به گزارش پارس، این گروه سعی دارد تجربه مجلس ششم و دولت و مجلس همگرا را بار دیگر تکرار کند وبه همین دلیل بر این باور است که مطمئنا پیروز این دوره انتخابات مجلس خواهد بود . با این حال شرایط کشور و همچنین نحوه فعالیت گروه های اصلاح طلب تفاوت بسیاری با شرایط مجلس ششم دارد و از دیگر سو اولین تلاش آنها برای کسب بیشترین کرسی در شوراهای شهر نیز ناکام مانده است .

پرویز سروری ، نماینده تهران در دوره های هفتم و هشتم مجلس و نماینده فعلی در شورای شهر تهران و قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در گفت و گو با «خط خبر» به بررسی آرایش سیاسی کشور برای مواجهه با انتخابات مجلس دهم و همچنین میزان مقبولیت اصلاح طلبان برای این دوره از انتخابات پرداخته است :

آقای سروری، اصلاح طلبان در شرایط فعلی به این فکر می کنند که حتما پیروز نهایی در انتخابات مجلس دهم هستند . آیا میتوان از هم اینک نتایج انتخابات مجلس را پیش بینی کرد و بحث عملکرد دولت یازدهم چقدر در نتایج انتخابات تاثیر دارد ؟
طبیعتا شرایط پیچیده ای است و از الان نمی توان شرایط دو سال آینده را تخمین زد. به نظرم اصلاح طلبان هم در شرایط مناسبی قرار ندارند.در شرایط کنونی وضعیتی که بین جریان اعتدال و اصلاح طلبان و کار گزاران وجود دارد شرایط دشواری را به وجود آورده است. در درون اصلاح طلبان گروه های مختلف دارای نگاه های متفاوتی هستند و این طور نیست که شرایط منسجمی را داشته باشند. در حال حاضر نمی توان شرایط اصلاح طلبان را در آینده به خوبی رصد کرد از این نظر که نقش دولت خیلی تعیین کننده است باید دید دولت در آینده چطور تمشیت امور می کند.به نظرم تا الان دولت نمره های منفی گرفته و روز به روز در حال ریزش آرای اصلاح طلبان و دولت هستیم. بحث سبد کالا و جریان انصراف از یارانه ها نشان می دهد که فرایندی که دارد طی می شود فرایندی نیست که مورد رضایت مردم باشد و این نشان می دهد که دولت هنوز نتوانسته در یک ریلی قرار بگیرد که رضایت مندی مردم را جلب کرده و این رضایت به افزایش مقبولیت و محبوبیت دولت و نهایتا حامیان آنها منجر شود، باید دید آیا دولت می تواند در گام های بعدی این روند را اصلاح کند یا به همین روند ریزش محبوبیت و کاهش محبوبیت ادامه خواهد داد.

به نظر شما دولت چگونه وارد مسئله ائتلاف با گروههای اصلاح طلب می شود و آیا ممکن است دولت با لیستی جداگانه از اصلاح طلبان وارد انتخابات شود؟
وضعیت کنونی در عرصه داخلی و بین الملل حاکی از افزایش مقبولیت اصلاح طلبان نیست و علی رغم اینکه تلاش زیادی را معطوف می کنند که خود را پیشاپیش برنده انتخابات بدانند اما من فکر می کنم این خوشحالی و خوش باوری زود هنگام است و ما باید منتظر آینده باشیم و آینده را به خوبی بتوانیم تحلیل کنیم.آنها از الان وارد عرصه انتخابات شدند ظاهرا ستادهای خود را به شکل کامل ساماندهی می کنند و به شکلی دارند تلاش می کنند انسجام را در اردوگاه اصلاح طلبان به وجود آورند اما برآوردی که من دارم این است که دولت متفاوت از اصلاح طلبان دارد عمل می کند و در تلاش است ائتلافی را با گروهی از اصولگرایان انجام دهد و نمی پسندد که فضای مجلس را به طور کامل به اصلاح طلبان بدهد.

به نظرم دولت با برگی که بازی می کند اصلاح طلبان را مجبور به ائتلاف می کند در حالی که نتوانند امتیازی از دولت بگیرند این فرایند به نظرم موجب اختلافاتی در بین اصلاح طلبان خواهد شد و روند آنگونه که آقایان فکر می کنند حداقل ادامه پیدا نکرده ونمی کند. به این دلیل می بایست فرایند انتخابات را در آینده به صورت جدی تری تعقیب کرد و تحلیل منسجم تری را می شود در آینده داشت.فکر می کنم هنوز انسجام بین اصلاح طلبان به صورت جدی وجود ندارد و به طور مستقل هم دولت با محوریت کارگزاران دارد در عرصه هایی حضور پیدا می کند و به نوعی یک گارد انتخاباتی گرفته و اصلاح طلبان نیز در یک فضای موازی این کار را ادامه می دهند.

اصولگرایان در این میان چه راهکارهایی در مقابل اقدامات سیاسی و فعالیت های انتخاباتی اصلاح طلبان دارند؟
وضعیت اصولگرایان به نظرم مبتنی بر یک آسیب شناسی است و اینکه ما روندی که در انتخابات ریاست جمهوری داشتیم را اصلاح و نقاط ضعف را بررسی کنیم.مهمترین موضوع این است که اصولگرایان باید به یک مرجعیت سیاسی (که این مرجعیت سیاسی هم باید تعریف شود) در نقاط سرنوشت ساز و حساس تن دهند و با انسجام و اتحاد و وحدت بتوانند در یک ائتلاف معناداری حضور پیداکنند ، تلاش هایی در این زمینه در بین اصولگرایان دارد شکل می گیرد به نظرم فرایند امیدوارکننده ای در حال شکل گیری است.

اگر این آسیب شناسی و اقدامات بتواند به نوعی گذشته را جبران کند و گذشته درسی برای آینده اصولگرایان شود می توان درآینده آرایش و مدل جدید و گفتمان موثرو تعیین کننده ای را در انتخابات داشت ،به علاوه اینکه در انتخابات گذشته هم من قائل نیستم که روند کاهش مقبولیت اصولگرایان به طور کامل موثر واقع شد بلکه روند و نوع ائتلافی که در بین اصولگرایان به وجود آمد باعث رویگردانی مردم در انتخابات شد اما در همان انتخابات شورا ها بیشترین کرسی به اصولگرایان اختصاص یافت، این نشان می دهد که نمی شود یک تحلیل خیلی ساده ای را از فضای انتخاباتی منظور کرد و اصولگرایان را با کاهش رای جدی تحلیل کرد.اگر اصولگرایان بتوانند نقاط ضعف گذشته را جبران کنند با روندی که دولت در پیش گرفته است اقبال مردم به جریان اصولگرایی بیش از پیش خواهد بود.

پس می توان انتظار داشت که یک ائتلاف قوی توسط اصولگرایان تشکیل شود؟

الان نمی توان به طور قاطع گفت ائتلاف بین اصولگرایان انجام می شود اما بر اساس اخبار و اطلاعاتی که دارم این امیدواری ایجاد شده است که بزرگان اصولگرایان در یک مسیر ائتلافی حرکت کنند و فرایندی را طی کنند که منجر به هم افزایی ظرفیت های اصولگرایان شود.

این امیدواری الان وجود دارد و به نظرم جلسات و نشست هایی که اصولگرایان دارند نسبت به گذشته روند بهتری را نشان می دهد و هر روز که جلوتر می رویم این دیدگاه های مشترک در میان اصولگرایان در حال شکل گیری است . باید گروهها و شخصیت ها و جریانات همسو بپذیرند که تنزل از برخی خواسته هایشان می تواند زمینه های ائتلاف را فراهم کند.

آقای منتجب نیا چند وقت پیش مطرح کرده بود که اگر دولت بخواهد لیستی جداگانه برای انتخابات مجلس بدهد و با اصلاح طلبان ائتلاف نکند، مطمئنا نتایج انتخابات را به رقیب واگذار می کند . این صحبت ها نشانه ای از وجود این ترس در اصلاح طلبان نیست که بدون حضور و ائتلاف با دولت نمی توانند برنده انتخابات باشند؟
اصلاح طلبان تندرو به هیچ وجه فضای موجود را برنمی تابند و معتقدند که در مجلس باید اکثریت را به دست آورند و سازماندهی که دارد الان صورت می گیرد به نظرم نمایانگر این واقعیت است که آن عناصری که وحدت آفرین هستند به شدت تضعیف شده اند و نگاه بعضا متفاوت و متکثری که در بین اصلاح طلبان وجود دارد . حداقل در شرایط فعلی ، رسیدن به لیست واحد را دور از واقعیت نشان می دهد . اما باید جلوتر برویم و فضای آینده شاید اقداماتی را ایجاب کند که مبتنی بر آن اقدامات، مجبور به پذیرش برخی واقعیت ها شوند اما واقعیت کنونی نشان نمی دهد که اصلاح طلبان دست برتر داشته باشند و بر عناصر اختلاف به راحتی فایق آیند به نظرم عملکرد دولت هم در این زمینه به شدت موثر است و اصلاح طلبان نگرانند عدم کفایت و موفقیت دولت به جیب و صندوق آنها ریخته شود و به نام آنها تمام شود .در یک پارادوکسی گیر کردند از طرفی جدایی از دولت را برای خود به شدت مشکل آفرین می دانند و از طرفی نزدیکی به دولت را با نگاه به این که دولت نمی تواند فضای موجود را مدیریت کند و بر مشکلات و معضلات فایق آید، نمی خواهند مشکلات دولت به پای آنها نوشته شود. این نگاه متفاوت باعث شده که آنها هنوز به یک مدل روشنی برای تعامل با دولت نرسند و به نوعی ،هر از گاهی با رفتارهایی، یک موقع پا به عقب و یک موقع پا به جلو بگذارند . از این رو شرایط آنها شرایط کاملا روشنی نیست.