در تمامی عرصه های حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور مشارکت دهد.

وی از اولین روزهای هجرت به لبنان در زمستان سال ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایه های روابط دوستانه و همکاری صمیمانه ای را با مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد، شیخ محی الدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهل سنت آن کشور بنا نهاد. در طول حضور دو دهه امام صدر در لبنان، هیچ مراسم سرور یا اندوهی از شیعیان نبود که امام صدر در آن شرکت جوید، و تنی چند از فرهیختگان مسیحی و اهل سنت در معیت وی نباشند.

حمایت جوانمردانه امام صدر از بستنی فروشی مسیحی در اوایل تابستان سال ۱۳۴۱ در شهر صور، که به فتوای صریح ایشان مبنی بر طهارت اهل کتاب منجر گردید، توجه تمامی محافل مسیحی لبنان را به سمت خود جلب نمود. در اواخر تابستان ۱۳۴۱ مطران گریگوار حداد به شهر صور آمد، و از امام صدر برای عضویت در هیئت امناء «جنبش حرکت اجتماعی» دعوت نمود.

از اواخر سال ۱۳۴۱ حضور گسترده امام موسی صدر در کلیساها، دیرها و مجامع دینی و فرهنگی مسیحیان آغاز گردید. سخنرانیهای تاریخی امام صدر در دیرالمخلص واقع در جنوب، و کلیسای مارمارون در شمال لبنان طی سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲، تاثیرات معنوی عمیقی بر مسیحیان آن کشور بر جای نهاد. امام صدر در تابستان سال ۱۳۴۲ و طی سفری دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزه های علمیه شیعه لبنان در انداخت.

وی در بهار سال ۱۳۴۴، اولین دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین الهی، در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانیه» به راه انداخت.

وی پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال ۱۳۴۶ به دیدار پاپ شتافت، و نشستی که ابتدائا نیم ساعت پیش بینی شده بود، به تقاضای پاپ بیش از دو ساعت به درازا کشید. امام موسی صدر از سال ۱۳۴۷ به عضویت مرکز اسلام شناسی استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفکری و ارائه سمینارهای متعددی در آن، انتشار آثاری ذی قیمت چون «مغز متفکر جهان شیعه» را زمینه سازی نمود.

امام موسی صدر در بهار سال ۱۳۴۸ و بلافاصله پس از افتتاح مجلس اعلای اسلامی شیعیان، از شیخ حسن خالد مفتی اهل سنت لبنان دعوت نمود، تا با همفکری یکدیگر برای توحید شعائر، اعیاد و فعالیتهای اجتماعی طوائف اسلامی، تدبیری بیندیشند. وی در همین خصوص طرح مدونی را به اجلاس سال ۱۳۴۹ «مجمع بحوث اسلامی » در قاهره ارائه نمود، و متعاقب آن به عضویت دائم این مجمع درآمد. امام موسی صدر در سال ۱۳۴۹ رهبران مذهبی مسلمانان و مسیحیان جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا برای مقاومت در برابر تجاوزت رژیم صهیونیستی چاره اندیشی نمایند.

وی در زمستان سال ۱۳۵۳ و در اقدامی بی سابقه، خطبه های عیدموعظه روزه را در حضور شخصیتهای بلندپایه مسیحی لبنان در کلیسای کبوشیین بیروت ایراد نمود، و اگر آتش جنگ داخلی شعله ور نمی شد، در پی آن بود تا کاردینال مارونی لبنان را برای ایراد خطبه های یکی از نمازهای جمعه شهر بیروت دعوت نماید.

امام موسی صدر در زمستان سال ۱۳۵۵ و در جمع سردبیران جرائد بیروت، با پیش بینی صریح حذف فاصله ها و روند جهانی شدن در اواخر قرن بیستم، قرن بیست و یکم را قرن همزیستی پیروان ادیان، مذاهب، فرهنگها و تمدنهای گوناگون نامید، و بر رسالت تاریخی لبنان جهت ارائه الگویی موفق در این زمینه پای فشرد.

امام موسی صدر در اواسط سال ۱۳۵۷ موفق گردید رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را جهت برپایی یک جبهه فراگیر ملی متقاعد نماید، و در این مسیر تا آنجا پیش رفت که حتی موعد تاسیس و اولین گردهمایی آنان را برای پس از بازگشت خود از سفر لیبی مشخص نمود.

امام موسی صدر گرچه لبنان را محل اصلی فعالیت های خود قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسایل جهان اسلام غافل نبود. می توان گفت که تعالیم امام موسی صدر در لبنان، همان تعالیم انقلاب اسلامی بود. امام موسی مفاهیمی همچون: "نه شرقی و نه غربی"، "ظلم ستیزی"، "مقاومت در برابر اسرائیل"، "فرهنگ شهادت"،
"مبارزه برای محرومان"، "سازندگی و توسعه"،"گفتگوی ادیان"، "گفتگوی تمدن‌ها"، “جامعه مدنی” و... را سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وارد فرهنگ سیاسی و اجتماعی و شیعیان لبنان کرده بود و آنان را با این مفاهیم آشنا نموده بود.

همچنین وی اولین پرچمدار فرهنگ "گفتگو" بشمار می رفت، آنهم در تمامی زمینه ها چون گفتگوی ادیان و مذاهب، گفتگوی تمدنها، گفتگوی طوایف و گروهها و.... همچنین شعار زیبای "گفتگو، تفاهم، نزدیکی" مورد تاکید دائمی وی بود.

پرچمدار گفتگوی ادیان و تمدن ها که سال ها قبل از نظریه گفتگوی تمدن های محمد خاتمی این اندیشه را به منحصه ظهور و بروز گذاشته بود با استفاده از همه ظرفیت های به روز دنیا از جمله دیپلماسی دینی توانست در مدت دو دهه فعالیت خود به دست آوردهای منحصر به فردی دست یابد که به غیر زمینه سازی جریان مختلف اسلامی، تکرار این دست اقدامات دور از ذهن به نظر می رسد. او در اوج همراهی با انقلاب اسلامی و کمک به نهضت جهانی حضرت امام خمینی (ره) و تشکیل اولین هسته مقاومت اسلامی برای مقابله با رژیم صهیونیستی، گفتگوی ادیان و تمدن ها را اساس کار خود قرار داد تا با استفاده از این ابزار ابتدا به کمک نهضت حضرت امام خمینی بپردازد و دوم با اقدام تشکیلاتی به مقابله با دشمن مسلمین یعنی صهیونیست ها برود، که این تلاش با ربایش امام موسی صدر در دهم شهریور ۱۳۵۷ یعنی نزدیک به ۶ ماه تا پیروزی انقلاب اسلامی ابتر ماند.می توان گفت قبل از اینکه نظریهٔ جنگ تمدن‌های ساموئل هانتینگتون در اواخر قرن بیستم مطرح شود امام موسی صدر توانست نظریه گفتگوی تمدن ها بر پایه گفتگوی ادیان و مذهب را پایه گذاری کند.

منابع:
۱- اسد اللهی، مسعود، از مقاومت تا پیروزی، تهران، اندیشه سازان نور، ۱۳۷۹
۲- کمالیان، محسن و علی اکبر رنجبر کرمانی، عزت شیعه: گزارشی از مبارزات و مجاهدات آیت الله امام سید موسی صدر در احیائ حرکت اسلامی لبنان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علامیه قم، مرکز انتشارات، ۱۳۷۷
۳ –حق شناس، سید علی، کتاب ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تاثیر آن بر پیدایش جنبش امل،تهران، انتشارات امام موسی صدر،۱۳۸۸
۴ - HTTP.//FA.WIKIPEDIA.ORG