به گزارش پارس به نقل از مهر، آندره شامی جامعه شناس که جانشین سردبیر شبکه رسانه‎ ای وُلتِر نیز است در مقاله‎ ای به بررسی شرایط جدید ژئوپلتیک جهان پرداخته است و از تشکیل محور جدیدی از چین و روسیه تا مرز رژیم صهیونیستی خبر داد: " ریشه تشکیل این محور، سیاست غرب در قبال این منطقه جهان است. "

وی این سیاست را با سابقه بلند مدت دانست که با حمایت بازیگران محلی اعمال شده است و از زمان سقوط دیوار برلین و آغاز راهبرد تخاصم و تحقیر نسبت به خاورمیانه به اوج خود رسیده است.

شامی می‎ نویسد: " آمریکا از شوک نفتی دهه ۷۰ میلادی درس گرفته است که باید منابع مواد اولیه -به خصوص نفت- و مسیرهای انتقالی آنها را در کنترل خود درآورند… زمانی که" برخورد تمدن‎ ها" ی ساموئل هانتیگتون جایگزین جنگ سرد شد، اسلام‎ گرایی تبدیل به دشمن جدید و مفید آمریکا شده است. "

جامعه شناس فرانسوی می افزاید: " در نقطه مقابل، آمریکا کشورهای مسلمانی که توانایی دستیابی به قدرت سیاسی و استقلال نسبی دارند را یا تنها می‎ گذارد یا تلاش می‎ کند خنثی کند. "

وی اسلام‎ گرایی فوق را متفاوت با آنچه در ایران رخ داد، عنوان کرد و انقلاب اسلامی و جنگ با عراق را عاملی برای این دانست که ایران تبدیل به قدرت منطقه‎ ای شود و امیرنشینان حاشیه خلیج فارس امنیت خود را به غرب -به خصوص آمریکا- بسپارند. " اما همین امیرنشینان چشم خود را بر روی برخی از رویدادهایی که در منطقه رخ می‎ داد مانند فلسطین -که آنها مدعی دفاع از آرمان‎ های مردم فلسطین هستند- بستند و حتی اولین کشورهای عرب بودند که مناسبات مستقیم یا مخفیانه با اسرائیل برقرار کردند و در نتیجه باعث شدند جنبش مقاومت فلسطین به ایران نزدیک شود. "

جانشین سردبیر شبکه رسانه‎ ای وُلتِر اذعان می‏ ‎ کند جنبش فوق به همراه سپاه قدس، تنها مدافعان اماکن متبرکه اسلامی هستند.

وی همچنین گفت: " دنیای عربی-مسلمان باید برای آمریکای شمالی، منبع غنی نفت باقی بماند که هر طور می‎ خواهند از آنها بهره برداری کنند اما خودشان فقیر و کاملا وابسته از نظر تکنولوژیک بمانند. "

آمریکا در انتخاب‏ ‎ های خود اشتباه کرد

شامی می‎ نویسد: " کم کم، یک محور از تهران به بیروت با عبور از بغداد و دمشق برای مقابله با راهبرد واشنگتن در منطقه، تشکیل شد. طی سال‎ ها به خصوص به دلیل تحریم‎ ها علیه ایران و سوریه، این نیاز احساس شد که متحدان و شرکایی نیز داشته باشد. "

وی به روابط تاریخی دمشق و مسکو اشاره می‎ کند و این که با توجه به نزدیکی موضع ایران و روسیه در مذاکرات هسته‎ ای و همراهی چین در مقابله با تحریم‎ های اقتصادی، باعث تقویت و پشتیبانیِ" محور امید" توسط این دو ابرقدرت جهانی شد.

این جامعه شناس می‎ افزاید: " در حقیقت، به نظر می‎ رسد آمریکا در تمام حوزه‎ های که مرتبط با منابع هیدروکربنی و گاز بود، در انتخاب‎ های خود دچار اشتباه شده است که شکست سیاسی برایش به بار آورده است. غربی‎ هانیز عملاً تمام راهبرد و سیاست خارجه خود را در اختیار آمریکا قرار داده‎ اند. "

واشنگتن به دنبال افزایش نتش با مسکو است

از منظر وی، شکست آمریکا در حرکت‎ هایش باعث شده آنها به دنبال افزایش تنش با دولت روسیه باشند.

شامی راهکار آمریکا را در این مسیر، تقویت سازمان‎ های مردم نهاد مدعی دفاع از حقوق بشر و دادن تریبون به آنها معرفی می‎ کند تا در زمان مناسب، برای ایجاد بی‎ ثباتی در کشورها مورد استفاده قرار گیرند: " این برنامه‎ ای است که سال‎ ها زمان می‎ برد. در عصر جنگ سرد نیز تجربه شده بود. "

" رویدادهایی که در ژوئن ۲۰۰۹ در ایران به بهانه زیر سوال بردن شرایطی که منجر به انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری شد، یکی از موارد فوق است. "

وی جنگ ۳۳ روزه و بحران در سوریه را نیز در همین راستا دانسته است که" انقلاب‎ های رنگین" با الگو گیری از آنچه در اوکراین رخ داد و علیه روسیه است نیز نمونه دیگری از این جریان است: " روسیه امروزین نمی‎ تواند بپذیرد مدل اوکراین تکرار می‎ شود. به همین فوراً واکنش نشان می‎ دهد. این همان چیزی است که در خاورمیانه هم رخ می‎ دهد، به جای این که قرار باشد دموکراسی از طریق انتخابات محقق شود، در خیابان‎ ها پیگیری می‎ شود. روسیه به دنبال تغییر این شرایط است. "

شامی در پایان می‎ نویسد: " تنها مسیر ممکن، تقویت محور پکن-بیروت که از مسکو، تهران و دمشق نیز عبور می‎ کند، است. برای هر کدام از آنها تقریباً جنبه حیاتی دارد. به قول یک ضرب المثل غربی: " نباید گربه را یک گوشه گیر بیاندازیم، زیرا ممکن است باعث شود تبدیل به یک ببر بشود. " . حال اگر بخواهند ببرها را در گوشه گیر بیاندازند چه می‎ شود؟ مطمئنم که کسی تمایل ندارد جواب این سوال را بداند. "