به گزارش پارس به نقل از ایرنا ، این سفر در شرایطی انجام شد که پیروزی های ارتش سوریه بعد از یک دوره سه ساله جنگ های داخلی تحمیل شده به مردم این کشور ، موفقیت حزب الله در جهت گیری های مثبت دیپلماسی در لبنان و سرانجام پیروزی های زنجیره ای نیروهای ارتش و داوطلبان مردمی در عراق، فضای منطقه را از هراس و التهاب شدید خارج ساخته است.

تا همین چند ماه پیش به دنبال پیشروهای داعش، خیلی ها ابراز ناامیدی می کردند. برخی کشورهای منطقه به خیال آنکه توانسته اند دولت های دمشق و بغداد را به زانو در آورند، آماده برگزاری جشن پیروزی بودند و مهمتر از همه اینکه ماهیت و خطر واقعی گروههای تروریستی و روند و جهت بحران در منطقه برای خیلی از کشورهای جهان روشن نبود.

حالا اما دیگر از سر نادانی نمی توانند حزب الله را در فهرست تروریستی قرار دهند مگر آنکه با این جریان قدرتمند ضد تروریستی دشمنی داشته و در صف جریان بزرگ تروریسم جهانی قرار داشته باشند.

حالا جهان آماده می شود تا با دولت سوریه به عنوان دولت مشروع و قانونی و انصافا ضد تروریستی منطقه وارد گفت وگو شود و نشانه های آن از هم اکنون قابل رویت است. بطوری که کویت در تکاپوی بازگشایی سفارت خود در دمشق می باشد و سازمان ملل سرگرم رایزنی با دولت قانونی است.

حکایت عراق هم که مشخص است و امروز معلوم شده که ملت عراق هزینه سنگینی در مقابله با تروریسم بین المللی می پردازد.

سفر لاریجانی در چنین شرایطی انجام شد و علاوه بر اینکه در متن خود سلسله هماهنگی ها و ارزیابی های میدانی را به همراه داشت، پیام های مشخصی برای بازیگرانی داشت که همچنان در زمین بازی قواعد را نادیده می گیرند.


یکی از مهمترین پیام های سفر منطقه ای لاریجانی را می توان به آمریکایی ها تلقی کرد که همچنان بر ادامه پیگیری سیاست های غلط خود اصرار دارند؛ همان سیاست هایی که منطقه را به حال و روز امروزش تبدیل کرده است.

آنها ، همانطور که لاریجانی گفت، 'مبارزه آمریکایی ها با تروریسم مبهم است' بطور مبهمی تلاش دارند تعاریف جدیدی از تروریسم ارائه دهند تا شاید بخشی از گروههای فعال تروریستی در سوریه و عراق را که درحال اضمحلال هستند، نجات داده و حفظ کنند.

شاید هم اینگونه نباشد، اما نتیجه همان است. لاریجانی به خوبی تبیین کرد: 'تروریسم خوب ، تروریسم معتدل ، معنا ندارد'، تروریسم ، تروریسم است و 'این نامگذاری ها ماهیت و تفکر آن را عوض نمی کند'.

به هر حال یکی از عوامل افراط گرایی در منطقه خاورمیانه ، آمریکایی هایی هستند که با سیاست های خود آن را شکل داده اند و هزینه آن را به دوش ملت های منطقه انداخته اند و برخی کشورهای منطقه که همچنان از این گروهها حمایت می کنند، اما مقاومت ضد تروریستی نشان داد که با بسیج نیروهای ضد تروریستی منطقه قادر است، باندهای جنایت و افراط گری را مهار کند.

دیگر اینکه 'بهره برداری های تاکتیکی از گروههای تروریستی' هم که لاریجانی به آن اشاره کرد، از رفتارهای خطرناک محسوب می شود که متاسفانه برخی از همان کشورهای منطقه همچنان آن را تکرار می کنند.

بی شک ، کشورهایی که پرورش دهنده افراط گرایی هستند، سریعتر از دیگران به ویروس آن مبتلا خواهند شد و با اطمینان می توان گفت که برای این کشورها خطرناک تر هم هست. به عنوان مثال کشورهایی مانند عربستان، اردن و قطر و امارات ، زمینه های ایدئولوژیکی محکمی تری دارند و بیش از سایرین آسیب خواهند دید، آن هم زمانی که صاحبان فتاوای افراط و خشونت در همین کشورها مقیم هستند و مریدانی بسیار مصمم تر و افراطی تری دارند.

بنابراین کشورهایی که تلاش می کنند مسایل و مشکلات داخلی و منطقه ای خود را از این طریق حل و فصل کنند، به سمت مسیری بس خطرناک گام بر می دارند.

نکته مهمی که در عراق به آن اشاره شد، بحث طرح مسایل حاشیه ای مانند تقسیم عراق به اقلیم های مختلف بود که رییس مجلس شورای اسلامی یک بار در نجف گفت که مساله ای داخلی است و سیاست مداران و دولت مردان عراقی باید آن را با دقت حل و فصل کنند، اما وقتی برای بار دوم در سلیمانیه این موضوع مطرح شد، او گفت که اولویت امروز جنگ بر علیه تروریسم است و بهتر است مسایل حاشیه ای مطرح نشود. ضمن آنکه لاریجانی بازهم پیامی در این نکته برای آمریکایی ها و متحدان منطقه ای اش ارسال کرد و آن اینکه تقسیم عراق شدنی نیست.

همین حالا که بحث هایی مانند تشکیل اقلیم سنی و تسلیح عشایر منطقه مطرح است، موجی از نگرانی و وحشت کردها را فرا گرفته است. تسلیح عشایر و تشکیل نیروهایی موسوم به گارد ملی (ارتش های استانی) کشور را با یک بی ثباتی بالقوه همراه خواهد کرد.

و اما متاسفانه آمریکایی ها که تجربه یک بار تسلیح بدون برنامه را در سال 2007 و 2008 تحت عنوان شوراهای بیداری دارند، بازهم در حال تکرار همان تجربه هستند و برای این موضوع جان مک کین سناتور آمریکایی مبتکر طرح تقسیم عراق به سه منطقه، روز جمعه وارد بغداد شد.

تاکید لاریجانی در سوریه مبنی بر وجود راهکارهای سیاسی برای حل بحران از دیگر پیام هایی بود که کشورهای مختلف بویژه منطقه باید آن را درک کنند. تجربه سه ساله نشان داده که اسد سقوط نخواهد کرد، اما سوریه به لانه ای برای تروریست ها تبدیل شده که در آنجا پرورش یافته و از آنجا به سایر نقاط منتشر می شوند.

بنابراین ، پیشنهاد و راهکار ایران، حل مساله سوریه از راههای دیپلماتیک و سیاسی است و آن برخی کشورهای منطقه که هر راهکار سیاسی ای را پس می زنند، سرانجام مجبور خواهند شد پشت میزهای مذاکره بنشینند، اما شاید تا آن زمان ویروس تروریسم آنها را آلوده کرده باشد و آنها دیگر قادر به بازیگری در صحنه خاورمیانه نباشند.

نکاتی مهمی در سفر لاریجانی مطرح شد از جمله اینکه بسیاری از کشورهای جهان به ماهیت گروههای تروریستی حاضر در سوریه و عراق پی برده و فهمیده اند که آنچه را که آنان اعتراضات مدنی فرض می کردند، مدنی نبود، بلکه ناشی در تفکرات تکفیری و خشونت طلبانه دارد.

موضوعی دیگری که می توان به اشاره کرد، بحث ائتلاف ضد داعش است که توسط آمریکایی ها سازمان دهی شده است؛ تشکیلاتی که نه تنها هیچ تاثیری بر روند تحولات مربوط به بحران تروریسم نداشته، بلکه از آن حساسیت زدایی هم کرده است.

اما شاید مهمترین پیام بی پرده و صریح این سفر ، اعلام رسمی حمایت ایران از جریان مقاومت ضد تروریستی منطقه بود تا آنها که در حال نبرد هستند، بدانند که ایران تنهایشان نخواهد گذاشت. مقاومت زنده است و نخواهد گذاشت ، تروریست ها بر جان و مال و ناموس ملت های منطقه حاکم شوند. کما اینکه علی لاریجانی در دمشق، بیروت و بغداد بارها اعلام کرد که ایران در کنارشان ایستاده است.