به گزارش پارس به نقل از  تسنیم، سیدیاسر جبرائیلی نویسنده کتاب سودای سکولاریسم و فعال سیاسی اصول‌گرا در مناظره "بررسی هویت جریان دوم خرداد و عملکرد محمد خاتمی" که به‌همت خبرگزاری تسنیم و فارس، امروز دوشنبه در غرفه خبرگزاری تسنیم در نمایشگاه مطبوعات برگزار شد، گفت: جریان آقای خاتمی در طیف اصلاح‌طلب علاقمندند خود را در داخل نظام تعریف کنند و بگویند فتنه 88 یک اشتباه و تصادف غیرعمد بود که بخشی از آن به جریان اصلاح‌طلب و بخشی هم به نظام برمی‌گردد و در حال حاضر می‌گویند کدورت‌ها را باید کنار گذاشت.

وی با طرح این سؤال "بازگشت خاتمی به نظام از نظر مبانی فکری چگونه است؟" گفت: در رسانه‌ها عموماً گفته می‌شود فتنه 88 عملکرد طیف افراطی اصلاحات بود که بنده این موضوع را قبول ندارم و دقیقاً طیفی که در رأس جریان اصلاحات یعنی آقای خاتمی قرار دارد مسبب فتنه 88 بود.

جبرائیلی تصریح کرد: یکی از نشانه‌های این اظهارات هم این است که اگر کسی از اصلاح‌طلبان نسبت به فتنه 88 اعلام برائت کند او را متهم می‌کنند که دیگر اصلاح‌طلب نیست.

نویسنده کتاب سودای سکولاریسم با تأکید بر اینکه فتنه 88 یک عارضه توسط طیف غالب اصلاحات و به‌رهبری آقای خاتمی بود، افزود: این جریان معتقد به لیبرال دموکراسی و در عین حال مسلمان هستند و اعتقاد دارند دین یک امر فردی است و باید همان برخوردی که در دنیای غرب با دین مسیحیت می‌شود در ایران نیز با اسلام شود.

وی اظهار داشت: در دوران پس از سال 68 این طیف تلاش کردند نظامات خود را بر کشور غالب کنند که نتیجه طبیعی این رویکرد این است که نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه کنار رود و نظام لیبرال دموکرات جای آن را بگیرد، لذا در این مسیر فتنه 78 و 88 رخ می‌دهد.

جبرائیلی خاطرنشان کرد: بنده اعتقاد دارم هر فرصتی که نظام در اختیار این طیف قرار دهد دوباره مسائلی مانند فتنه 78 و 88 توسط آنها اتفاق می‌افتد.

نویسنده کتاب سودای سکولاریسم فتنه 88 را نتیجه تلاش حداقل 20ساله عنوان کرد که در این مدت به‌شکل‌های مختلف خود را نشان داده است؛ زمانی این جریان در حلقه کیان رشد کردند و در ادامه در رسانه‌های اصلاح‌طلب به‌شکل حمله به دین و اسلام نمایان شد و در فتنه 88 نیز خود را به‌شکل سکولاریسم ستیزه‌گر نشان داد.

وی در این بخش از سخنان خود تأکید کرد: لیبرال دموکراسی با اسلام سازگار نیست.

جبرائیلی در ادامه اظهار داشت: من خوشحال شدم آقای خامسیان این سؤال را مطرح کردند که چرا تاج‌زاده و امثال او یک روز بعد از انتخابات بازداشت شدند.

این فعال سیاسی اصول‌گرا تصریح کرد: من در این رابطه مستنداتی دارم که اگر لازم باشد ارائه می‌کنم. مشکل ما با برخی از دوستان در رابطه با فتنه سال 88 همین است. آنها می‌گویند فتنه در فردای روز انتخابات شروع و در نهم دی‌ماه همان سال تمام شد. این تقلیل‌گرایی است که بگوییم موسوی گفت در انتخابات تقلب شده و مردم هم به خیابان‌ها آمدند. این نوع نگاه واقعیت ندارد.

وی افزود: در سال 84 در برنامه اوراسیای مرکزی در دانشگاه تهران یک پروژه‌ای به‌سرپرستی خانم کولایی شروع شد که محصولش کتابی بود با عنوان افسانه انقلاب رنگی که در آن کشورهای حامی شوروی که غربی‌ها به‌وسیله انقلاب رنگی به زمین‌شان زدند تک تک مورد مطالعه قرار گرفت و ویژگی‌های پروژه انقلاب رنگی در 18 تا 17 بند در این کتاب آمد.

جبرائیلی خاطرنشان کرد: به‌عنوان مثال از ویژگی‌های انقلاب رنگی که در این کتاب آمد می‌توان به تشکیل کمیته نجات ملی، پیش‌بینی تدارکات برای مبارزه خیابانی، استفاده رهبران انقلاب رنگی از واژه تقلب، در اختیار گرفتن مرکز پایتخت، بهره‌گیری از اینترنت، بزرگ‌نمایی نقاط ضعف نامزد مقابل و مطرح کردن خواسته‌های بلندپروازانه از حکومت مثل ابطال انتخابات آورده شد.

وی افزود: آنها به این نتیجه رسیدند که با مطالعه این ویژگی‌ها می‌توانند در ایران انقلاب رنگی کنند، اما پیشبرد انقلاب رنگی در ایران حتی در جبهه اصلاح‌طلبان هم مخالفانی داشت، از جمله‌ آقای جلایی‌پور که در سال 84 در همایشی با عنوان گذار به دموکراسی سخنرانی داشتند با این موضوع که طرح انقلاب رنگی در ایران بنا به دلایلی ناکارآمد خواهد بود و این نوع انقلاب در ایران طرفداری ندارد، چرا که جامعه ایران جامعه‌ای توده‌ای نیست و نباید با کشورهای دیگر مقایسه شود.

این فعال سیاسی اصول‌گرا گفت: در ایران جنبش‌های دیگر مثل جنبش ضداستبدادی و جنبش‌های اسلامی وجود دارد که حکومت هروقت خواست می‌تواند آنها را فعال کند، یعنی حکومت می‌تواند یک پادجنبش تعریف کند که مقابل جنبش قبلی قرار بگیرد، اتفاقی که دیدیم در نهم دی ماه افتاد. در کشورهایی که انقلاب رنگی شد یک حکومت با رأی اکثریت پیروز شد، اما یک اقلیت اعتراض کرد و آن اکثریت خاموش ماند، اما در ایران این اتفاق نیفتاد. اگر بگوییم از روز انتخابات این فتنه شروع شد نه دلایل سیاسی و نه سندها هیچ‌کدام این را توجیه نمی‌کند.

جبرائیلی افزود: آقای خامسیان می‌گوید خاتمی گفته: "ما درون نظام هستیم." داخل نظام بودن یک مختصاتی دارد، یک جزوه‌ای در اواخر دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی توسط وی منتشر شد با عنوان نامه‌ای برای فردا که در آن می‌گوید جامعه ما مستبد است و باید به دموکراسی گذار کند. خاتمی حتی جایی دیگر در سخنرانی‌اش می‌گوید برای حضرت بقیةالله هم حکومت قائل نیست و می‌گوید در آن عصر مردم از مأمومیت خارج می‌شوند و خودشان امام می‌شوند. حضرت صاحب الزمان(عج) به‌گفته خاتمی در آن عصر معلم و الگوست نه امام و حاکم.

نویسنده کتاب سودای سکولاریسم ادامه داد: خاتمی در کتابی دیگر می‌گوید: "مسلمانان فلسفه سیاسی ندارند. فلسفه سیاسی مسلمانان با ملاصدرا شروع شد و با مرگ ملاصدرا خاتمه پیدا کرد. ما باید به غرب متوسل شویم و از دریچه غرب برای خود اندیشه سیاسی تولید کنیم". خاتمی در سال 59 و در دوره‌ای که در روزنامه کیهان بودند سلسله مقالاتی داشتند با عنوان ولایت فقیه که در این مقالات غرب را نهی می‌کردند، منتها وقتی به تشریح نظریه ولایت فقیه می‌رسد می‌گوید: "وقتی امام معصوم نیست شخص خاصی نمی‌تواند حاکم باشد. در ولایت فقیه ملاک‌های خاصی بر جامعه حاکم است که این دو ملاک تقوا با دانش است". این در حالی است که امام خمینی(ره) در کتاب ولایت فقیه می‌گوید: ولی فقیه همه وظایفی را که رسول‌الله(ص) دارند دارا می‌باشد.

وی تصریح کرد: این مقالات آقای خاتمی ناگهان تمام می‌ماند و در آن جایی که طبق سلسله مقالات باید نظام سیاسی متبوع خود را توضیح بدهد به اتمام می‌رسد. در 25 آذر 59 آقای خاتمی می‌گوید: "ولایت فقیه مشروعیت خود را از وحی می‌گیرد و رهبر در نظام اسلامی تنها یک هماهنگ کننده نیست" ما در اینجا یک تغییر رویکرد مواضع آقای خاتمی می‌بینیم و تا سال 1388 این اظهار ارادت به ولایت فقیه در آقای خاتمی باقی می‌ماند.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، مناظره یاسر جبرائیلی با عنوان "بررسی هویت جریان دوم خرداد و عملکرد محمد خاتمی" امروز دوشنبه در غرفه خبرگزاری تسنیم در نمایشگاه مطبوعات در حال برگزاری است، وی در پاسخ به سؤال خامسیان مبنی بر اینکه چرا الهه کولایی علی‌رغم فعالیت‌های ضدنظامش بازداشت نشده، گفت: سعه صدر نظام جمهوری اسلامی بسیار زیاد است.

وی با بیان اینکه آقای مرعشی می‌گوید "لیبرال دموکرات مسلمان هستیم" گفت: اینها ابایی ندارند که خود را لیبرال دموکرات بخوانند. بنده یک بار در مناظره با خانجانی به وی گفتم: کجای دنیا دیدید که در کشوری وقتی یک تشکل نظام سیاسی آن کشور را قبول نداشته باشد به آن میدان فعالیت دهند تا در انتخابات شرکت کنند؟!

نویسنده کتاب سودای سکولاریسم تصریح کرد: طیف لیبرال در رسانه‌های خود علیه دین، قرآن و محکمات اسلام حمله می‌کردند، اما با آنها برخوردی نمی‌شود و نهایتاً آن رسانه را می‌بندند و دوباره آنها یک رسانه دیگر راه می‌اندازند. هنوز هم بقایای این جریان در کشور حضور دارند هرچند برخی از آنها به انگلیس و آمریکا پناهنده شدند و در بی‌بی‌سی و صدای آمریکا علیه نظام فعالیت می‌کنند.

جبرائیلی با بیان اینکه سعه صدر جمهوری اسلامی زیاد است که افرادی در حالی که علیه دین حرف می‌زنند کماکان در عرصه سیاسی فعالیت می‌کنند و در انتخابات‌ها حضور دارند در حالی که اعتقادی به خود نظام ندارند.

وی در خصوص این سؤال که چرا به خاتمی با وجود افکارش اجازه حضور در انتخابات ریاست جمهوری داده شده، گفت: فصل تمایز نظام جمهوری اسلامی با دیگر نظامات دنیاست که ما معتقدیم نمی‌توان قصاص قبل از جنایت کرد. همان‌طور که حضرت علی(ع) نیز با اینکه عاقبت طلحه و زبیر را می‌دانست اما تا زمانی که اقدام علنی نکردند با آنها کاری نداشت. با فتنه سال 88 رسماً یک جریان از نظام اسلامی خارج شد که من باز هم تأکید می‌کنم بحث فتنه سال 88 فقط محدود به خرداد 88 تا 9 دی 88 نبود، برای اینکه اهداف واقعی این جریان مشخص شود یک مثال عرض می‌کنم، در 12 ژوئن 2009 قبل از انتخابات ریاست جمهوری آقای موسوی یک مصاحبه با هفته‌نامه تایم دارد که در این مصاحبه این هفته‌نامه از او می‌پرسد: "اگر رئیس جمهور شوی با اختیارات رهبری چه می‌کنید؟" که در پاسخ موسوی می‌گوید: "این تظاهرات خیابانی قابل توجه می‌تواند ساختار حکومت در ایران را تغییر بدهد". این یک واقعیت است و اگر جریانی از اصلاحات قائل به اندیشه ولایت فقیه و مبانی جمهوری اسلامی باشند من آن را قبول دارم و آن طیف را داخل نظام تعریف می‌کنم، البته اکثریت جریان اصلاحات آن طیف را قبول ندارند، به‌عنوان مثال دیدیم که هنگامی که آقای کواکبیان مقداری از دوستان زاویه گرفت با او چه کردند.

نویسنده کتاب سودای سکولاریسم در پایان گفت: بعضی از اتفاقات خطاست، اما بعضی به‌صورت سیستماتیک مبانی دینی و ارزشی را تضعیف می‌کند. ما اعتقاد داریم این اتفاقاتی که مطرح است یکی دو مورد نیست که بگوییم خطاست. یک حرفی را در یک روزنامه می‌زنند و وقتی روزنامه توقیف می‌شود در روزنامه دیگر همان حرف را ادامه می‌دهند و دیدیم که احکام الهی را در روزنامه‌های خود چطور به چالش کشیدند. در رابطه با حرف آقای خامسیان که گفتند: "چرا به آقای خاتمی در صدا و سیما تریبون داده نمی‌شود" به‌نظر من اگر کسی علیه اسلام شمشیر بکشد نباید به او تریبون بدهند. من هم اگر جای آقای ضرغامی بودم به او تریبون نمی‌دادم.