پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مهدي ياراحمدي خراساني- بي شک پيروزي انقلاب اسلامي مرهون رهبري پيامبر گونه امام خميني و مجاهدت هاي خالصانه جوانان ايران زمين است که براي احياي دين خدا و ارزش هاي اسلام دست از پا نشناخته و از نثار جان، مال و آبروي خود دريغ نکردند. همان هايي که بعد از آن همه فداکاري و ايثار در زمان پيروزي-که معمولاً عده اي به دنبال تقسيم غنائم هستند- نه تنها چنين نگاهي نداشتند بلکه حتي براي خود و اطرافيانشان هيچ حقي قائل نبودند تا آنجا که رهبر و مرادِ آن ها خطاب به مردم فرمود: «من که نشسته ام اينجا، من هم هيچ حقي ندارم، ما بايد براي شما خدمت کنيم، خودمان نبايد استفاده کنيم، خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنواني از شما بکنم، خاک بر سر من که بخواهم خون شما ريخته شود و من استفاده اش را ببرم». علاوه بر اين که امام به عنوان مهمترين عامل پيروزي انقلاب براي خود حقي قائل نبودند خطاب به مردم انقلابي نيز چنين وصيت کردند: «من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مى‏کنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد». اکنون که بيش از سه دهه از پيروزي نهضت مردمي ايران مي گذرد دوستداران و علاقمندان انقلاب اسلامي مي بايست با مروري مجدد بر انديشه هاي امام راحل مانع دست يازيدن نااهلان و نامحرمان به انقلاب اسلامي گردند. براساس مباني فکري رهبر کبير انقلاب برخي از مهمترين گروه هايي که در دايره نااهلان و نامحرمان قرار دارند به شرح زير مي باشند:

سرسپردگان و دلباختگان شرق و غرب: 
مبناي نظري انقلاب تحقق «استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي» در پرتوي نفي «شرق و غرب» بود. لذا آنان که مرعوب بيگانگان و يا دلباخته جذابيت هاي ظاهري شرق و غرب هستند و در هر مراوده اي حاضرند براي خوشايند خارجي ها ارزش هاي نظام را با ثمن بخس بفروشند در دايره عناصر اهل و محرم انقلاب اسلامي قرار ندارند.

مدعيان امروز و قاعدين کوته نظر ديروز:

«آنهايى که در اين چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دليلى از اداى اين تکليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور کرده‏اند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته‏اند و خسارت و زيان و ضرر بزرگى کرده‏اند که حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه حق خواهند کشيدکه من مجدداً به همه مردم و مسئولان عرض مى‏کنم که حساب اينگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند اين مدعيان بى‏هنر امروز و قاعدين کوته نظر ديروز به صحنه‏ها برگردند.»

مرفهين بي درد: 
حضرت امام(ره) انقلاب اسلامي را انقلاب محرومين و مستضعفين مي دانستند. از آغاز شکل گيري انقلاب اسلامي اين محرومين و مستضعفين بودند که در صف اول انقلاب جانفشاني کردند و پيروزي انقلاب اسلامي مرهون اين طبقه است. قشرهاي سرمايه دار و مرفهين بي درد، نقشي در انقلاب اسلامي نداشتند.«تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محروميت را چشيده باشند، فقرا و متدينين بي بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلاب هستند ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورت که ممکن است خط اصولي دفاع از مستضعفين را حفظ کنيم"

متحجرين و مقدس نمايان بي هنر: 
اسلام ناب در منظر امام با هرگونه جمود، سطحي نگري و ظاهر بيني مخالف است. بلکه همواره با نقد و نظرو پويايي و شکوفايي موافق است و هيچگاه با مهر تکفير و تفسيق به مبارزه با انديشه ها ي نو نمي رود. در اسلام نابي که ايشان معرفي کرده اند ضمن پايبندي به سنت هاي صحيح و اصولي، مقتضيات زمان و مسائل روز از اصلي ترين مباحث مورد نظر است. اسلامي که طرفداران واقعي آن هميشه از مال وقدرت بي بهره بوده اند و دشمنان حقيقي آن زراندوزان حيله گر و قدرتمداران بازيگر و مقدس نمايان بي هنر مي باشند.

نااهلان سياسي و تجديدنظرطلبان ديپلماسي: 
در حيات سياسي يک نظام، «نااهل سياسي» باتوجه به وسعت و گستردگي فضاي سياست که يک جامعه و کشور وسيع را دربرمي گيرد آفت ها و آسيب هايي بسيار گسترده توليد مي نمايد. بنا به تعبير امام نااهلانِ سياسي عناصري هستند که قابليت و استعداد اصلاح نداشته، ناموافق، منافق و چند چهره و مختل کننده آرامش و امنيت اجتماعي و سياسي مي باشند. بر اين اساس «ظاهربينان خرافاتي، تفرقه افکنان و جناح زدگانِ منفعت طلب، روحاني نمايان متحجر و روشن فکران تجديد نظر طلب» از مهمترين نااهلان و نامحرمان سياسي هستند. همان هايي که رفتارشان بيشتر از آنکه منشاء اعتقادي داشته باشد از روي مصلحت هاي فردي و جناحي بوده و براي دستيابي به همين منافع همواره نداي تجديد نظر در اصول ديپلماسي سرمي دهند: «آنان که هنوز بر اين باورند و تحليل مي کنند که بايد در سياست اصول و ديپلماسي خود تجديدنظر کنيم و معتقدند که شعارهاي تند يا جنگ سبب بدبيني غرب و شرق نسبت به ما و نهايتاً انزواي کشور شده است و اگر ما واقع گرايانه عمل کنيم، آنان با ما برخورد متقابل انساني مي کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمين مي گذارند...[بايد بدانند]مسئله اشتباه ما نيست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودي اسلام و مسلمين است»

فتنه انگيزان و توطئه کنندگان: 
فتنه انگيزان و توطئه کنندگان و همچنين نيروهاي بريده از انقلاب(همان هايي که در ابتدا همراه انقلاب بودند اما در ادامه اهداف انقلاب را فراموش کردند و اکنون در پي اين هستند که براي رسيدن به موفقيت خويش به دشمن جواب مثبت دهند چون احساس مي کنند که ادامه انقلاب منافع آنها را تهديد مي کند)، نيروهاي نفوذي و نيروهاي بدفهم در دايره نااهلان و نامحرمان نظامند. بنا به تعبير امام؛ «يکي از مهم ترين وظايف مسلمانان و يکي از بنيادي ترين تکاليف کساني که مشغول مبارزه با دشمنان اسلام و استعمارگران هستند اين است که کانونهاي فتنه و توطئه را به خوبي شناسايي کنند و ماهيت واقعي آنها را به مسلمانان بشناسانند و به صراحت بگويند که اين کانون ها در خدمت دشمنانند و در ماهيت مزدوري آن ها هيچ شبهه اي وجود ندارد."

سخن پاياني: 
انقلاب اسلامي ايران امانت و يادگار امام راحل عظيم الشأن و ثمره خون شهداست که ارزشهاي مادي برآمده از فرهنگ الحادي و استبدادي مسلط بر جامعه را يکسره به کناري نهاده و ارزشهاي متکي بر فرهنگ توحيدي را با همه لوازمش برمي گزيند. براين اساس بنا به فرموده بنيانگذار انقلاب «حفظ نظام اسلامي از اوجب واجبات است، اگر اسلام را مي خواهيم بايد اين جمهوري را حفظش کنيم». در راستاي تحقق اين تکليف عظيم الهي که همانا حفظ آرمان هاي متعالي جمهوري اسلامي است بايد تمامي عناصر انقلاب اعم از مردم و مسئولان مانع حضور نااهلان و نامحرمان در دايره خودي ها و تصميم گيرندگان نظام اسلامي شوند تا در سي و ششمين بهار آزادي جايگاه عالي امام و شهدا متعالي و روح پرفتوحشان با انبيا و اولياي الهي محشور باشد.