صادق زیباکلام هر چقدر هم مخالف ما صحبت کند، باید قدرش را دانست چون صادقانه حرفش را بیان می کند.
 
زیباکلام صدها مرتبه شرف دارد به آنهایی که می گویند قائل به حفظ برنامه هسته ای ایران هستند اما در عمل توافق ژنو را که شاکله برنامه هسته ای ایران را خشکانده است، منعقد می کنند و بعد هم می گویند توافق ژنو یعنی تسلیم قدرتهای بزرگ برابر ملت ایران.
 
زیباکلام هر چند اشتباه؛ ولی سخنش را صریح و بدون پرده پوشی می زند و در پناه جملات و تعابیر کلی، مخفی نمی شود و نقش بازی نمی کند.
 
لذا اینکه می گوید «دست هر کسی را که غنی سازی را در ایران متوقف کند، می بوسد»، آن روی سکه حرفهایش در دفاع از فتعحلیشاه قاجار و قرارداد ترکمنچای در سر کلاسهایش است، آن روی سکه حرفهایش در دفاع از رضاخان است و آن روی سکه حرفهایش در به رسمیت شناختن اسراییل است.
 
بزرگترین حسن زیباکلام همین است که به مخاطب آدرس غلط نمی دهد و زمین اصلی دعوا را مشخص می کند و تاکید میکند که اتفاقا دعوا بر سر «انرژی هسته ای» نیست، دعوا بر سر استقلال کشور است و بدون هیچ نقابی، در ادامه خط فکری منورالفکرهای قاجار و پهلوی، از وابستگی ایران دفاع می کند و از توان استراتژیک کشور در برابر دشمن اعلام برائت می کند.