به گزارش پارس به نقل از تسنیم، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در گزارشی به تحلیل تحلیل سیاسی هفته (۵۸) و برگزاری نشست ژنو ۲ و آینده سیاسی سوریه پرداخته است که در این گزارش آمده است:

مقدمه
نشست ژنو ۲ در شهر مونترو سوئیس روز چهارشنبه دوم بهمن ماه برگزار می شود. انتظار از ژنو ۲ این بوده است که در این نشست همه طرف های درگیر داخلی و خارجی بر سر موضوع مهم پایان بحران سوریه به گفتگو پرداخته و نیز مبارزه با تروریسم و تشکیل دولتی متشکل از همه جریان های موافق و مخالف با رجوع به آرای مردم خروجی اصلی آن باشد.
نکته مهم در مورد این نشست مربوط به دعوت دیرهنگام از جمهوری اسلامی ایران است. این دعوت خود مهر تأییدی بر نقش مهم و مؤثر کشورمان در معادلات منطقه بود، اما در عین حال ایستادگی ایران بر مواضع مستقلانه خود مبنی بر عدم پذیرش هرگونه پیش شرط برای حضور در ژنو ۲ در کنار تحرکات مخرب بازیگرانی چون عربستان سعودی نهایتاً موجبات برگزاری این نشست بدون حضور ایران را فراهم ساخت. این درحالی است که بسیاری از صاحبنظران با در نظر گرفتن نقش و اهمیت بی بدیل ایران در منطقه اعتقاد دارند که بدون حضور ایران، نشست ژنو ۲ از پیش شکست خورده است. از سوی دیگر با توجه به مواضع اتخاذ شده توسط مخالفان و از هم گسیختگی آنها بعید به نظر می رسد این نشست دستاورد مشخصی برای سازمان دهندگان آن داشته باشد.

حضور ائتلاف ملی سوریه در نشست ژنو۲

دو طرف بین المللی در بحران سوریه یعنی روسیه و آمریکا به عنوان حامیان دولت سوریه و گروه های مسلح مخالف، تلاش کردند تا به نوبه خود زمینه را برای حضور طرف های اصلی در نشست ژنو۲ فراهم کنند. روسیه به واسطه انسجام دولت سوریه جهت قانع کردن سران دمشق برای حضور در این نشست از همان ابتدا مشکلی نداشت اما واشنگتن به دلایل زیر برای هماهنگ کردن مخالفان با مشکلات عمده ای مواجه بود:
۱. ناهماهنگی سیاسی گروه های مخالف چنان که در ائتلاف ملی عملاً چند جریان اسلامی، لیبرال و سکولار حضور دارند،
۲. وابسته بودن هر یک از جریان های سیاسی در ائتلاف به یکی از کشورهای منطقه،
۳. نابودی موجودیتی به نام ارتش آزاد و تشکیل جبهه الاسلامیه که خود را وابسته به هیچ نهاد سیاسی خاصی نمی بیند و شکست های پیاپی این جبهه از ارتش سوریه و داعش،
۴. قدرت گیری گروه های مسلح جبهه النصره و دولت اسلامی عراق و شام در سوریه،
۵. رقابت کشورهای عربستان، ترکیه و قطر برای اثرگذاری بر روندهای جاری در ائتلاف استانبول

کاخ سفید برای قانع کردن مخالفان جهت حضور در نشست مونترو تلاش خود را بر سه محور عمده متمرکز کرد:
الف) فشار بر کشورهای حامی گرو ه های سیاسی و مسلح مخالف؛ در این راستا عربستان، ترکیه و قطر تحت فشار آمریکا قرار گرفتند. جان کری وزیر امورخارجه این کشور در کمتر از یک ماه دو بار به ریاض رفت تا سران سعودی را از واقعیت های جدید نظام بین الملل و منطقه آگاه کند. در همین راستا اعلام شد که واشنگتن مدیریت پرونده سوریه را از بندر بن سلطان گرفته تا نقش مخرب عربستان پیش از نشست مذکور بر آن سایه نیافکند.

ب) فشار داخلی بر گروه های سیاسی در ائتلاف ملی؛ به این منظور رابرت فورد سفیر آمریکا در روز ۱۵ ژانویه سران همه گروه های مخالف در استانبول را فرا خواند و در نشستی مشترک به آنها یادآوری کرد که هیچ چاره ای بجز حضور در نشست ژنو۲ ندارند و در غیر این صورت از حمایت های واشنگتن محروم خواهند شد.

ج) فشار بر گروه های مسلحی که پس از نابودی تقریبی ارتش آزاد توسط عربستان، قطر و ترکیه تحت عنوان جبهه الاسلامیه جریان جدیدی را شکل داده اند. سران این گروه های مسلح، به شدت مخالف حضور در نشست ژنو۲ بوده و دلیل آن را نیز پیشروی های مکرر ارتش سوریه و شکست های پیاپی خود اعلام می کنند، زیرا آنها در موقعیت ضعف قرار دارند. دیپلمات های آمریکایی به سران این گروه ها یادآور شدند که تنها در صورت تأیید حضور در این نشست همچنان کمک های این کشور را دریافت خواهند کرد.
فشارهای همه جانبه آمریکا بالاخره نتیجه داد و ائتلاف ملی سوریه در بیانیه ای که احمد عاصی الجربا رئیس آن خواند، موافقت مشروط خود با حضور در سوئیس را اعلام کرد. اما اعمال این شرط، خود برخلاف توافق مسکو واشنگتن برای برگزاری موفقیت آمیز نشست بود.
آنچه مشخص است، آمریکا نتوانسته همه هژمونی خود را برای قانع کردن مخالفان و حامیان خارجی آنها جهت حضور در نشست ژنو۲ به کار گیرد. به عبارت دیگر، آمریکا در میان حامیان گروه های مخالف سوری دیگر هژمونی تأثیرگذاری ندارد که بخواهد از آن طریق، سران ائتلاف را راضی به مشارکت بدون قید و شرط در این نشست کند. ازاین رو، اعضای ائتلاف با تحریک کشورهای ذینفع برای ناکام گذاشتن آن با عدم مشارکت خود تلاش می کنند.

مشروط شدن مشارکت ایران و دیدگاه تهران

آمریکا به عنوان یکی از مهمترین بازیگران بین المللی در بحران سوریه که همراه جریان های مخالف سیاسی و مسلح آن است و از آنها همه گونه حمایت به عمل می آورد، شرط حضور ایران در نشست ژنو۲ را پذیرش متن توافقی ژنو۱ از سوی تهران تعیین کرد. واشنگتن به خوبی از این مسئله آگاه بود که حضور و عدم حضور کشورمان در این نشست، برای تهران بازی برد برد محسوب می شد، بنابراین تلاش داشت تا هم مانع از شکست نشست شود زیرا در صورت چنین رویدادی، این آمریکا خواهد بود که مورد سرزنش قرار خواهد گرفت که چرا مانع از دعوت ایران شد و هم ایران را در موقعیت ضعیف تری قرار دهد تا نتواند بازیگری تأثیرگذار خود را در این معادله داشته باشد.

ازاین رو، مشروط شدن مشارکت ایران در این نشست، در واقع اقدامی برای کاستن از توان تأثیرگذاری ایران و نقش آفرینی هیئت دیپلماتیک اعزامی به شهر مونترو بود. ویتالی چورکین نماینده روسیه در سازمان ملل متحد ضمن استقبال از دعوت ایران به نشست مذکور تأکید کرد که دعوت از تهران، با درایت و رایزنی مستمر مسکو واشنگتن و دیگر طرف های تأثیرگذار بر روند تحولات سوریه صورت گرفته است.

در ایران نیز مقامات کشورمان، با این استدلال که ایران در نشست ژنو۱ حاضر نبوده و در تصمیم گیری ها و همچنین تدوین بیانیه پایانی آن مشارکتی نداشته، پیش شرط طرف آمریکایی را فاقد وجاهت قانونی و بین المللی دانسته و تأکید کردند که درصورت اعلام پیش شرط به شرکت در این نشست حاضر نخواهند شد.

البته دعوت دبیرکل سازمان ملل از ایران برای حضور در ژنو۲ عربستان سعودی را هم آشفته کرد. این کشور که مهمترین حامی گروه های مسلح تکفیری و غیرتکفیری از همه گرایش ها محسوب می شود، حضور تیم دیپلماتیک کشورمان را بر نتافت و مدعی شد که ایران نمی تواند نقش مثبتی در این نشست داشته باشد. عربستان با آگاهی از قدرت فزاینده ایران، مخالفت سرسختانه ای برای حضور ایران در نشست به عمل آورد. نهایتاً دعوت از ایران برای شرکت در نشست پس گرفته شد. با این حال عدم حضور کشورمان در ژنو ۲ بیش از آنکه ناشی از تحرکات ریاض باشد از موضع مستقلانه ایران در زمینه نپذیرفتن پیش شرط حضور نشئت می گیرد.

وضعیت دو طرف متخاصم در نشست ژنو ۲

دولت سوریه و متحدانش و مخالفان و حامیان خارجی آنها هر کدام با یک دستور کار خاص و کاملاً متناقض به سوئیس می روند. آمریکا و دیگر حامیان مخالفان بر این باور هستند که وزرای خارجه ایران، روسیه و سوریه در نشست هفته گذشته خود در مسکو، بر چارچوبی خاص برای آینده سوریه توافق کرده اند که کارکرد نهایی آن با توجه به یکدست نبودن مخالفان، کاملاً به نفع دمشق است.

هیئت سوری با همین اطمینان خاطر، طرحی هفت بندی را با خود به مونترو خواهد برد که شامل موارد ذیل است:

۱. پیشنهاد آتش بس در حلب. این طرحی است که ولید معلم در مسکو آن را اعلام کرد. در واقع ارائه این طرح آشفتگی بسیاری در اردوگاه مخالفان به وجود آورده و کری از آن به عنوان حقه بازی طرف سوری یاد کرده است. مشخص است که حلب و مناطق اطراف آن جولانگاه گروه های مسلح مخالف، تکفیری و تروریست ها از همه مناطق است و توافق در این مورد بسیار سخت است. زیرا عدم پذیرش آن توسط مخالفان آنها را گروهی جنگ طلب معرفی خواهد کرد که نمی خواهند مشکلات مردم پایان یابد و این اندک پایگاه مردمی باقی مانده را از آنها خواهد گرفت، پذیرش آن نیز گروه های مسلح مانند جبهه الاسلامیه و جیش المجاهدین را در برابر گروه های تندروتری مانند داعش و جبهه النصره به عنوان خیانتکار معرفی خواهد کرد.

۲. عدم پذیرش مطلق هر سخنی که در مورد اختیارات و آینده رئیس جمهور سوریه باشد. این مسئله از طرف نظام سوریه و متحدانش، امری داخلی است که بدون دخالت خارجی باید به آن رسیدگی شود.

۳. تلاش برای انتقال دور بعدی گفتگوها به داخل سوریه با این رویکرد که ژنو۲ آخرین نشست در نوع خودش در خارج خواهد بود.

۴. عدم مذاکره با هر گروه رسمی مذاکره کننده ای که مورد تأیید رئیس جمهور سوریه نباشد، این امر بدان معناست که بشار اسد یک شریک تمام عیار در مذاکرات است.

۵. سوریه به ارسال کمک های انسانی مطابق با توافقنامه ها اجازه خواهد داد مشروط به اینکه تحت نظر کامل دولت باشد.

۶. توافق در مورد یک سازوکار معین برای مبادله اسرا و زندانیان. این مسئله شامل افراد و گروه های متهم به ارتباط با القاعده و دیگر سازمان های تروریستی نخواهد شد.

۷. مخالفت با هر گونه تعیین سقف زمانی برای رسیدن به توافق.

در برابر این طرح منسجم دولت سوریه، به نظر نمی رسد مخالفان طرح مدونی داشته باشند. خواسته های تکراری مانند کناره گیری اسد، انحلال حزب بعث، منحل کردن سازمان های امنیتی، کناره گیری همه اعضای دولت فعلی و… مسائلی نیست که مورد استقبال قرار گیرد، زیرا، در شرایط فعلی این ارتش و نیروهای متحد آن هستند که دست برتر را دارند و مخالفان در همه مناطق در محاصره بوده و یا با هم درگیرند.

مبارزه با تروریسم در سوریه، خروجی ژنو۲

سوریه در حال حاضر به بستری مناسب برای جذب و پرورش نیروهای تندرو افراطی و تکفیری وابسته به القاعده تبدیل شده است. گزارش روز دوشنبه روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف در مورد آموزش صدها شهروند اروپایی توسط القاعده در سوریه و اعزام آنها به کشورهای مبدأ، طرح یک نگرانی بین المللی در سوریه است که تنها دو روز پیش از نشست ژنو۲ توسط یک روزنامه راستگرای انگلیسی که به سازمان های اطلاعاتی و امنیتی این کشور وابسته است، منتشر می شود.

درواقع امروز بسیاری از مناطق سوریه مکانی برای حضور جریان های وابسته به القاعده شده است. دولت اسلامی عراق و شام، جبهه النصره و گردان الخضراء به صورت رسمی نمایندگی القاعده را دارند و برخی از جریان های درون جبهه الاسلامیه مانند احرار الشام نیز از نظر فکری و رفتاری بی شباهت به القاعده نیستند.

بنابراین این پیش بینی چندان دور از واقعیت نیست که نشست ژنو۲ با توجه به حجم وسیع تهدیدات القاعده برای امنیت منطقه ای و بین المللی به مدخلی برای ورود به مبحث مهم مبارزه با تروریسم تبدیل شود. پیش از این آمریکایی ها به این نتیجه رسیده بودند که ساختار نیروهای نظامی و امنیتی سوریه برای مقابله با چنین تهدیداتی باید دست نخورده باقی بماند و افسران و مسئولان امنیتی بسیاری از کشورهای اروپایی جهت هماهنگی با سازمان امنیت سوریه، بارها به دمشق سفر کرده اند تا از سرنوشت شهروندان خود که به سوریه آمده اند، کسب اطلاع کنند.

نتیجه گیری

بنابر یک تعبیر، نشست ژنو۲ یک بمب ساعتی است که مشخص نیست برای چه زمانی تنظیم شده و خروجی آن چه خواهد بود. آنچه از فضای روزهای پیش از برگزاری نشست برمی آید، همه طرف ها بجز مخالفان که چیزی جهت ارائه ندارند برای گرفتن یک خروجی مناسب در آن تلاش خواهند کرد. سخنان مقامات آمریکایی مبنی بر تغییر مسئول پرونده سوریه و لبنان در عربستان و به مرخصی رفتن بندر بن سلطان، نزدیک شدن به تشکیل دولت ائتلافی در لبنان با مشارکت اعضای جریان ۱۴ و ۸ مارس، حمله همه جانبه ارتش عراق برای سرکوب القاعده در مناطق غربی این کشور با حمایت منطقه ای و بین المللی، نبرد گسترده گروه های مسلح سوری علیه دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش؛ همه نشانه هایی از این تلاش ها به شمار می رود.

در مورد بحران سوریه، شرط لازم برای بازگشت ثبات به این کشور و ارتقای امنیت منطقه پیش از هر چیز نیازمند تجدیدنظر حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای تروریست های درگیر در این کشور است. اگر نشست ژنو براساس توجه به این واقعیت و سایر واقعیات موجود سامان یابد می تواند مبنایی برای حل مشکلات منطقه باشد. در غیر این صورت آثار مخرب ناشی از سیاست های غلط گذشته ازجمله رشد و پرورش گروه های تروریستی کماکان گریبان حامیان تروریست ها را خواهد گرفت. جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن واقعیات موجود بر این موضع اصولی تأکید می ورزد که حل بحران سوریه باید به دست مردم این کشور به انجام برسد و دخالت قدرت های خارجی و تسلیح و تجهیز گروه های تروریستی توسط آنها صرفاً به تداوم ناامنی ها در این کشور کمک می کند.