«به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر سفر نکنی
اگر کتابی نخوانی
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
اگر از خودت قدردانی نکنی
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر برده‌ی عادات خود شوی
اگرهمیشه از یک راه تکراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ‌های متفاوت به تن نکنی
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی
تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر از شور و حرارت
از احساسات سرکش
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند
و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند
دوری کنی .
تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر هنگامی که با شغلت،‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی
اگر ورای رویاها نروی
اگر به خودت اجازه ندهی
که حداقل یک بار در تمام زندگی‌ات
ورای مصلحت‌اندیشی بروی
امروز زندگی را آغاز کن
راه احساست را گم نکن
بال‌هایت را باز کن و پرواز به هر آنجا که دوست داری
به هیچ چیز نیاندیش جز آنجا که میخواهی بروی
بی هراس از ناراحتی دیگران خودت را شاد کن .
امروز مخاطره کن
امروز کاری کن
نگذار به آرامی بمیری 
در روز تولدم ، به وقت نیمه پاییز هزار و سیصد و نود و هشت ، برای دنیا صلح و بخشش و برای خودم شعور و آگاهی ، آرزو میکنم 
عکس : امیرحسین بزرگزادگان»