برای من کوبانی یک معما است و در اینهمه حرفی که از کوبانی شنیده‌ام حتی گوشه‌ای از این معما حل نشده است. مثلاً؛

1 – در عراق و سوریه شهرهای زیادی قتل و غارت شده‌، سقوط کرده یا در معرض سقوطند اما چرا از همه بیشتر اسم کوبانی شنیده می‌شود؟

2 – مردم کوبانی پیش از اشغال شهر را ترک کرده‌اند پس چه فاجعه‌ی انسانی جز جنگ در آنجا اتفاق افتاده یا قرار است بیفتد؟

3 – مدتهاست که عکس‌هایی از رزمندگان کوبانی منتشر می‌شود. این عکس‌ها ویژگی‌های جالبی دارند؛

الف: تقریباً همه‌ی عکس‌ها از زنان است.

ب: بیشتر زن‌ها کمتر از سی سال هستند.

پ: بیشتر این عکس‌ها در فیگور نمایشی – تبلیغی است تا جنگ.

ت: چهره‌ی این زن‌ها بیش از حد سرخوش است تا نشانگر منتظران جنگ. 

اما صرف نظر از اینکه من اینها را نمی‌فهم و نمی‌دانم در آنجا چه خبر است اما به نظرم همه‌ی کردستان(عراق، سوریه، ترکیه، ایران) یک باتلاق است برای هرکشوری که بخواهد بی‌گدار به آب بزند. چیزی است مثل ویتنام. 

بازهم عرض می‌کنم که نبرد داعش نبرد ما نیست و ما نباید به هیچ وجه واردش بشویم. تا همین اندازه هم بیش از حد وارد شده‌ایم. این نبردی است پیچیده در داخل کردستان بزرگ که خوشبختانه کردستان ایران واردش نشده و امیدوارم هیچ وقت نشود!